سوال مطالعه مروری
آیا ادامه یا قطع مصرف داروهای آنتیکولینرژیک در درمان تاردیو دیسکینزی (tardive dyskinesia) در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی (schizophrenia) یا سایر اختلالات مشابه سلامت روان موثر هستند.
پیشینه
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب صداهایی میشنوند و چیزهایی (توهمات (hallucinations)) را میبینند و دارای باورهایی هستند که با اعتقادات افراد بدون اسکیزوفرنی مغایرت دارد (هذیان (delusions)). درمان اصلی این نشانهها داروهای آنتیسایکوتیک است. با این حال، این داروها ممکن است عوارض جانبی ناتوان کننده داشته باشند. تاردیو دیسکینزی حرکات غیر-ارادی است که باعث ایجاد تشنج، اسپاسم و شکلک در صورت، دهان، زبان و فک میشود. این حالت ناشی از مصرف طولانیمدت یا دوزهای بالا از داروهای آنتیسایکوتیک است، درمان آن بسیار مشکل است و میتواند غیر-قابل درمان باشد. بسیاری از افراد دریافت کننده داروهای آنتیسایکوتیک، داروهای آنتیکولینرژیک نیز دریافت میکنند تا برخی از این عوارض جانبی حرکتی را کاهش دهند. با این حال، شواهدی از آزمایشات حیوانی وجود دارد که نشان میدهد داروهای آنتیکولینرژیک میتوانند منجر به تاردیو دیسکینزی شوند.
ویژگیهای مطالعه
این مرور شامل دو مطالعه کوچک تصادفیسازی شده با مجموع 30 فرد مبتلا به اسکیزوفرنی بود که مبتلا به تاردیو دیسکینزی ناشی از آنتیسایکوتیکها هم بودند. شرکتکنندگان در یک مطالعه، یا داروی آنتیکولینرژیک پروسیکلیدین (procyclidine) یا ایزوکربوکوکسید (isocarboxacid)، که یک داروی ضد-افسردگی است، دریافت کردند. در یک گروه از شرکتکنندگان در مطالعه دیگر استفاده از داروی آنتیکولینرژیک بیپیریدن (biperiden) قطع شده بودند، در حالی که گروه دیگر به مصرف بیپیریدن ادامه داده بودند.
نتایج کلیدی
یافتههای پراکنده از دو کارآزمایی کوچک و با گزارشات ضعیف وجود داشت. اینکه تجویز داروهای آنتیکولینرژیک در درمان تاردیو دیسکینزی برای افرادی که داروهای آنتیسایکوتیک مصرف میکنند، مفید است یا خیر نامطمئن است. این موضوع که قطع داروهای آنتیکولینرژیک باعث بهبود نشانههای تاردیو دیسکینزی میشود یا خیر، نیز نامطمئن است.
کیفیت شواهد
شواهد موجود با کیفیت بسیار پائین یا پائین، محدود و در مقیاس کوچک هستند. توصیه به مصرف یا قطع این داروها به عنوان درمانی برای تاردیو دیسکینزی امکانپذیر نیست. برای اینکه به طور کامل بررسی کنیم که قطع مصرف داروهای آنتیکولینرژیک تاثیرات مثبتی برای افراد مبتلا به تاردیو دیسکینزی دارد یا خیر، نیاز به دادههای پژوهش بیشتر و با کیفیت بالا داریم.
این خلاصه به زبان ساده توسط نویسندگان این مرور، از خلاصهای که ابتدا توسط بن گری (Ben Gray)، پژوهشگر ارشد، بنیاد مکپین (mcpin.org) نوشته شده، اقتباس شده است.
در حال حاضر بر اساس شواهد موجود، هیچ اظهار نظر قاطعی در مورد اثربخشی آنتیکولینرژیکها برای درمان افراد مبتلا به تاردیو دیسکینزی ناشی از آنتیسایکوتیکها ممکن نیست. همین امر برای قطع مصرف این داروها نیز صادق است. این که محرومیت از آنتیکولینرژیکها ممکن است برای افراد مبتلا به TD ناشی از داروهای انتیسایکوتیک سودمند باشد، باید در کارآزماییهای با گروههای موازی، تصادفیسازی و کنترل شده با دارونما با حجم نمونه کافی و حداقل 6 هفته پیگیری بررسی شود.
داروهای آنتیسایکوتیک (نورولپتیک) به طور گستردهای برای درمان افراد مبتلا به اختلالات روانی جدی مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال، آنها با طیف گستردهای از عوارض جانبی، از جمله اختلالات حرکتی، همراه هستند. به همین دلیل، بسیاری از افرادی که تحت درمان با داروهای آنتیسایکوتیک قرار میگیرند، داروهای آنتیکولینرژیک هم دریافت میکنند تا برخی از عوارض جانبی حرکتی آن را کاهش دهند. با این حال، آزمایشات حیوانی پیشنهاد کردهاند که تجویز مزمن آنتیکولینرژیکها میتواند باعث تاردیو دیسکینزی (tardive dyskinesia) شود.
