افراد مبتلا به اسکیزوفرنی (schizophrenia) اغلب صداهایی را میشنوند یا چیزهایی را میبینند (توهمات (hallucinations)) و اعتقادات عجیب و غریب دارند (هذیان (delusions)). درمان اصلی این نشانههای اسکیزوفرنی، تجویز داروهای آنتیسایکوتیک است. پرفنازین (perphenazine) یک داروی ضدروانپریشی (antipsychotic) قدیمی (تیپیکال یا نسل اول) است که در دهه 1950 با اثربخشی مشابه با دیگر داروی ضدروانپریشی به نامهالوپریدول (haloperidol) فرموله شد. پرفنازین به ویژه در کشورهای اروپای شمالی و ژاپن محبوب است.
هدف از این مرور، بررسی اثربخشی و بیخطری (safety) مصرف پرفنازین برای اسکیزوفرنی بود. جستوجو برای یافتن مطالعات تصادفیسازی شده مرتبط، در سپتامبر 2013 انجام شد. نویسندگان مرور 31 مطالعه را وارد کردند که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را به صورت تصادفی برای دریافت پرفنازین یا دارونما (placebo) یا داروهای ضدروانپریشی دیگر انتخاب کردند. در مجموع 4662 نفر در این مطالعات شرکت کردند. کیفیت شواهد ارائهشده توسط کارآزماییها توسط نویسندگان مرور به عنوان کیفیت بسیار پائین رتبهبندی شد. این مطالعه نشان داد که پرفنازین در درمان نشانههای اسکیزوفرنی، بهتر یا بدتر از دیگر داروهای ضدروانپریشی قدیمی نیست، و مانند دیگر داروهای ضدروانپریشی قدیمی، عوارض جانبی پرفنازین شامل لرزش، تکان خوردن غیرقابل کنترل، ناتوانی در نشستن و احساس بیقراری بود.
اگرچه بیش از 50 سال است که از پرفنازین استفاده میشود، جود مطالعات ضعیف با گزارشدهی نامناسب اطلاعات به این معنی است که به دست آوردن یافتهها و نتایج واضحتر در مورد اثربخشی و بیخطری پرفنازین، دشوار است. با این حال، پرفنازین یک داروی ضدروانپریشی ارزان و محبوب در بسیاری از کشورها است، بنابراین انجام تحقیقات و کارآزماییهای بیشتر در مورد اثربخشی و بیخطری آن بسیار مورد نیاز است.
بن گری (Ben Gray)، پژوهشگر همکار اصلی (Senior Peer Researcher)، بنیاد مک پین (McPin Foundation). http://mcpin.org
اگرچه بیش از 50 سال است که از پرفنازین در کارآزماییهای تصادفیسازی شده استفاده میشود، گزارشدهی ناقص و تنوع مقایسهکنندههای مورد استفاده، نتیجهگیری شفاف را غیرممکن میکند. تمام دادههای مربوط به پیامدهای اصلی در این مرور، شواهدی با کیفیت بسیار پائین داشتند. در بهترین حالت میتوان گفت که پرفنازین تاثیرات و عوارض جانبی مشابهی با چندین داروی آنتیسایکوتیک دیگر نشان داد. از آنجایی که پرفنازین یک ترکیب نسبتا ارزان و پرمصرف است، انجام کارآزماییهای بیشتر برای روشن شدن خواص این داروی آنتیسایکوتیک کلاسیک توجیه میشود.
پرفنازین (perphenazine) یک آنتیسایکوتیک قدیمی فنوتیازین (phenothiazine) با قدرتی مشابه هالوپریدول (haloperidol) است. این دارو سالهاست که مورد استفاده قرار میگیرد و در کشورهای شمال اروپا و ژاپن محبوبیت دارد.
بررسی تاثیرات بالینی و بیخطری (safety) مصرف پرفنازین برای مبتلایان به اسکیزوفرنی و سایکوزهای شبه-اسکیزوفرنی.
جستوجوی اصلی خود را با استفاده از پایگاه ثبت گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (سپتامبر 2013)، و فهرست همه مطالعات واردشده بهروز کردیم و برای شناسایی کارآزماییهای بیشتر با شرکتهای داروسازی و نویسندگان مطالعات گنجاندهشده تماس گرفتیم.
