پیشینه: در نوزادان با وزن بسیار کم هنگام تولد، که نیاز به حمایت با دستگاههای تنفسی (ونتیلاتورها) دارند، آسیب ریوی ناشی از ونتیلاتور و تاثیرات سمّی اکسیژن، ممکن است عوامل مهمی در ایجاد اختلال مزمن در عملکرد ریه باشند. جت ونتیلاتورها با فرکانس بالا (دستگاههای تنفسی که پالسهای کوتاه-مدت گاز تحت فشار را با سرعت بسیار وارد راه هوایی میکنند) در مقایسه با ونتیلاتورهای مرسوم متداول، ممکن است شدت آسیب ریوی مرتبط با ونتیلاسیون مکانیکی را کاهش دهند.
سوال: در نوزادان نارس مبتلا به اختلال شدید تنفسی، با وجود تلاشها برای پشتیبانی از ونتیلاتور مرسوم، آیا استفاده از جت ونتیلاسیون با فرکانس بالا در مقایسه با تهویه مرسوم مداوم، خطر آسیب ریوی (بیماری مزمن ریوی) یا مرگومیر را کاهش میدهد یا خیر؟
ویژگیهای مطالعه: یک مطالعه به طور تصادفی 166 نوزاد نارس را اختصاص داده و دادههای 144 نوزاد را گزارش کرد. مطالعه وارد شده، پیش از معرفی سورفاکتانت و استفاده گسترده از استروئیدها پیش از زایمان کامل شدند.
نتایج کلیدی این کارآزمایی، هیچ تفاوتی را در پیامدها میان نوزادانی که جت ونتیلاسیون با فرکانس بالا دریافت کردند، نشان نداد. در این کارآزمایی، در صورت شکست درمان اولیه، تغییر به درمان جایگزین مجاز بود. محققان هیچ تفاوتی را با اهمیت آماری در مورتالیتی کلی (از جمله، بقا پس از تغییر به درمان جایگزین) بین دو گروه پیدا نکردند. در یک تجزیهوتحلیل ثانویه، پژوهشگران نشان دادند که درمان نجات با HFJV، تا زمان تغییر درمان، با مورتالیتی کمتری همراه بود. پژوهشگران هیچ تفاوتی را در بروز بیماری مزمن ریوی میان بازماندگان در سن 28 روزگی نیافتند و هیچ تفاوتی را در بروز هموراژی داخل-بطنی، مورد جدید نشت هوا، انسداد راه هوایی و تراکئوبرونشیت نکروزان گزارش نکردند.
نتیجهگیریها: شواهد موجود، از کاربرد جت ونتیلاسیون نجات با فرکانس بالا در مقایسه با ونتیلاسیون مکانیکی مرسوم برای درمان نوزادان نارس با مشکلات شدید ریوی پشتیبانی نمیکند. انجام پژوهش بیشتری مورد نیاز است.
نویسندگان مطالعه، هیچ تفاوت قابلتوجهی را در مورتالیتی کلی میان جت ونتیلاسیون نجات با فرکانس بالا و ونتیلاسیون مرسوم گزارش نکردند و نتایج بسیار غیر-دقیقی را برای عوارض جانبی مهم مانند هموراژی داخل-بطنی، مورد جدید نشت هوا، انسداد راه هوایی و تراکئوبرونشیت نکروزان به دست آوردند.
کیفیت کلی شواهد تحت تاثیر محدودیتهای طراحی کارآزمایی و عدم-دقت ناشی از تعداد کم نوزادان در مطالعه وارد شده قرار داشت. شواهد موجود از کاربرد جت ونتیلاسیون با فرکانس بالا به عنوان درمان نجات در نوزادان نارس پشتیبانی نمیکند.
انجام مطالعاتی مورد نیاز است که جمعیتهایی را هدف قرار میدهند که در معرض بیشترین خطر بوده و قدرت کافی را برای ارزیابی پیامدهای مهم دارند. این کارآزماییها باید پیامدهای طولانی-مدت ریوی و تکامل سیستم عصبی را پوشش دهند.