تعیین اینکه استفاده یا قطع مصرف داروهای آنتیکولینرژیک (بنژکول (benzhexol)، بنزوتروپین (benztropine)، بیپیریدین (biperiden)، اورفنادرین (orphenadrine)، پروسیکلیدین (procyclidine)، اسکوپولامین (scopolamine)، یا تریهگزیلفنیدین (trihexylphenidyl)) از لحاظ بالینی برای درمان هم افراد مبتلا به تاردیو دیسکینزی ناشی از آنتیسایکوتیکها و اسکیزوفرنی (schizophrenia) یا سایر اختلالات مزمن روانی موثر است یا خیر.
ما 712 منبع را از جستوجو در پایگاه ثبت کارآزماییهای مبتنی بر مطالعه گروه اسکیزوفرنی در کاکرین که شامل پایگاههای ثبت کارآزماییهای بالینی (16 جولای 2015 و 26 اپریل 2017) میشد، بازیابی کردیم. منابع تمام مطالعات شناسایی شده را نیز برای یافتن کارآزماییهای بیشتر بررسی کردیم و با نویسندگان کارآزماییها برای کسب اطلاعات بیشتر تماس گرفتیم.
گزارشهایی را که در جستوجو یافته بودیم وارد مرور کردیم، به شرطی که آنها کارآزماییهای کنترل شده با افراد مبتلا به تاردیو دیسکینزی ناشی از آنتیسایکوتیکها و اسکیزوفرنی یا سایر اختلالات روانی مزمن بوده که به طور تصادفی به گروههای زیر (a) داروهای آنتیکولینرژیکها در برابر دارونما (placebo) (یا عدم مداخله)، (b) داروهای آنتیکولینرژیک در برابر هر مداخله دیگری برای درمان تاردیو دیسکینزی، یا (c) قطع داروهای آنتیکولینرژیک در برابر ادامه آنها اختصاص داده شده بودند.
ما به طور مستقل از هم دادهها را از کارآزماییهای وارد شده استخراج کردیم و خطرات نسبی (RR) را با 95% فواصل اطمینان (CIs) تخمین زدیم. فرض کردیم افرادی که زودهنگام مطالعه را ترک کرده بودند، بهبودی نداشتند. خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردیم و یک جدول «خلاصه یافتهها» را با استفاده از روش درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) شکل دادیم.
نسخه قبلی این مرور شامل هیچ کارآزمایی نبود. ما دو کارآزمایی را شناسایی کردیم که از جستوجوهای سالهای 2015 و 2017 قابل ورود بودند. آنها 30 بیمار بستری و سرپایی مبتلا به اسکیزوفرنی را در آمریکا و آلمان تصادفیسازی کردند. به طور کلی، خطر سوگیری، عمدتا به دلیل گزارشدهی ضعیف، عدم توصیف پنهانسازی تخصیص، نامشخص بودن توالی تولید، کور نشدن مشخص مطالعات و عدم گزارش کامل دادههای پیامدی نامشخص بود.
یافتهها پراکنده بودند. یک مطالعه پیامدهای اولیه را گزارش داده و دریافته بود که تعداد قابل ملاحظه بیشتری از شرکتکنندگان اختصاص یافته به پروسیکلیدین (آنتیکولینرژیک) بعد از 40 هفته درمان از لحاظ بالینی، نسبت به آنهایی که به ایزوکاربوکسید (isocarboxazid) (مهار کننده MAO) اختصاص یافته بودند، به مقدار مهمی بهبود نیافته بودند (1 RCT؛ n = 20؛ RR: 4.20؛ 95% CI؛ 1.40 تا 12.58؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)؛ شواهدی از تفاوت در بروز هرگونه عوارض جانبی (1 RCT؛ n = 20؛ RR: 0.33؛ 95% CI؛ 0.02 تا 7.32؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، یا مقبولیت درمان (اندازهگیری بر اساس شرکتکنندگان ترک کننده زودهنگام مطالعه) (1 RCT؛ n = 20؛ RR: 0.33؛ 95% CI؛ 0.02 تا 7.32؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) وجود نداشت. کارآزمایی دیگر، قطع مصرف آنتیکولینرژیک را با تداوم آنتیکولینرژیک مقایسه کرده بود و هیچ شواهدی از تفاوت در میزان مقبولیت درمان (اندازهگیری بر اساس شرکتکنندگانی که زودهنگام از مطالعه خارج شدند) نیافت (1 RCT؛ n = 10؛ RR: 2.14؛ 95% CI؛ 0.11 تا 42.52؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
هیچ کارآزمایی اعتماد به نفس اجتماعی، ورود به اجتماع، شبکههای اجتماعی یا کیفیت زندگی شخصی - پیامدهایی که برای بیماران مهم طراحی شده - را گزارش نکرده بود. هیچ مطالعهای که به مقایسه 1- آنتیکولینرژیکها با دارونما یا عدم درمان پرداخته بود، یا 2- مطالعات مربوط به محرومیت آنتیکولینرژیک، اطلاعاتی از پیامدهای اولیه «عدم بهبودی بالینی مهم در نشانههای TD و حوادث جانبی» آن گزارش نکردند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.