ویزیتهای در منزل از سوی پرستاران برای افراد مبتلا به بیماری مزمن ریوی (بیماری مزمن انسدادی ریه، COPD - ترکیبی از آمفیزم و برونشیت مزمن) با هدف کمک به افراد برای حفظ سلامت خود و کاهش نیاز به بستری شدن در بیمارستان انجام میشوند. هدف پرستارانی که این مراقبت را ارایه میدهند، کمک به بیماران در استفاده از درمانهای خود، آموزش در مورد راهبردهای مقابله و نظارت بر بیماری ریوی است. با این حال، این مرور از نه کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده نشان داد که مراقبت در منزل منجر به بهبود کیفیت زندگی افراد میشود، اما تاثیر غیرقابل پیشبینی بر خطر بستری شدن در بیمارستان دارد. ما فقط از یک مطالعه توانستیم اطلاعاتی را در مورد هزینه مراقبت پیدا کنیم، اما این نشان میدهد که مراقبت در منزل نوعی مراقبت گرانقیمت است. انجام تحقیقات بیشتر برای تایید مفید بودن ویزیت در منزل برای افراد مبتلا به COPD مورد نیاز است.
برنامههای پرستاری فراگیر برای COPD باعث بهبودی در HRQL خاص بیماری شد. با این حال، تاثیر آن بر بستری شدن در بیمارستان ناهمگون بود، در یک مطالعه باعث کاهش بستری شد، اما در مطالعه دیگر آنها را افزایش داد، بنابراین نمیتوانیم نتیجهگیری محکمی برای این پیامد بگیریم.
بیماری مزمن انسدادی ریه (chronic obstructive pulmonary disease; COPD) با انسداد پیشرونده جریان هوا، بدتر شدن عملکرد ورزشی و بدتر شدن وضعیت سلامت مشخص میشود. این بیماری با موربیدیتی، مورتالیتی و بار (burden) قابل توجهی بر سیستم سلامت همراه است.
ارزیابی اثربخشی برنامههای فراگیر کارکنان بخش مراقبت سلامت در حوزه بیماریهای تنفسی برای بیماران COPD از نظر بهبود عملکرد ریه، تحمل ورزش و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQL) برای بیمار و فرد مراقب، و کاهش مرگومیر و استفاده از خدمات پزشکی.
پایگاه ثبت تخصصی کارآزماییهای گروه راههای هوایی در کاکرین جستوجو شد (نوامبر 2011). منابع مطالعه برای یافتن مطالعات بیشتر به صورت دستی جستوجو شد و با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم تا دیگر مطالعات منتشرنشده را شناسایی کنیم.
فقط کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs) را با حضور بیماران مبتلا به COPD وارد کردیم. ما مداخلاتی را وارد کردیم که شامل یک پرستار کمکی بود که بیماران را در خانههایشان ویزیت کرده، و به ارایه پشتیبانی، آموزش، نظارت بر سلامت و برقراری ارتباط با پزشکان پرداخت. مطالعاتی که در آنها مداخله درمانی مورد آزمایش، تمرین بدنی بود، وارد نشدند.
دو محقق بهطور مستقل از هم، کیفیت کارآزماییها را ارزیابی کرده و دادهها را استخراج کردند. برای کسب اطلاعات بیشتر، با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم.
ما دادههای مرگومیر را از هشت مطالعه گردآوری کرده و کاهش غیرقابل توجهی را در مرگومیر در 12 ماه یافتیم (OR: 0.72؛ 95% CI؛ 0.45 تا 1.15).
ما چهار مطالعه را گردآوری کردیم که کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQL) خاص بیماری را ارزیابی کردند و بهبودی آماری معنیداری را در HRQL یافتیم (تفاوت میانگین (MD): 2.61-؛ 95% CI؛ 4.82- تا 0.40-).
نرخ بستری شدن در بیمارستان در پنج مطالعه گزارش شد. اگرچه تفاوت آماری معنیداری در تعداد بستریها وجود نداشت (OR: 1.01؛ 95% CI؛ 0.71 تا 1.44)، اما ناهمگونی (heterogeneity) قابل توجهی دیده شد. اگرچه به نظر میرسید که این ناهمگونی توسط یک مطالعه با کاهش آماری معنیدار در بستری شدن در بیمارستان در بیماران دریافتکننده مراقبتهای در منزل ایجاد شد، در حالیکه مطالعات دیگر افزایش غیرقابل توجهی را در بستری شدن در بیمارستان نشان دادند، بنابراین ما نمیتوانیم نتیجهگیری محکمی در مورد چرایی وجود این ناهمگونی بگیریم. دادههای مربوط به ویزیتهای پزشک عمومی و مراجعه به بخش اورژانس در دسترس بودند، اما هیچ تاثیر ثابتی در این موارد با مداخله مشاهده نشد. این مداخله هزینههای بالاتر مراقبتهای سلامت را نسبت به مراقبت استاندارد، همانطور که در یک مطالعه گزارش شد، وارد کرد.
مطالعات بسیار کمی دادههای مربوط به عملکرد ریه یا عملکرد ورزشی را ارایه کردند، بنابراین شواهد کافی برای ارزیابی تاثیر مداخله بر این پیامدها وجود نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.