نقش روپینیرول در مدیریت بالینی عوارض ناشی از مصرف لوودوپا در بیماری پارکینسون

در مراحل نهایی بیماری پارکینسون (Parkinson's disease)، عوارض جانبی ناشی از استفاده از درمان لوودوپا (levodopa) رخ می‌دهند. این موارد شامل حرکات غیرارادی انقباضی (دیسکینزی (dyskinesia) یا حرکت‌پریشی)، گرفتگی دردناک در پاها (دیستونی (dystonia)) و پاسخ کوتاه به هر دوز از دارو است که به آن «بدتر شدن در انتهای دوز (end-of-dose deterioration)» یا «پدیده نوسانات ناشی از اتمام اثر دوز تا موعد دوز بعدی دارو (wearing off phenomenon)» گفته می‌شود. داروهای آگونیست دوپامین با تقلید از عملکرد لوودوپا در مغز عمل می‌کنند، اما هنگامی که به عنوان درمان اولیه استفاده می‌شوند، عوارض طولانی‌مدت درمان را ایجاد نمی‌کنند. به همین دلیل، چندین سال است که به محض بروز این مشکلات، آگونیست‌های دوپامین به امید بهبودی آنها به درمان بیماران اضافه می‌شوند. روپینیرول (ropinirole) یک آگونیست جدید دوپامین است که اخیرا برای درمان بیماری پارکینسون زودهنگام و دیرهنگام در انگلستان مجوز دریافت کرد. در این مرور، کارآزمایی‌های انجام‌شده را با این دارو بررسی می‌کنیم تا ببینیم چقدر موثر است و چه عوارض جانبی ایجاد می‌کند.

سه کارآزمایی‌ روپینیرول را با دارونما (placebo) غیرفعال در 263 بیمار در مراحل انتهایی بیماری پارکینسون مقایسه کردند. دو مطالعه نسبتا کوچک بودند، در کوتاه‌مدت (12 هفته) انجام شدند، و از دوزهای نسبتا پائین روپینیرول (حداکثر: 8 و 10 میلی‌گرم/روز) در رژیم درمانی دو بار در روز استفاده کردند. به این دلایل، نتایج این کارآزمایی‌ها در یک بررسی اجمالی آماری گنجانده نشدند. مطالعه دیگر، میان‌مدت (26 هفته) بود و از دوزهای روپینیرول مطابق با حداکثر دوز مجاز فعلی در انگلستان (24 میلی‌گرم/روز) به صورت سه بار در روز استفاده کرد. نتیجه‌گیری‌های این مرور بر اساس همین کارآزمایی تکی بوده و بنابراین باید با احتیاط مورد بررسی قرار گیرند.

هیچ تفاوت بارزی میان روپینیرول و دارونما در مدت زمانی که بیماران در حالت خاموش بی‌حرکت سپری کردند، یافت نشد. با این حال، این مساله احتمالا به دلیل تعداد بسیار کم بیماران در کارآزمایی بود. اندازه‌گیری مشکلات جسمانی و مشکلات مربوط به فعالیت‌های روزمره زندگی (مانند حمام کردن، خرید، و غیره) در این مطالعات با اطلاعات ناقص در دسترس، ضعیف بود. کاهش دوز لوودوپا با روپینیرول تا 180 میلی‌گرم/روز، بیشتر از دارونما گزارش شد. با این حال، دیسکینزی در افرادی که روپینیرول دریافت کردند، افزایش یافت (2.9 برابر بیشتر با روپینیرول نسبت به دارونما). هیچ تفاوت دیگری در بروز عوارض جانبی یا موارد خروج از درمان یافت نشد.

روپینیرول دوز لوودوپا را کاهش می‌دهد اما به قیمت افزایش عوارض جانبی حرکت‌پریشی. هیچ تاثیر واضحی بر کاهش دوره خاموشی در این کارآزمایی منفرد یافت نشد. عوارض جانبی میان درمان با روپینیرول و دارونما مشابه بودند. این نتیجه‌گیری‌ها برای درمان کوتاه‌مدت و میان‌مدت، تا 26 هفته، اعمال می‌شوند. انجام کارآزمایی‌های طولانی‌مدت بیشتری با اندازه‌گیری کیفیت زندگی و هزینه‌ها، و همچنین مطالعاتی برای مقایسه آگونیست‌های دوپامین جدیدتر با قدیمی‌تر، مورد نیاز است.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

درمان با روپینیرول می‌تواند دوز لوودوپا را کاهش دهد اما به قیمت افزایش عوارض جانبی دیسکینزی. هیچ تاثیر واضحی از مداخله بر کاهش دوره خاموشی یافت نشد، اما این ممکن است به دلیل کم‌توان بودن کارآزمایی قابل ارزیابی باشد. برای ارزیابی این پیامدها، داده‌های ناکافی در مورد اختلالات حرکتی و ناتوانی جمع‌آوری شد. این نتیجه‌گیری‌ها برای درمان کوتاه‌مدت و میان‌مدت، تا 26 هفته، اعمال می‌شوند. انجام کارآزمایی‌های طولانی‌مدت بیشتری با اندازه‌گیری اثربخشی، و همچنین مطالعاتی برای مقایسه آگونیست‌های دوپامین جدیدتر با قدیمی‌تر مورد نیاز است.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

