اسکیزوفرنی یک بیماری روانی است که در آن فرد اغلب هم دچار نشانههای مثبت (مانند شنیدن صداها، دیدن چیزها و داشتن باورهای عجیبوغریب) و هم نشانههای منفی (مانند خستگی، بی تفاوتی و از دست دادن احساسات) میشود. داروهای آنتیسایکوتیک برای درمان اسکیزوفرنی استفاده میشوند. داروی آنتیسایکوتیک، هالوپریدول (haloperidol)، یکی از پرمصرفترین داروها در سراسر جهان برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی است.
فواید داروهای آنتیسایکوتیک، مانند هالوپریدول، باید در برابر تمایل آنها برای ایجاد عوارض جانبی ناتوانکننده (مانند اختلالات حرکتی، افزایش وزن، عدم تحرک) و در برخی موارد افزایش احتمال ابتلا به بیماریهای جسمانی مانند دیابت و بیماری قلبی، سنجیده شوند. این عوارض جانبی ناتوانکننده ممکن است باعث شوند که افراد مصرف داروهای خود را متوقف کنند که میتواند منجر به عود و مراجعه به بیمارستان شود. بنابراین، یافتن دوز قابل تحمل و موثر هالوپریدول که به کنترل نشانههای اسکیزوفرنی کمک میکند، اما با عوارض جانبی کمتر، مهم است.
هدف اصلی این مرور، تعیین بهترین محدوده دوزهای هالوپریدول برای درمان اسکیزوفرنی بود. نوزده کارآزمایی که دوزهای مختلف هالوپریدول را مقایسه کردند، وارد شدند. علیرغم بیش از 30 سال انجام کارآزماییها، دادهها در مورد تاثیرات دوزهای مختلف هالوپریدول کم بوده و ضعیف گزارش شدند. این امر مخصوصا برای محدودههای دوز پائینتر که امروزه برای درمان اسکیزوفرنی استفاده میشوند، صادق است. با این حال، دوزهای پائینتر هالوپریدول ممکن است به اندازه دوزهای بالاتر موثر باشند اما عوارض جانبی کمتری را به دنبال دارند. این مرور همچنین نشان میدهد که ممکن است یک سوگیری (bias) مهم علیه هالوپریدول در کارآزماییهای مدرن وجود داشته باشد که داروهای جدید را با هالوپریدول مقایسه میکنند. نتایج قطعی نیستند و بر اساس مطالعات کوچک و کوتاهمدت با کیفیت محدود بنا شدند.
نویسندگان مرور خاطرنشان میکنند که اگر روانپزشکان در تجویز دوزهای بالاتر از 7.5 میلیگرم در روز محتاط باشند و افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تمایلی به مصرف دوزهای بالاتر نداشته باشند، قابل درک است. انجام پژوهش بیشتری برای ارزیابی تحملپذیری و اثربخشی دوزهای پائینتر مورد نیاز است. دوزهای پائین هالوپریدول ممکن است به اندازه دوزهای بالاتر خوب باشند، اما با عوارض جانبی کمتری همراه هستند.
این خلاصه به زبان ساده توسط یک مصرفکننده، بنجامین گری (Benjamin Gray)؛ از Service User and Service User Expert؛ Rethink Mental Illness نوشته شد. پست الکترونیکی: ben.gray@rethink.org .
نتایج قطعی نبودند و همه بر اساس مطالعات کوچک و کوتاه با کیفیت محدود به دست آمدند. با این حال، اگر پزشکان در تجویز دوزهای بیش از 7.5 میلیگرم در روز از هالوپریدول برای یک فرد مبتلا به اسکیزوفرنی حاد بدون عارضه محتاط باشند، و اگر افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به همان اندازه نسبت به مصرف دوزهای بالاتر تردید داشته باشند، قابل درک است. انجام پژوهشهای بیشتری در مورد کارآمدی و تحملپذیری دامنههای دوز پائینتر، به ویژه > 1.5 تا 3 میلیگرم در روز مورد نیاز است.
هالوپریدول (haloperidol) یک داروی آنتیسایکوتیک استاندارد و در دسترس است که تاثیرات درمانهای جدیدتر در مقابل آن سنجیده میشوند.
تعیین بهترین محدوده دوزهای هالوپریدول برای درمان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی حاد.
