در نوزادان متولدشده در زمان ترم یا نزدیک به ترم (پس از هفته 34 بارداری) که به دلیل بیماری ریوی دچار نارسایی شدید تنفسی شدند، شواهدی از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده وجود ندارد که نشان دهد استفاده از تهویه نوسانی با فرکانس بالا (high frequency oscillatory ventilation) بهتر از تهویه مکانیکی متداول است.
همه پیامدهای نوزادان در دو گروه درمانی مشابه بودند.
هیچ دادهای از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده به دست نیامد که از استفاده از HFOV نجات در نوزادان متولدشده در زمان ترم یا نزدیک به ترم و مبتلا به اختلال عملکرد ریوی شدید حمایت کند. این حوزه به دلیل آسیبشناسی متنوع در چنین نوزادانی و با وقوع دیگر مداخلات (سورفکتانت، اکسید نیتریک استنشاقی، اینوتروپها) پیچیده میشود. پیش از استفاده گسترده از این روش تهویه در نوزادان متولدشده در زمان ترم و نزدیک به ترم و مبتلا به اختلال عملکرد ریوی، انجام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده برای تعیین نقش HFOV انتخابی یا نجات در آنها مورد نیاز است.
بیماری ریوی عامل اصلی مرگومیر و بروز عوارض در نوزادان متولدشده در زمان ترم و نزدیک به ترم است. سالهاست که از تهویه متداول (conventional ventilation; CV) استفاده میشود، اما ممکن است منجر به آسیب ریه شود، نیاز به استفاده بعدی را از درمانهای تهاجمیتر مانند اکسیژناسیون غشایی برونپیکری (extracorporeal membrane oxygenation; ECMO) ایجاد کند، یا منجر به مرگومیر نوزاد شود. برخی مطالعات مشاهدهای نشان میدهند تهویه نوسانی با فرکانس بالا (high frequency oscillatory ventilation; HFOV) در مقایسه با CV ممکن است در این نوزادان موثرتر باشد.
تعیین تاثیر HFOV در مقایسه با CV بر مرگومیر و عوارض نوزادان متولد شده در هفته 35 بارداری یا بیشتر و مبتلا به نارسایی شدید تنفسی که نیاز به تهویه مکانیکی دارند.
از روشهای استاندارد جستوجوی گروه مروری نوزادان در کاکرین استفاده شد. اینها شامل جستوجوهایی در ژانویه 2009 در کتابخانه کاکرین؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ مرورهای قبلی شامل ارجاعات متقابل، چکیدهها، خلاصهمقالات کنفرانسها و سمپوزیومها، افراد مطلع، و جستوجوی دستی در مجلات توسط سازمان همکاری کاکرین (Cochrane Collaboration) بودند.
کارآزماییهای تصادفیسازی شده یا شبه-تصادفیسازی شده که HFOV و CV را در نوزادان متولدشده در زمان ترم یا نزدیک به ترم و مبتلا به نارسایی تنفسی مقاوم به درمان مقایسه کردند، در این مرور وارد شدند.
از روشهای استاندارد گروه مروری نوزادان در کاکرین استفاده کردیم. محققین بهطور جداگانه تمامی دادهها را برای هر مطالعه استخراج، ارزیابی و کدگذاری کردند. هرگونه اختلافنظری با بحث و گفتوگو حل شد. دادهها با استفاده از خطر نسبی [RR با (95% فاصله اطمینان، CI)] و تفاوت میانگین (MD) (با انحراف معیار، SD) سنتز شدند.
دو کارآزمایی معیارهای ورود را داشتند. یک کارآزمایی شامل استفاده «انتخابی» از HFOV، تعداد 118 نوزاد را در شروع CV تصادفیسازی کرد. کارآزمایی دیگر از «درمان نجات (rescue)» HFOV، تعداد 81 نوزاد مبتلا به نارسایی تنفسی بعدی روی CV را تصادفیسازی کرد. هیچیک از کارآزماییها شواهدی را مبنی بر کاهش مرگومیر در 28 روز یا درمان ناموفق در روش اختصاص داده شده تهویه که بیمار نیاز به ورود به روش دیگر را پیدا کرد، نشان نداد. هیچ یک از این مطالعات تفاوت قابل توجهی را در خطر نشت هوای ریوی، بیماری مزمن ریوی (28 روز یا بیشتر از نظر اکسیژن) یا آسیب داخل جمجمه گزارش نکردند. در مطالعه HFOV انتخابی، هیچ تفاوتی در روزهای استفاده از ونتیلاتور یا روزهای بستری در بیمارستان مشاهده نشد. در یک مطالعه نجات، هیچ تفاوتی در خطر نیاز به اکسیژناسیون غشایی برونپیکری وجود نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.