سندرم سینوس بیمار (SSS) و بلوک دهلیزی-بطنی (atrioventricular block; AV block)، دو دلیل شایع در بیماران برای تعبیه ضربانسازها هستند. هر دوی این موارد ضربان قلب را به طور غیر-طبیعی کند میکنند. ضربانسازها، فعالیت الکتریکی خود قلب را جایگزین یا کنترل میکنند. ضربانسازهای تک-حفرهای، روی یکی از حفرههای (بخش) قلب عمل میکنند، در حالی که ضربانسازهای دو-حفرهای، که قیمت بالاتری دارند، بهطور همزمان روی دو-حفره قلب کار میکنند. مرور کارآزماییها نشان داد که ضربانسازهای بطنی دو-حفرهای نسبت به ضربانسازهای تک-حفرهای آن به میزان بیشتری از مشکلات قلبی بعدی جلوگیری میکنند. تاثیر آن بر کیفیت زندگی کلی افراد نامشخص است. در این مرور مزایا یا خطرات نسبی جراحی برای ارتقا به یک ضربانساز دو-حفرهای بررسی نشد.
این مرور، روندی را به نفع اثربخشی بیشتر با ضربانساز دو-حفرهای در مقایسه با ضربانساز تک-حفرهای بطنی نشان میدهد، که از دستورالعملهای اخیر گروه ضربانسازی و الکتروفیزیولوژی بریتانیا در مورد بلوک دهلیزی-بطنی پشتیبانی میکند. به دست آوردن شواهد بیشتر از کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده از کارآزماییهای در حال انجام در این حوزه، اطلاعات تکمیلی را به این بحث خواهند افزود.
اعتقاد بر این است که ضربانساز دهلیزی دو-حفرهای یا تک-حفرهای (ضربانساز «فیزیولوژیک») نسبت به ضربانساز بطنی تک-حفرهای مزیت دارد، از این نظر که فیزیولوژی قلب را با حفظ همزمانسازی دهلیزی-بطنی (atrioventricular; AV) و غلبه گره سینوسی، بیشتر تقلید میکند، که بهنوبهخود ممکن است باعث کاهش موربیدیتی و مورتالیتی قلبیعروقی شده و در نتیجه به افزایش شانس بقا و کیفیت زندگی بیمار بیانجامد. با این حال، نسبت قابل توجهی از ضربانسازهای قلبی که در حال حاضر تعبیه میشوند، ضربانسازهای بطنی تک-حفرهای هستند.
هدف این مرور، ارزیابی اثربخشی بالینی کوتاه-مدت و بلند-مدت ضربانسازهای بطنی دو-حفرهای در مقایسه با ضربانسازهای تک-حفرهای در بزرگسالان مبتلا به بلوک AV، سندرم سینوس بیمار (sick sinus syndrome) یا هر دو بود. هدف دیگر، ارزیابی جداگانه تفاوتهای بالقوه میان اثربخشی ضربانسازهای دهلیزی دو-حفرهای و تک-حفرهای در نظر گرفته شد. اثربخشی بالینی ضربانساز دهلیزی تک-حفرهای در برابر ضربانساز بطنی تک-حفرهای بررسی نشد.
پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (کتابخانه کاکرین شماره 3، 2002)؛ MEDLINE (1966 تا 2002)؛ EMBASE (1980 تا 2002) و Science Citation Index (1980 تا 2002)، در تاریخ 19 آگوست 2002 جستوجو شدند. فهرستهای ارجاع و وبسایتها بررسی شده و با محققان این حوزه تماس گرفته شد.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده گروه موازی یا متقاطع، با حداقل طول دوره 48 ساعت، که به مقایسه ضربانساز بطنی دو-حفرهای و تک-حفرهای، و به بررسی موربیدیتی، مورتالیتی، کیفیت زندگی مرتبط با بیمار، ظرفیت فعالیت ورزشی و نرخ عوارض قلبیعروقی پرداختند.
دادهها روی فرمهای استخراج داده پیش از پایش (pre-piloted data extraction forms) استخراج شدند. ارزیابی کیفیت با استفاده از یک چکلیست، با زیر-نمونهای از دادههای کیفیت که مستقلا توسط یک مرورگر دوم استخراج شدند، انجام شد. در جایی که دادههای مناسب در دسترس بودند، متاآنالیز انجام شد. در مواردی که انجام متاآنالیز امکانپذیر نبود، تعداد مطالعات نشان دهنده یک جهتگیری تاثیر مثبت، خنثی یا منفی و دارای اهمیت آماری، به سادگی در نظر گرفته شدند.
پنج کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده موازی و 26 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده متقاطع شناسایی شدند. سطح کیفیت گزارشدهی نتایج ضعیف بود. دادههای تجمعی از مطالعات موازی، ارجحیت بدون اهمیت آماری را برای ضربانساز فیزیولوژیک (ضربانساز دو-حفرهای اولیه) در پیشگیری از بروز سکته مغزی، نارسایی قلبی و مورتالیتی، و تاثیرات مفید و دارای اهمیت آماری را در رابطه با پیشگیری از بروز فیبریلاسیون دهلیزی نشان دادند (نسبت شانس (OR): 0.79؛ 95% CI؛ 0.68 تا 0.93). هم مطالعات موازی و هم متقاطع از نظر سندرم ضربانساز به نفع ضربانساز دو-حفرهای رای دادند (مطالعات موازی: Peto OR؛ 0.11؛ 95% CI؛ 0.08 تا 0.14؛ متقاطع: تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD): 0.74-؛ 95% CI؛ 0.95- تا 0.52-). دادههای تجمعی حاصل از مطالعات متقاطع، روندی را با اهمیت آماری به نفع ضربانساز دو-حفرهای از نظر ظرفیت فعالیت ورزشی نشان میدهند (SMD: -0.24؛ 95% CI؛ 0.03- تا 0.45-). هیچ مطالعه منفردی پیامد قابل توجه مطلوبتری را از ضربانساز تک-حفرهای بطنی گزارش نکرد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.