همه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای را وارد کردیم که پرفنازین را با دیگر درمانها برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و/یا سایکوزهای شبه-اسکیزوفرنی مقایسه کردند. کارآزماییهای فرمولاسیونهای دپوت (depot) پرفنازین را حذف کردیم.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم استنادها، و در صورت امکان، چکیدهها را بررسی کردند. مقالات را سفارش دادیم، بررسی کردیم و کیفیت آنها را ارزیابی کردیم. دادهها را استخراج کرده، و دوباره بهطور مستقل از هم کار را ادامه دادیم. اگر از دست رفتن بیماران در دوره پیگیری بیشتر از 50% بود، نتایج را به عنوان «مستعد سوگیری (bias)» در نظر گرفتیم. خطر نسبی (RR) را برای دادههای دو حالتی (dichotomous data)، و تفاوتهای میانگین (MD) را برای دادههای پیوسته (continuous data)، با 95% فواصل اطمینان (CI)، محاسبه کردیم. با استفاده از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation; GRADE)، کیفیت دادهها را بررسی کرده و خطر سوگیری را برای مطالعات واردشده ارزیابی کردیم.
سی و یک مطالعه معیارهای ورود را برآورده کردند، با مجموع 4662 شرکتکننده (که 4522 نفر داروهای مربوط به مقایسه ما را دریافت کردند) و دادههایی را ارائه دادند که در حداقل یک مقایسه استفاده شدند. مراکز انجام کارآزمایی در اروپا (به ویژه اسکاندیناوی)، ژاپن و آمریکای شمالی قرار داشتند.
هنگام مقایسه پرفنازین با دارونما (placebo) برای پیامد اولیه پاسخ بالینی به درمان، نتایج به نفع پرفنازین بوده و افراد بیشتری که دارونما دریافت کردند، نسبت به پرفنازین، به عنوان «بهتر نیست یا بدتر شدن» برای وضعیت کلی رتبهبندی شدند (1 RCT؛ n = 61؛ RR: 0.32؛ 95% CI؛ 0.13 تا 0.78، شواهد با کیفیت بسیار پائین ). تعداد بیشتری از افرادی که دارونما دریافت کردند، دچار عود شدند، اگرچه از نظر آماری تعداد قابل توجهی نبود (1 RCT؛ n = 48؛ RR: 0.14؛ 95% CI؛ 0.02 تا 1.07، شواهد با کیفیت بسیار پائین ). در مقایسه پرفنازین در مقابل دارونما، مرگومیر بیماران گزارش نشد. ابتلا به دیستونی میان گروهها مبهم بود (1 RCT؛ n = 48؛ RR: 1.00؛ 95% CI؛ 0.07 تا 15.08، شواهد با کیفیت بسیار پائین )؛ دیگر پیامدهایی که در این مقایسه گزارش نشدند، عبارتند از عوارض جانبی جدی، پیامدهای اقتصادی، و استفاده از خدمات و بستری شدن در بیمارستان.
برای مقایسه پرفنازین در مقابل هر داروی آنتیسایکوتیک دیگر، هیچ تفاوت واقعی در تاثیر میان داروها یافت نشد. هیچ تفاوت معنیداری میان گروهها برای مواردی که «بهتر نبودن یا بدتر شدن» در نظر گرفته شدند، وجود نداشت (17 RCT؛ 1879 = n؛ RR: 1.04؛ 95% CI؛ 0.91 تا 1.17، شواهد با کیفیت بسیار پائین ). برای پیامد وضعیت روانی «عدم تاثیر» داروی مورد مطالعه، مجددا تفاوت معنیداری میان گروهها دیده نشد (4 RCT؛ n = 383؛ RR: 1.24؛ 95% CI؛ 0.61 تا 2.52، شواهد با کیفیت بسیار پائین ). کیفیت زندگی در هیچ یک از مطالعات واردشده گزارش نشد. تفاوت معنیداری در نرخ بروز دیستونی با پرفنازین در مقابل دیگر داروهای آنتیسایکوتیک (4 RCT؛ 416 = n؛ RR: 1.36؛ 95% CI؛ 0.23 تا 8.16، شواهد با کیفیت بسیار پائین )، همچنین تفاوت معنیداری میان گروهها برای عوارض جانبی جدی (2 RCT؛ n = 1760؛ RR: 0.98؛ 95% CI؛ 0.68 تا 1.41، شواهد با کیفیت بسیار پائین ) وجود نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.