غربالگری دهانه رحم (پاپ اسمیر) روشی موثر برای تشخیص ناهنجاریهای پیشسرطانی دهانه رحم (نئوپلازی داخل اپیتلیال دهانه رحم (cervical intraepithelial neoplasia)) است. تستها میتوانند تحت تاثیر مهارت فرد آزمایشکننده و طراحی دستگاه مورد استفاده قرار گیرند. اسمیر ناکافی میتواند نتایج نادرستی را ایجاد کند، و باعث استرس و ناراحتی زنان شود که مجبور به انجام مجدد غربالگری هستند. این مرور از کارآزماییها نشان داد که کاردک معمولی Ayre در جمعآوری سلولها به اندازه کاردک نوک کشیده شده موثر نیست. به نظر میرسد موثرترین آنها، ترکیبی از سیتوبراش با یک کاردک نوک کشیده باشد.
به نظر میرسد کاردکهای نوک کشیده با طراحیهای مختلف برای جمعآوری سلولهای اندوسرویکال بهتر از کاردک معمولی Ayre هستند. موثرترین ترکیب، سیتوبراش با یک کاردک نوک کشیده است. به نظر میرسد نرخ تشخیص سلولهای اندوسرویکال، یک نشانگر (surrogate) معتبر و مناسب برای توانایی تشخیص دیسکاریوز و برای میزان اسمیر کافی باشد. توانایی کاردک نوک کشیده همراه با سیتوبراش در مقایسه با کاردک نوک کشیده به تنهایی برای تشخیص بیماری، باید در یک کارآزمایی ارزیابی شود.
این مرور دیگر برای بهروزرسانی مناسب نیست زیرا سیتولوژی مبتنی بر مایع بر فناوری اسمیر برتری یافته است.
وجود تنوع زیاد در تشخیص بیماری با اسمیر دهانه رحم (cervical smear) ممکن است تا حدی به دلیل تفاوت در دستگاههای نمونهگیری و تکنیکهای نمونهبرداری باشد.
ارزیابی اینکه طراحی دستگاه اسمیر دهانه رحم بر میزان اسمیر ناکافی و تشخیص بیماری تاثیر میگذارد یا خیر؛ و اینکه وجود سلولهای اندوسرویکال در اسمیر بر تشخیص بیماری تاثیر میگذارد یا خیر.
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه سرطان زنان در کاکرین
و MEDLINE را تا جولای 1997 جستوجو کردیم. همچنین 16 مجله را به صورت دستی
جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی شده و شبه-تصادفیسازی شده و مطالعات مقایسهای تصادفیسازی نشده در مورد مقایسه دستگاههای جمعآوری اسمیر دهانه رحم در زنانی که برای غربالگری اولیه، کولپوسکوپی (colposcopy) به دنبال یک اسمیر غیرطبیعی یا کولپوسکوپی پس از درمان مراجعه کردند.
دو نویسنده مرور، دادهها را به صورت مستقل از هم استخراج کردند. کیفیت کارآزمایی مورد ارزیابی قرار گرفت.
سی و شش کارآزمایی و شش مطالعه مقایسهای مشاهدهای وارد شدند. در هشت کارآزمایی نشان داده شد که کاردک (spatula) Ayre در مقایسه با کاردک نوک کشیده (extended tip) برای جمعآوری سلولهای اندوسرویکال موثرتر نیست (نسبت شانس: 2.25؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 2.06 تا 2.44).
استفاده از کاردک با سیتوبراش (cytobrush) در جمعآوری سلولهای اندوسرویکال موثرتر از کاردک به تنهایی بود (نسبت شانس: 3.33؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.05 تا 3.63) و همین تاثیر برای میزان اسمیر کافی وجود داشت (نسبت شانس: 1.51؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.19 تا 1.92). کاردکهای نوک کشیده نیز برای تشخیص دیسکاریوز (dyskaryosis) در هفت کارآزمایی برتر نشان داده شدند (نسبت شانس: 1.21؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.10 تا 1.33). بر اساس دادههای دو کارآزمایی و سه مطالعه مشاهدهای، اسمیرهایی که حاوی سلولهای اندوسرویکال بودند، احتمال بیشتری برای تشخیص دیسکاریوز، به ویژه در بیماریهای شدید، داشتند. نسبت اسمیرهای حاوی سلولهای اندوسرویکال با افزایش شدت بیماری افزایش مییابند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.