سوال مطالعه مروری
آیا لنفادنکتومی گستردهتر میتواند بقای بیماران مبتلا به سرطان معده را که تحت جراحی قرار میگیرند، افزایش دهد؟
پیشینه
کارسینومای معده یکی از علل اصلی مرگومیر ناشی از سرطان در سراسر دنیا است. درمان اصلی برای بیماران مبتلا به این بیماری، جراحی است که در آن، رزکسیون معده همراه با برداشت غدد لنفاوی اطراف معده انجام میشود (پروسیجری که لنفادنکتومی (lymphadenectomy) نامیده میشود). سه نوع از لنفادنکتومی به تدریج گستردهتر وجود دارد (با نام D1؛ D2 و D3) که مزیت آنها جای بحث دارد.
ویژگیهای مطالعه
دادههای هشت کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده را که به بررسی این موضوع پرداخته و در مجموع، 2515 بیمار را در برگرفته بودند، گردآوری کردیم.
نتایج کلیدی
دریافتیم که لنفادنکتومی D2 میتواند تعداد مرگومیرهای ناشی از پیشرفت بیماری را در مقایسه با لنفادنکتومی D1 کاهش دهد. البته لنفادنکتومی D2 همچنین با نرخ بالاتری از مورتالیتی پس از جراحی همراه است. علاوه بر این، شواهد موجود از ارجحیت لنفادنکتومی D3 در برابر D2 حمایت نمیکند. در نتیجه، یافتههای ما از استفاده از لنفادنکتومی D2 در بیماران مبتلا به کارسینومای قابل برداشت معده حمایت میکند، هرچند افزایش بروز مورتالیتی پس از جراحی تاثیر درمانی آن را کاهش میدهد.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد در سطح متوسط است که علت آن هم، سطح متوسط ناهمگونی نتایج در طول کارآزماییهای وارد شده بود.
لنفادنکتومی D2 میتواند DSS را در بیماران مبتلا به کارسینومای قابل برداشت معده ارتقا دهد، هرچند افزایش بروز مورتالیتی پس از جراحی مزایای درمانی آن را کاهش میدهد.
تاثیر میزان وسعت لنفادنکتومی (lymphadenectomy) بر بقای بیماران مبتلا به کارسینومای اولیه قابل برش معده مورد بحث است.
هدفمان انجام متاآنالیز (meta-analysis) و مرور سیستماتیک شواهد موجود در زمینه تاثیر سه نوع اصلی دیسکسیون به تدریج گسترش یابنده غدد لنفاوی (یعنی لنفادنکتومی D1؛ D2 و D3 هستند) بر پیامد بالینی بیماران مبتلا به کارسینومای اولیه قابل برداشت معده بود. هدف اولیه ارزیابی تاثیر میزان وسعت لنفادنکتومی بر بقا (بقای کلی (overall survival; OS)، بقای مختص بیماری (disease specific survival; DSS) و بقای بدون بیماری (disease free survival; DFS)) تعیین شد. هدف ثانویه، ارزیابی تاثیر لنفادنکتومی بر مورتالیتی پس از جراحی در نظر گرفته شد.
ما CENTRAL؛ MEDLINE و EMBASE را تا سال 2001، شامل منابع موجود در مقالات مرتبط و خلاصه مقالات کنفرانسها جستوجو کردیم. همچنین با پژوهشگران این حوزه تماس گرفتیم. برای این نسخه بهروز از مرور، CENTRAL؛ MEDLINE و EMBASE را از سال 2001 تا فوریه 2015 جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (randomised controlled trials; RCTs) را در نظر گرفتیم که سه نوع اصلی دیسکسیون غدد لنفاوی (یعنی لنفادنکتومی D1؛ D2 و D3) را در بیماران مبتلا به کارسینومای اولیه قابل برش غیر-متاستاتیک معده با هم مقایسه کرده بودند.
دو نویسنده به طور مستقل از هم دادهها را از مطالعات وارد شده استخراج کردند. نسبتهای خطر (HR) و نسبت خطر (relative risk; RR) همراه با 95% فواصل اطمینان (CI)، به ترتیب برای اندازهگیری تفاوتها در نرخ بقا و مورتالیتی میان بازوهای کارآزمایی استفاده شدند. منابع بالقوه ناهمگونی بین-مطالعهای به طور جداگانه با استفاده از آنالیز زیر-گروه و حساسیت ارزیابی شدند. همان دو نویسنده به طور مستقل از هم، خطر سوگیری (bias) مطالعات واجد شرایط را بر اساس استانداردهای سازمان همکاری کاکرین و کیفیت شواهد کلی را بر اساس معیارهای درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grades of Recommendation, Assessment, Development and Evaluation; GRADE) بررسی کردند.
هشت RCT (با حضور 2515 بیمار) معیارهای ورود را داشتند. سه RCT (که همگی در کشورهای آسیایی انجام شده بودند)، لنفادنکتومی D3 را با D2 مقایسه کردند: دادهها تفاوت قابل توجهی در OS میان این دو نوع دیسکسیون غدد لنفاوی نشان ندادند (HR: 0.99؛ 95% CI؛ 0.81 تا 1.21)، همچنین تفاوت معناداری در مورتالیتی پس از جراحی گزارش نشد (RR: 1.67؛ 95% CI؛ 0.41 تا 6.73). دادههای به دست آمده از DFS فقط از یک کارآزمایی به دست آمد و هیچ کارآزمایی حاوی دادههای DSS نبود. پنج RCT (3 = n در اروپا و 2 = n در آسیا) لنفادنکتومی D2 را با D1 مقایسه کردند: OS؛ (5 = n؛ HR: 0.91؛ 95% CI؛ 0.71 تا 1.17) و DFS؛ (3 = n؛ HR: 0.95؛ 95% CI؛ 0.84 تا 1.07)، یافتهها هیچ تفاوت معنیداری را میان این دو نوع دیسکسیون غدد لنفاوی پیدا نکردند. در مقابل، لنفادنکتومی D2 با DSS نسبتا بهتری نسبت به D1 همراه بود (HR: 0.81؛ 95% CI؛ 0.71 تا 0.92)، کیفیت مجموعه شواهد متوسط بود؛ با این وجود، لنفادنکتومی D2 با میزان مورتالیتی پس از جراحی بالاتری مرتبط بود (RR: 2.02؛ 95% CI؛ 1.34 تا 3.04).
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.