زخمهای وریدی پا نوعی زخم هستند که ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشند تا بهبود یابند. این زخمها میتوانند عفونی شوند، این امر به نوبه خود ممکن است باعث تاخیر بیشتر در بهبود زخم شود. دو نوع درمان برای معالجه عفونت موجود است: آنتیبیوتیکهای سیستمیک (یعنی آنتیبیوتیکهایی که از راه دهان یا به صورت تزریقی مصرف میشوند) و ترکیبات موضعی (یعنی درمانهایی که مستقیما روی زخم مالیده میشوند). چه از داروهای سیستمیک استفاده شود یا موضعی، بیماران معمولا یک پانسمان زخم و بانداژ روی زخم خواهند داشت. این مرور برای بررسی این مساله انجام شد که استفاده از آنتیبیوتیکها و آنتیسپتیکها در بهبود زخمهای وریدی پا بهتر از مراقبتهای معمول عمل میکنند یا خیر، همچنین برای دانستن اینکه کدام یک از ترکیبات آنتیبیوتیکی و آنتیسپتیکی بهتر از دیگر ترکیبات هستند. از نظر ترکیبات موضعی، شواهدی برای حمایت از استفاده از کادکسومر آیوداین (cadexomer iodine) (عامل موضعی که تصور میشود دارای تاثیرات پاککنندگی و ضدباکتریایی است) وجود دارد. شواهد فعلی استفاده از محصولات مبتنی بر عسل یا نقره را تایید نمیکنند. پیش از نتیجهگیریهای قطعی در مورد اثربخشی قرصهای آنتیبیوتیکی و عوامل موضعی مانند پوویدون آیوداین، ترکیبات مبتنی بر پراکساید و دیگر آنتیبیوتیکها و آنتیسپتیکهای موضعی در بهبود زخمهای وریدی پا، انجام پژوهشهای بیشتر و با کیفیت بالا لازم است.
در حال حاضر، هیچ شواهدی برای حمایت از استفاده روتین از آنتیبیوتیکهای سیستمیک در بهبودی زخمهای وریدی پا در دسترس نیست. با این حال، فقدان شواهد قابل اعتماد به این معنی است که توصیه به قطع مصرف هر یک از عوامل مرورشده امکانپذیر نیست. از نظر ترکیبات موضعی، برخی شواهد از استفاده از کادکسومر آیوداین حمایت میکنند. شواهد فعلی استفاده معمول را از محصولات مبتنی بر عسل یا نقره تایید نمیکنند. پیش از نتیجهگیریهای قطعی در مورد اثربخشی پوویدون آیوداین، ترکیبات مبتنی بر پراکساید، اتاکریدین لاکتات، کلرامفنیکل، فرامایستین، موپیروسین، اتاکریدین یا کلرهگزیدین در بهبودی زخمهای وریدی پا، انجام پژوهشهای بیشتر و با کیفیت خوب لازم است. با توجه به مشکل فزاینده مقاومت باکتریایی به آنتیبیوتیکها، گایدلاینهای بالینی فعلی توصیه میکنند که ترکیبات ضدباکتریایی باید فقط در موارد عفونت بالینی استفاده شوند، نه برای کلونیزاسیون باکتریایی.
زخمهای وریدی پا نوعی زخم مزمن هستند که 1% از بزرگسالان را در کشورهای توسعهیافته در دورهای از زندگیشان درگیر میکنند. بسیاری از این زخمها توسط باکتریها کلونیزه شده یا علائم عفونت بالینی را نشان میدهند. وجود عفونت ممکن است بهبود زخم را به تاخیر اندازد. دو استراتژی اصلی برای پیشگیری و درمان عفونت بالینی در زخمهای وریدی پا استفاده میشوند: آنتیبیوتیکهای سیستمیک و آنتیبیوتیکها یا آنتیسپتیکهای موضعی.
هدف از انجام این مرور، بررسی تاثیرات آنتیبیوتیکهای سیستمیک و آنتیبیوتیکها و آنتیسپتیکهای موضعی بر بهبود زخمهای وریدی بود.