بیماری مزمن ریوی (chronic lung disease; CLD)، با وجود افزایش استفاده از استروئیدها پیش از زایمان و درمان سورفاکتانت، علت اصلی مرگومیر و بروز عوارض در نوزادان بسیار کم-وزن هنگام تولد است. تصور میشود که آسیب ناشی از ونتیلاتور و سمیّت اکسیژن، از عوامل مهم در پاتوژنز بیماری مزمن ریوی باشند. شواهد حاصل از مطالعات حیوانی و مطالعات روی انسان بزرگسال نشان میدهد که جت ونتیلاسیون با فرکانس بالا (high-frequency jet ventilation; HFJV)، ممکن است شدت آسیب ریوی مرتبط با ونتیلاسیون مکانیکی را کاهش دهد.
مقایسه HFJV در برابر تهویه معمولی (conventional ventilation; CV) در مدیریت بالینی اختلال شدید ریوی در نوزادان نارس
آنالیزهای زیر-گروه شامل موارد زیر است.
• کارآزماییهایی با و بدون درمان جایگزین سورفاکتانت.
•کارآزماییهایی با و بدون استراتژیها برای حفظ حجم ریه.
• کارآزماییهایی با حضور نوزادان در سنین مختلف بارداری و وزنهای متفاوت هنگام تولد (زیر-گروههای خاص شامل کوچکتر از هفته 28 بارداری و کمتر از 1000 گرم وزن).
•کارآزماییهایی با و بدون رطوبت کافی گازهای دمیده شده.
جستوجوی اصلی شامل MEDLINE (1966 تا آگوست 2005)، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ 2005؛ شماره 3) و EMBASE (1988 تا آگوست 2005) بود. همچنین اطلاعاتی را از کارشناسان این حوزه به دست آورده و ارجاعات متقابل را بررسی کردیم. جستوجوی الکترونیکی را در جون 2013 و مجددا در جون 2015 بهروز کردیم.
در این مرور سیستماتیک، کارآزماییهای تصادفیسازی و شبه-تصادفیسازی و کنترلشده را روی جت ونتیلاسیون با فرکانس بالا در برابر ونتیلاسیون مرسوم در نوزادان نارس متولد شده در کمتر از هفته 35 بارداری یا با وزن هنگام تولد کمتر از 2000 گرم مبتلا به دیسترس تنفسی وارد کردیم.
از روشهای استاندارد گروه مرور نوزادان در کاکرین، از جمله ارزیابی مستقل کارآزمایی و استخراج دادهها استفاده کردیم. دادهها را با استفاده از خطرهای نسبی (RRs) و تفاوتهای خطر (RDs) آنالیز کردیم.
فقط یک کارآزمایی را در این مرور وارد کردیم. کسلر (Keszler) در سال 1991، به طور تصادفی 166 نوزاد نارس را انتخاب کرد؛ دادههای گزارش شده در مورد 144 نوزاد بود؛ و در صورت عدم-موفقیت درمان اولیه، اجازه تغییر را به درمان جایگزین داشت. محققان، هیچ تفاوتی را با اهمیت آماری در مورتالیتی کلی (از جمله، بقا پس از تغییر به درمان جایگزین) بین دو گروه پیدا نکردند (RR: 1.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.67 تا 1.72). در یک تجزیهوتحلیل ثانویه روی نوزادان تا زمان تغییر گروه، درمان نجات با HFJV با مورتالیتی کمتری همراه بود (RR: 0.66؛ 95% CI؛ 0.45 تا 0.97). محققان هیچ تفاوت قابلتوجهی را در بروز CLD میان بازماندگان در سن 28 روزگی، همچنین در بروز هموراژی داخل-بطنی، مورد جدید نشت هوا، انسداد راه هوایی و تراکئوبرونشیت نکروزان گزارش نکردند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.