هدف غربالگری (آزمایش گروهی از افراد برای علائم بیماری)، شناسایی افرادی است که ممکن است به بیماری مبتلا باشند. غربالگری سرطان پستان با ماموگرافی بر زنان 50 تا 69 ساله متمرکز شده است. مرور کارآزماییها نشان داد که به نظر میرسد دعوتنامه، مطالب آموزشی پست شده، تماس تلفنی و برخی اقدامات ترکیبی (مانند دعوتنامه به اضافه تماس تلفنی و فعالیتهای آموزشی به همراه یادآوری) همگی باعث افزایش تعداد زنان شرکتکننده میشوند. با این حال مشخص نیست که کدام یک از این موارد بهتر عمل میکنند. اثربخشی دیگر مداخلات (مانند بازدید در منزل) ثابت نشدهاند.
بیشتر استراتژیهای فعال برای برنامههای غربالگری سرطان پستان که در این مرور مورد بررسی قرار گرفتند، موثرتر از عدم مداخله بودند. ترکیبی از مداخلات موثر میتوانند تاثیر مهمی داشته باشند. برخی از راهبردهای پُرهزینه، مانند بازدید در منزل و ارسال دعوتنامه برای معاینات غربالگری متعدد به همراه مطالب آموزشی، موثر نبودند. برای مقایسه مداخلات و مطالعات موثر که شامل هزینه-اثربخشی، رضایت زنان و مسائل برابری باشند، انجام مرورهای بیشتر مورد نیاز است.
استراتژیهای کاهش مورتالیتی ناشی از سرطان پستان در کشورهای غربی، متمرکز بر غربالگری، حداقل برای زنان 50 تا 69 سال، هستند. یکی از الزامات هر برنامه غربالگری در سطح جامعه، دستیابی به نرخ مشارکت بالا است، که به روشهای دعوت از زنان مرتبط میشود. بنابراین، تصمیم بر آن شد که شواهد علمی در مورد استراتژیهای مختلف با هدف بهبود مشارکت زنان در برنامهها و فعالیتهای غربالگری سرطان پستان بهطور سیستماتیک مرور شوند.
ارزیابی اثربخشی استراتژیهای مختلف برای افزایش نرخ مشارکت زنان دعوت شده به فعالیتهای غربالگری سرطان پستان در سطح جامعه (جمعیت-محور) یا برنامههای ماموگرافی.
جستوجوهای انجام شده در MEDLINE (1966-2000)؛ CENTRAL (2000) و EMBASE (1998-1999) برای سالهای 1966 تا 1999 توسط گزارشها و ارسال نامههایی به برنامههای غربالگری سرطان پستان اروپا (Euref Network) تکمیل شدند.
کارآزماییهای منتشر شده و منتشر نشده واجد شرایط ورود بودند، مشروط بر اینکه زنان به یک فعالیت یا برنامه غربالگری پستان در سطح جامعه دعوت شده و بهطور تصادفی در یک گروه مداخله یا یک گروه کنترل بدون مداخله فعال قرار گرفتند.
تعداد 151 مقاله را شناسایی کردیم، که توسط دو محقق بهطور مستقل از هم بررسی شدند. برای دستیابی به اجماع نظر، مغایرتها توسط محقق سوم حلوفصل شدند. سی و چهار مطالعه به دلیل نداشتن گروه کنترل حذف شدند؛ 58 مورد از 117 مقاله دیگر فرصتطلبانه و غیر جامعه-محور تلقی شدند؛ 59 مقاله که 70 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده مبتنی بر جامعه یا کارآزماییهای بالینی کنترل شده (clinical controlled trials; CCTs) را گزارش کردند، پذیرفته شدند. در 24 مورد، گروه کنترل در معرض هیچ مداخله فعالی قرار نگرفته بود، اما 8 مورد از 24 مطالعه باید حذف میشدند زیرا مخرج برای تخمین حضور افراد ناشناخته بود. در پایان، 16 مطالعه مواد این مرور را تشکیل دادند، اگرچه دو مطالعه دیگر نیز حذف شدند، زیرا گروههای آنها در ابتدا قابل مقایسه نبودند. دادههای همه مطالعات به جز یک مورد، بر اساس آنالیز قصد درمان (intention-to-treat) بوده یا تبدیل به آن شدند. حضور افراد در پاسخ به دعوتنامه انجام ماموگرافی، معیار اصلی پیامد بود.
شواهد از پنج استراتژی فعال برای دعوت زنان برای دریافت خدمات غربالگری سرطان پستان در سطح اجتماع حمایت میکنند: دعوتنامه (نسبت شانس (OR): 1.66؛ 95% CI؛ 1.43 تا 1.92)، مطالب آموزشی پست شده (OR: 2.81؛ 95% CI؛ 1.96 تا 4.02)، دعوتنامه به همراه تماس تلفنی (OR: 2.53؛ 95% CI؛ 2.02 تا 3.18)، تماس تلفنی (OR: 1.94؛ 95% CI؛ 1.70 تا 2.23)، و فعالیتهای آموزشی به همراه یادآوری مستقیم برای زنان (OR: 2.46؛ 95% CI؛ 1.72 تا 3.50). بازدیدهای خانگی موثر نبودند (OR: 1.06؛ 95% CI؛ 0.80 تا 1.40) و نامههای دعوت برای انجام معاینات متعدد به همراه مطالب آموزشی به نفع گروه کنترل تمام شدند (OR: 0.62؛ 95% CI؛ 0.32 تا 1.20).
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.