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (فوریه 2010) را جستوجو کردیم که بر اساس جستوجوهای منظم در CINAHL؛ EMBASE؛ MEDLINE و PsycINFO است.
ما مطالعاتی را انتخاب کردیم که شامل افرادی بودند که برای اسکیزوفرنی حاد تحت درمان قرار گرفتند، بهطور تصادفی به دو یا چند محدوده دوز غیر دپو هالوپریدول تخصیص یافتند، و پیامدهای معنیدار از نظر بالینی را گزارش کردند.
برای این بهروزرسانی، همه استنادات را بررسی کردیم و بهطور مستقل از هم نمونهای از آنها را مجددا بررسی کردیم تا انتخاب قابل اعتمادی داشته باشیم. ما هرگونه اختلافنظر را با بحث حل کردیم، و در جایی که شک باقی ماند، متن کامل مقاله را برای بررسی بیشتر به دست آوردیم. سپس مقالهها را سفارش دادیم، و بهطور قابل اعتمادی مجددا بررسی کردیم و کیفیت گزارشهای کامل را ارزیابی کرده و دادهها را استخراج کردیم. برای دادههای دو حالتی (dichotomous data)، خطر نسبی (RR) را با 95% فاصله اطمینان (CI) بر اساس قصد درمان (intention-to-treat; ITT) محاسبه کردیم. ما فرض کردیم افرادی که مطالعه را زودتر ترک کردند یا در دوره پیگیری از دست رفتند، پیامد منفی داشتند. تفاوتهای میانگین (MD) را برای پیامدهای پیوسته (continuous outcome) که دادههای ITT، آخرین مشاهده رو به جلو (last observation carried forward; LOCF) را گزارش کردند، محاسبه کردیم. اگر از دست رفتن بیماران در دوره پیگیری بیشتر از 50% بود، دادهها را حذف کردیم.
تعداد 19 کارآزمایی را با 19 مقایسه دوز تصادفیسازی شده مختلف وارد کردیم. هیچ مطالعهای اطلاعاتی را در مورد نرخ عود یا کیفیت زندگی گزارش نکرد و فقط یک مطالعه دوز پائین (> 1.5 تا 3 میلیگرم در روز) هالوپریدول را با محدوده دوز بالاتر آن مقایسه کرد. استفاده از دوز استاندارد کمتر (> 3 تا 7.5 میلیگرم در روز) (عدم بروز بهبودی مهم از نظر بالینی در وضعیت عمومی)، در مقایسه با دوز بالاتر استاندارد (> 7.5 تا 15 میلیگرم در روز، n = 48؛ 1 RCT؛ RR: 1.09؛ 95% CI؛ 0.7 تا 1.8، شواهد با کیفیت بسیار پائین )؛ در مقایسه با دوز بالا (> 15 تا 35 میلیگرم در روز؛ n = 81؛ 2 RCT؛ RR: 0.95؛ 95% CI؛ 0.8 تا 1.2، شواهد با کیفیت بسیار پائین )، منجر به از دست رفتن کارآمدی دارو نشد. دوزهای هالوپریدول در محدوده > 3 تا 7.5 میلیگرم در روز، نسبت به دوزهای بالاتر (عوارض جانبی خارج هرمی قابل توجه از نظر بالینی، در مقایسه با دوز بالاتر استاندارد، n = 64؛ 2 RCT؛ RR: 0.12؛ 95% CI؛ 0.01 تا 2.1، شواهد با کیفیت بسیار پائین )؛ در مقایسه با دوز بالا (n = 144؛ 3 RCT؛ RR: 0.59؛ 95% CI؛ 0.5 تا 0.8، شواهد با کیفیت بسیار پائین)؛ در مقایسه با دوز بسیار بالا (> 35 میلیگرم در روز، n = 86؛ 2 RCT؛ RR: 0.70؛ 95% CI؛ 0.5 تا 1.1، شواهد با کیفیت بسیار پائین )، نرخ بروز کمتری از عوارض جانبی خارج هرمی قابل توجه از نظر بالینی داشتند. هیچیک از مقایسههای دیگر میان محدودههای دوز، تفاوتهایی را با اهمیت آماری به همراه نداشتند، اما چندین مورد، به ویژه با محدودههای دوز پائینتر، برای تشخیص تفاوتهای معنیدار از نظر بالینی ضعیف بودند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.