در می 2013، برای دومین نسخه بهروز شده به جستوجو در پایگاه ثبت تخصصی گروه زخمها در کاکرین (در 24 می 2013 جستوجو شد)، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL؛ شماره 4، سال 2013)؛ Ovid MEDLINE (1948 تا هفته 3 ماه می 2013)؛ Ovid MEDLINE (استنادات در حال انجام و دیگر استنادات نمایه نشده، 22 ماه می 2013)؛ Ovid EMBASE (1980 تا هفته 20 سال 2013)؛ و EBSCO CINAHL (1982 تا 17 می 2013) پرداختیم. هیچ محدودیتی به لحاظ زبان نگارش مقاله یا تاریخ انتشار اعمال نشد.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (randomised controlled trials; RCTs) واجد شرایط ورود بودند که افراد مبتلا به زخم وریدی پا را به کار گرفتند و به بررسی حداقل یک آنتیبیوتیک سیستمیک، آنتیبیوتیک موضعی یا آنتیسپتیک موضعی پرداختند و یک ارزیابی عینی را از بهبود زخم گزارش کردند (مثلا زمان لازم تا بهبودی کامل، فراوانی بهبودی کامل، تغییر در سطح زخم). تصمیمگیری برای انتخاب مطالعات توسط دو نویسنده مرور که بهطور مستقل از هم کار کردند، گرفته شد.
اطلاعات مربوط به ویژگیهای شرکتکنندگان، مداخلات و پیامدها در فرم استاندارد استخراج دادهها رکورد شد. علاوه بر این، جنبههایی از روشهای انجام کارآزمایی ، از جمله تصادفیسازی، پنهانسازی تخصیص (allocation concealment)، کورسازی (blinding) شرکتکنندگان و افراد ارزیابیکننده پیامد، دادههای ناقص پیامد و مقایسهپذیری گروه مطالعه در ابتدای مطالعه، استخراج شدند. استخراج دادهها و ارزیابی اعتبار آنها توسط یک نویسنده مرور انجام و توسط نویسنده دوم بررسی شد. دادهها در جایی که اقتضا میکرد، تجمیع شدند.
چهل و پنج RCT که 53 مورد مقایسه را گزارش کرده و در مجموع 4486 شرکتکننده را استخدام کردند، وارد این مرور شدند، ابعاد بسیاری از RCTها کوچک بودند و بیشتر آنها در معرض خطر بالا یا نامشخص سوگیری (bias) قرار داشتند. وضعیت عفونت زخم در ابتدای مطالعه و مدت زمان پیگیری در RCTها متفاوت بودند. پنج RCT هشت مقایسه را از آنتیبیوتیکهای سیستمیک گزارش کردند، و مابقی، ترکیبات موضعی را ارزیابی کردند: کادکسومر آیوداین (cadexomer iodine) (11 مورد RCT؛ 12 مقایسه را گزارش کردند)؛ پوویدون آیوداین (povidone-iodine) (شش RCT هفت مقایسه را گزارش کردند)؛ ترکیبات مبتنی بر پراکساید (چهار RCT چهار مقایسه را گزارش کردند)؛ ترکیبات مبتنی بر عسل (دو RCT دو مقایسه را گزارش کردند)؛ ترکیبات مبتنی بر نقره (12 RCT؛ 13 مقایسه را گزارش کردند)؛ دیگر آنتیبیوتیکهای موضعی (سه RCT پنج مقایسه را گزارش کردند)؛ و دیگر آنتیسپتیکهای موضعی (دو RCT دو مقایسه را گزارش کردند). RCTهای معدودی تخمین قابل اعتمادی را از زمان سپری شده تا بهبودی ارائه دادند؛ اکثرا نسبتی را از شرکتکنندگان با بهبودی کامل در طول دوره کارآزمایی گزارش کردند.
آنتیبیوتیکهای سیستمیک
شرکتکنندگان بیشتری با تجویز لوامیزول (levamisole) (که معمولا برای درمان عفونت کرم حلقوی استفاده میشود) در مقایسه با دارونما (placebo) بهبود یافتند: خطر نسبی (RR): 1.31؛ (95% CI؛ 1.06 تا 1.62). هیچ تفاوت میان گروهی از نظر بهبودی کامل برای مقایسههای دیگر مشاهده نشد: آنتیبیوتیکهایی که بر اساس آنتیبیوگرام در برابر مراقبتهای معمول داده میشوند؛ سیپروفلوکساسین (ciprofloxacin) در برابر مراقبت استاندارد/دارونما؛ تریمتوپریم (trimethoprim) در برابر دارونما؛ سیپروفلوکساسین در برابر تریمتوپریم؛ و آموکسیسیلین در برابر پوویدون آیوداین موضعی.
