بررسی تاثیرات مراقبت انتظاری (waiting) در مقایسه با درمان جراحی در مدیریت بالینی سقط جنین

سقط جنین (miscarriage) به از دست رفتن بارداری پیش از هفته 14 گفته می‌شود، که در اوایل دوران بارداری شایع است. وقوع این نوع سقط جنین در اوایل دوران بارداری می‌تواند بر سلامت جسم و روان زن تاثیر بگذارد. پزشکان اغلب انجام جراحی را مانند دیلاتاسیون (dilation) و کورتاژ (curettage) (D & C) یا آسپیراسیون با وکیوم (vacuum aspiration) را برای تکمیل فرایند سقط پیشنهاد می‌کنند. جراحی ممکن است باعث بروز مشکلاتی مانند تروما، خونریزی شدید، یا عفونت شود. مدیریت انتظاری به معنای انتظار برای اتمام خودبه‌خودی سقط بوده و ممکن است شامل استراحت در بستر، معاینه با سونوگرافی، و تجویز آنتی‌بیوتیک باشد. این مرور به بررسی این موضوع پرداخت که مدیریت انتظاری برای سقط جنین به خوبی جراحی عمل می‌کند یا خیر.

در جست‌وجوی کارآزمایی‌های تصادفی‌‌سازی شده‌ای بودیم که تاثیرات مدیریت انتظاری را در مقایسه با جراحی برای سقط جنین ارزیابی کردند. علاوه بر این، برای یافتن کارآزمایی‌ها، فهرست منابع را بررسی کردیم. همچنین برای یافتن مطالعات دیگر با پژوهشگران مکاتبه کردیم. هفت کارآزمایی با 1521 زن به بررسی مدیریت انتظاری در مقایسه با جراحی برای سقط جنین پرداختند. میان زنانی که منتظر اتمام خودبه‌خودی سقط جنین بودند، موارد بیشتری از بافت باقی‌مانده در رحم مشاهده شد. این موضوع در دو هفته و در شش تا هشت هفته مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد بیشتری از این زنان، برای تکمیل فرایند سقط نیاز به جراحی پیدا کردند. تعداد روزهای خونریزی در این زنان نیز بیشتر بود. برخی از آنها نیاز به تزریق خون پیدا کردند، در حالی که هیچ فردی در گروه جراحی نیاز به تزریق خون نداشت. بروز عفونت در هر دو گروه تقریبا یکسان بود. نتایج برای درد مختلط بودند. همچنین، به نظر می‌رسید سلامت روان در هر دو گروه درمانی تقریبا مشابه باشد. هزینه‌ها در گروه انتظار کمتر از گروه جراحی گزارش شد. به‌طور کلی، نتایج قوی پزشکی که یکی از دو رویکرد را بر دیگری ترجیح دهد، وجود ندارد. اطلاعات در مورد بارداری بعدی محدود بود. حجم نمونه یک کارآزمایی بزرگ بود، در حالی که در کارآزمایی‌های دیگر تعداد کمی از زنان حضور داشتند. ترجیح زن باید اولویت اصلی در انتخاب درمان باشد. درمان دارویی (مانند میزوپروستول (misoprostol) و میفپریستون (mifepristone)) گزینه‌های بیشتری را برای زنان و متخصصان بالینی فراهم کرده که در مرورهای دیگر مورد بررسی قرار گرفته است.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

مدیریت انتظاری منجر به افزایش خطر سقط جنین ناقص، نیاز به تخلیه رحم از طریق جراحی برنامه‌ریزی‌نشده (یا جراحی بیشتر)، خونریزی و نیاز به ترانسفیوژن خون شد. خطر عفونت و پیامدهای روان‌شناختی در هر دو گروه مشابه بودند. هزینه‌ها در گروه مدیریت انتظاری کمتر بودند. با توجه به عدم برتری آشکار هریک از روش‌ها، ترجیح زن باید در تصمیم‌گیری مهم باشد. مدیریت دارویی («طبی»)، گزینه‌های بیشتری را برای زنان و متخصصان بالینی فراهم کرده که در مرورهای دیگر مورد بررسی قرار گرفته است.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

سقط جنین (miscarriage) یکی از عوارض شایع در اوایل دوران بارداری است که می‌تواند عواقب پزشکی و روان‌شناختی را مانند افسردگی و اضطراب به همراه داشته باشد. ضرورت تخلیه رحم (evacuation) روتین به روش جراحی در سقط جنین، به دلیل عوارض احتمالی مانند ترومای دهانه رحم، پرفوراسیون رحم، خونریزی یا عفونت، مورد تردید قرار گرفته است.

