گُرگرفتگیها و تعریقهای شبانه از نشانههای شایع حولوحوش زمان یائسگی (پایان دورههای قاعدگی در طول زندگی یک زن) هستند. در دوران یائسگی، هورمونهای جنسی تولید شده توسط تخمدانها بسیار کاهش مییابند که این موضوع باعث بروز این نشانهها میشود. مرور کارآزماییهایی که از نظر علمی به خوبی انجام شدهاند، نشان داد که مصرف استروژن خوراکی یا درمان جایگزینی هورمون با ترکیبی از استروژن و پروژستوژن میتوانند فراوانی و شدت این نشانهها را تا حد زیادی کاهش دهند. این تاثیر بهطور معنیداری بیشتر از کاهش نشانههایی بود که با مصرف دارونما (placebo) (قرصهای ساختگی) مشاهده شد. هیچگونه عوارض جانبی دیده نشدند اما از آنجا که این کارآزماییها فقط کوتاه-مدت بودند، انجام پژوهشهای بیشتری مورد نیاز است.
استفاده از HT خوراکی در کاهش گُرگرفتگی و تعریقهای شبانه بسیار موثر است. درمانهایی که برای کاهش این نشانهها در نظر گرفته شدهاند باید در کارآزماییهای کورسازی شده در مقابل دارونما یا یک درمان معتبر ارزیابی شوند، زیرا تاثیر بزرگ دارونما در کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای که به خوبی انجام شدهاند، مشاهده شده و همچنین به این دلیل که در دوران یائسگی نشانهها ممکن است نوسان داشته و نشانهها اغلب پس از یائسه شدن کاهش مییابند. خروج از درمان به دلیل بروز عوارض جانبی در گروههای HT، با وجود عدم توانایی در مناسب کردن HT در این کارآزماییها با دوز ثابت، به مقدار ناچیزی افزایش یافت. مقایسه دوزهای هورمون، انواع محصول یا رژیمها به تجزیهوتحلیل در کارآزماییهایی با این مقایسههای خاص «درون مطالعهای» نیاز دارد.
گُرگرفتگیها و تعریقهای شبانه از نشانههای شایعی هستند که در زنان یائسه رخ میدهند. تجویز هورمون-درمانی (hormone therapy; HT)، حاوی استروژنها بهتنهایی یا استروژنها به همراه پروژستوژنها در یک رژیم درمانی دورهای یا پیوسته، اغلب برای تسکین این نشانهها توصیه میشود.
بررسی تاثیر HT خوراکی در مقایسه با دارونما (placebo) بر این نشانههای وازوموتور و خطر شروع زودهنگام عوارض جانبی.
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه اختلالات قاعدگی در کاکرین و گروه ناباروری در کاکرین را جستوجو کردیم (در ماه می 2002 جستوجو شد). این پایگاه ثبت بر اساس جستوجوهای منظم در MEDLINE؛ EMBASE؛ CINAHL؛ پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ PsycINFO؛ جستوجوی دستی در 20 مجله مرتبط و مجموعه مقالات کنفرانس، و جستوجوهای انجام شده در چندین منبع علمی خاکستری کلیدی بنا شده است. همچنین با تمام شرکتهای دارویی مرتبط، The Journal of the International Menopause Society and Climacteric تماس گرفتیم.
کارآزماییهای دوسو-کور، تصادفیسازی شده، و کنترل شده با دارونما، برای بررسی تاثیر HT خوراکی به مدت حداقل سه ماه.
کیفیت مطالعه و دادههای مربوط به پیامد مستقل از هم ارزیابی شدند. با توجه به تنوع در روششناسیهای کارآزمایی، مدلهای اثرات تصادفی مناسب بودند. متاآنالیزها برای حساسیت به کیفیت کارآزمایی و مدت زمان درمان بررسی شدند. فراوانی و شدت نشانهها بهطور جداگانه، همراه با خروج از درمان و عوارض جانبی، ارزیابی شدند. دادههای مربوط به فراوانی با استفاده از تفاوت میانگین وزندهی شده (Weighted Mean Difference; WMD) بین پیامدهای درمان و دارونما تجزیهوتحلیل شدند. برای دادههای مربوط به شدت، نسبتهای شانس از مدل شانس متناسب تخمین زده شد. از 115 منبع شناسایی شده اصلی، 24 کارآزمایی که با معیارهای انتخاب مطابقت داشتند، در این مرور وارد شدند. شرکتکنندگان مطالعه در کل 3,329 نفر بودند. طول مدت مطالعه از سه ماه تا سه سال متغیر بود.
کاهش قابل توجهی در فراوانی گُرگرفتگی هفتگی با HT در مقایسه با دارونما دیده شد (WMD: -17.92؛ 95% CI؛ 22.86- تا 12.99-). این معادل 75% کاهش در فراوانی گُرگرفتگی (95% CI؛ 64.3 تا 82.3) با استفاده از HT نسبت به دارونما بود. شدت نشانه نیز در مقایسه با دارونما بهطور قابل توجهی کاهش یافت (OR: 0.13؛ 95% CI؛ 0.07 تا 0.23). ترک درمان به دلیل عدم اثربخشی درمان، بهطور قابل توجهی با دارونما بیشتر گزارش شد (OR: 10.51؛ 95% CI؛ 5.00 تا 22.09). خروج از درمان به دلیل بروز حوادث جانبی، عمدتا تندرنس پستان (breast tenderness)، ادم، درد مفاصل و نشانههای روانشناختی، افزایش قابل توجهی نداشت (OR: 1.25؛ 95% CI؛ 0.83 تا 1.90)، اگرچه وقوع هرگونه حوادث جانبی با HT بهطور قابل توجهی افزایش نشان داد (OR: 1.41؛ 95% CI؛ 1.00 تا 1.99). در زنانی که وارد گروه دارونما شدند، 57.7% کاهش (95% CI؛ 45.1 تا 67.7) در گُرگرفتگی بین ابتدا و پایان مطالعه مشاهده شد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.