آنتیبیوتیکها و آنتیسپتیکهای موضعی
کادکسومر آیوداین: شرکتکنندگان بیشتری با دریافت کادکسومر آیوداین در مقایسه با مراقبتهای استاندارد بهبود یافتند. RR برای تخمین تجمعی از چهار RCT برای بهبودی کامل در هفتههای چهار تا 12 هفته معادل 2.17 بود (95% CI؛ 1.30 تا 3.60). هنگامی که کادکسومر آیوداین با موارد زیر مقایسه شد، هیچ تفاوت میان گروهی در بهبودی کامل مشاهده نشد: پانسمان هیدروکلوئیدی؛ پانسمان گاز پارافین؛ دکسترانومر (dextranomer)؛ و بانداژهای آغشته به نقره.
پوویدون آیوداین: هیچ تفاوت میان گروهی از نظر بهبودی کامل در مقایسه پوویدون آیوداین با موارد زیر مشاهده نشد: پانسمانهای هیدروکلوئیدی؛ پانسمانهای مرطوب یا فومی با توجه به وضعیت زخم؛ و عامل رشد. تخمینهای زمان لازم تا بهبودی برای پوویدون آیوداین در برابر دکسترانومر، و برای پوویدون آیوداین در برابر هیدروکلوئید، احتمالا غیرقابل اعتماد بودند.
ترکیبات مبتنی بر پراکساید: چهار RCT یافتههایی را به نفع ترکیبات مبتنی بر پراکساید در مقایسه با مراقبتهای معمول برای پیامدهای بهبودی جایگزین (تغییر در ناحیه زخم) گزارش کردند. هیچ گزارشی از بهبودی کامل ارائه نشد.
ترکیبات مبتنی بر عسل: در مقایسه با مراقبتهای معمول، هیچ تفاوت میان گروهی در زمان لازم تا بهبودی یا بهبودی کامل برای ترکیبات مبتنی بر عسل مشاهده نشد.
ترکیبات مبتنی بر نقره: هنگامی که پماد سولفادیازین 1% نقره با مراقبت استاندارد/دارونما و کمپلکس تریپپتید مس (tripeptide copper complex) مقایسه شد؛ یا زمانی که مارکهای مختلف بانداژهای آغشته به نقره مقایسه شد؛ یا زمانی که بانداژهای آغشته به نقره با پانسمانهایی غیر از پانسمان ضدمیکروبی مقایسه شدند، هیچ تفاوتی میان گروهها از نظر بهبودی کامل مشاهده نشد.
دیگر آنتیبیوتیکهای موضعی: دادههای یک RCT نشان دادند که تعداد بیشتری از شرکتکنندگان پس از درمان با یک پاککننده آنزیمی (یک ترکیب غیرآنتیبیوتیکی) در مقایسه با یک پماد حاوی کلرامفنیکل (chloramphenicol) (مواد فعال اضافی که در پماد نیز موجود است) در چهار هفته بهبود یافتند: RR: 0.13؛ (95% CI؛ 0.02 تا 0.99). هیچ تفاوت میان گروهی در بهبودی کامل با پماد سولفات فرامایستین (framycetin sulphate) در برابر پاککننده آنزیمی؛ پماد کلرامفنیکل در برابر پماد سولفات فرامایستین؛ پماد موپیروسین (mupirocin) در برابر حامل؛ و آنتیبیوتیکهای موضعی بر اساس آنتیبیوگرام در برابر یک پماد گیاهی مشاهده نشد.
دیگر آنتیسپتیکهای موضعی: دادههای یک RCT نشان میدهند که تعداد بیشتری از شرکتکنندگانی که پماد آنتیسپتیک (اتاکریدین لاکتات (ethacridine lactate)) دریافت کردند، در مقایسه با دارونما، زخمهای پاسخدهنده (تعریفشده به صورت کاهش > 20% در ناحیه زخم) در چهار هفته داشتند: RR: 1.45؛ (95% CI؛ 1.21 تا 1.73). بهبودی کامل گزارش نشد. هیچ تفاوت میان گروهی میان محلول کلرهگزیدین (chlorhexidine) و مراقبت معمول مشاهده نشد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.