اهداف: 

مقایسه بی‌خطری (safety) و اثربخشی مدیریت انتظاری (expectant management) در مقایسه با درمان جراحی برای مدیریت بالینی شکست بارداری در اوایل دوران بارداری.

روش‌های جست‌وجو: 

پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه بارداری و زایمان در کاکرین (9 فوریه ‌2012)؛ پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین (CENTRAL) ( کتابخانه کاکرین ، سال 2011، شماره 4 از 4)؛ PubMed (سال 2005 تا 11 ژانویه 2012)؛ POPLINE (آغاز تا 11 ژانویه 2012)؛ LILACS (2005 تا 11 ژانویه 2012) و فهرست منابع مطالعات بازیابی‌شده را جست‌وجو کردیم.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌‌سازی شده‌ای که به مقایسه مراقبت‌های انتظاری و درمان جراحی (آسپیراسیون با وکیوم (vacuum aspiration) یا دیلاتاسیون (dilation) و کورتاژ (curettage)) برای سقط جنین پرداختند، واجد شرایط برای ورود به این مرور بودند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور، کیفیت کارآزمایی را ارزیابی کرده، و داده‌ها را استخراج کردند. برای کسب اطلاعات بیشتر، با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم. خطر نسبی (RR) منتل-هنزل (Mantel-Haenszel) را برای داده‌های دو حالتی (dichotomous data) با 95% فاصله اطمینان (CI) محاسبه کردیم. برای داده‌‏های پیوسته (continuous data)، تفاوت میانگین (MD) و 95% CI را محاسبه کردیم. داده‌های بیشتر را مانند میانه‌ها (median) در جداول «داده‌های دیگر» وارد کردیم.

نتایج اصلی: 

هفت کارآزمایی را با 1521 شرکت‏‌کننده در این مرور وارد کردیم. احتمال سقط جنین ناقص در گروه مراقبت انتظاری در مدت دو هفته (RR: 3.98؛ 95% CI؛ 2.94 تا 5.38) یا در مدت شش تا هشت هفته (RR: 2.56؛ 95% CI؛ 1.15 تا 5.69) بیشتر بود. ضرورت درمان جراحی برنامه‌ریزی‌نشده برای گروه مراقبت انتظاری بیشتر بود (RR: 7.35؛ 95% CI؛ 5.04 تا 10.72). میانگین درصد نیاز به مدیریت جراحی در گروه مراقبت انتظاری 28% بود، در حالی که 4% از افراد گروه درمان جراحی به جراحی بیشتر نیاز پیدا کردند. همچنین تعداد روزهای خونریزی در گروه مراقبت انتظاری بیشتر گزارش شد (MD: 1.59؛ 95% CI؛ 0.74 تا 2.45). علاوه بر این، تعداد بیشتری از افراد در گروه مراقبت انتظاری نیاز به ترانسفیوژن پیدا کردند (RR: 6.45؛ 95% CI؛ 1.21 تا 34.42). میانگین درصد نیاز به تزریق خون در گروه مراقبت انتظاری 1.4% بود، در حالی که هیچ فردی در گروه درمان جراحی نیاز به تزریق خون نداشت. نتایج برای درد مختلط بودند. تشخیص عفونت (RR: 0.63؛ 95% CI؛ 0.36 تا 1.12)، و نتایج پیامدهای روان‌شناختی مختلف در هر دو گروه یکسان بودند. داده‌های مربوط به بارداری محدود بودند. هزینه‌ها در گروه مراقبت انتظاری کمتر بود (MD: -499.10؛ 95% CI؛ 613.04- تا 385.16-؛ بر حسب پوند استرلینگ بریتانیا).

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information