درمان طولانی‌مدت با لوودوپا (levodopa) برای بیماری پارکینسون (Parkinson's disease) با ایجاد نوسانات حرکتی و حرکات غیرارادی و غیرطبیعی، پیچیده و عارضه‌دار می‌شود. یک رویکرد، افزودن آگونیست دوپامین (dopamine agonist) در این مرحله از بیماری است تا زمان بی‌حرکتی یا خاموشی (immobile or off) بیمار را کاهش داده و دوز لوودوپا را به امید کاهش چنین مشکلاتی در آینده کم کند.

اهداف: 

مقایسه اثربخشی و بی‌خطری (safety) درمان کمکی با روپینیرول (ropinirole) در مقابل بروموکریپتین (bromocriptine) در بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون، که قبلا روی درمان لوودوپا بوده و دچار عوارض حرکتی شدند.

روش‌های جست‌وجو: 

جست‌وجوهای الکترونیکی در MEDLINE؛ EMBASE و پایگاه ثبت کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین انجام شدند. جست‌وجوی دستی در متون علمی نورولوژی به عنوان بخشی از استراتژی گروه اختلالات حرکتی در کاکرین انجام شد. بررسی فهرست منابع مطالعات شناسایی‌شده و مرورهای دیگر صورت گرفت. با SmithKline Beecham تماس بگیرید.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده برای مقایسه روپینیرول در برابر دارونما (placebo) در بیماران دارای تشخیص بالینی بیماری پارکینسون ایدیوپاتیک و عوارض طولانی‌مدت درمان با لوودوپا.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

داده‌ها توسط نویسندگان به‌طور مستقل از هم خلاصه شده و اختلاف نظرات با بحث، حل‌وفصل شدند. معیارهای پیامد، شامل مقیاس‌های رتبه‌بندی بیماری پارکینسون، دوز لوودوپا، اندازه‌گیری‌ها در دوره «خاموشی» (off time) و فراوانی موارد خروج از مطالعه و عوارض جانبی بودند.

نتایج اصلی: 

سه کارآزمایی دوسو کور (double-blind)، گروه موازی (parallel group)، تصادفی‌سازی شده و کنترل‌شده با مشارکت 263 بیمار انجام شده‌اند. دو مطالعه فاز II نسبتا کوچک بودند، در کوتاه‌مدت (12 هفته) انجام شدند، و از دوزهای نسبتا کم روپینیرول (میانگین دوزهای تجویزشده: 3.3 و 3.5 میلی‌گرم/روز) در یک رژیم درمانی دو بار در روز استفاده کردند. با توجه به وجود این ناهمگونی (heterogeneity) بالینی و برخی ناهمگونی‌های آماری، نتایج این کارآزمایی‌ها در یک متاآنالیز گنجانده نشدند. نتیجه‌گیری‌های این مرور بر اساس شواهد حاصل از یک مطالعه فاز III منفرد است که میان‌مدت (26 هفته) بوده و از دوزهای روپینیرول مطابق با حداکثر مجاز فعلی آن در بریتانیا در رژیم درمانی سه بار در روز استفاده کرد.

با توجه به مشکلات موجود در ارزیابی تغییرات دوره خاموشی در مطالعه Leiberman 98، ناشی از عدم تعادل اولیه میان بازوهای کارآزمایی، نتیجه‌گیری قطعی در مورد تاثیر روپینیرول بر دوره خاموشی با خطر همراه است. با این حال، دیسکینزی (dyskinesia یا حرکت‌پریشی) به عنوان یک عارضه جانبی، در افرادی که روپینیرول دریافت کردند، به‌طور قابل توجهی افزایش یافت (Leiberman 98؛ نسبت شانس: 2.90؛ 95% CI؛ 1.36 تا 6.19؛ جدول 8). اندازه‌گیری اختلالات حرکتی و ناتوانی در این مطالعه با اطلاعات ناقص در دسترس، ضعیف بودند. دوز لوودوپا می‌توانست در Leiberman 98 با کاهش بسیار بیشتری با روپینیرول نسبت به دارونما کاهش یابد (تفاوت میانگین وزن‌دهی‌شده: 180 میلی‌گرم/روز؛ 95% CI؛ 106 تا 253؛ جدول 2). تفاوت معنی‌داری در فراوانی گزارش از بروز عوارض جانبی میان روپینیرول و دارونما، به غیر از افزایش دیسکینزی با روپینیرول، مشاهده نشد. در Leiberman 98 روندی به سمت خروج کمتر بیماران از گروه دریافت‌کننده روپینیرول دیده شد، اما از نظر آماری، معنی‌دار نبود.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information