برخی از بیماران دچار فعالیت الکتریکی بیش از حد غیر طبیعی سلولهای عصبی مغز میشوند. این فعالیت تشنج نامیده میشود و ممکن است ناحیه کوچکی از مغز یا کل مغز را درگیر کرده و در نتیجه اختلال عملکرد ناگهانی را در ساختارهای درگیر مانند لرزش اندامها ایجاد کند. فعالیت تشنج اغلب منجر به حرکات لرزشی، جهشی و تکانهدار (jerky) (تشنج) شده و معمولا چند دقیقه طول میکشد. اگر فعالیت تشنج به صورت پیوسته (continuous) و بیش از 30 دقیقه باشد؛ یا دو یا چند تشنج پشت سر هم بدون بازیابی هوشیاری کامل میان دو تشنج رخ دهد، این وضعیت را صرع پایدار (status epilepticus) مینامند که یک مورد اورژانسی پزشکی است. داروهای زیادی در مدیریت این بیماری مورد مطالعه قرار گرفتهاند. این مرور نشان داد که لورازپام (lorazepam) داخل وریدی (تزریقشده به درون ورید) برای کنترل فوری صرع پایدار بهتر از دیازپام (diazepam) یا فنیتوئین (phenytoin) است. در درمان تشنجهای متوالی، تجویز ژل دیازپام از راه رکتال در کنترل تشنجها موثر است. لورازپام داخل وریدی برای کنترل فوری صرع پایدار بهتر از دیازپام یا فنیتوئین داخل وریدی است. برای درمان پیشبیمارستانی، میدازولام (midazolam) عضلانی به اندازه (احتمالا موثرتر از) لورازپام داخل وریدی در کنترل تشنج و دفعات بستری یا پذیرش در بخش مراقبتهای ویژه موثر است. نیاز به انجام مطالعات بیشتر در مورد دیگر داروهایی که بهصورت روتین برای این بیماری استفاده میشوند، وجود دارد.
لورازپام داخل وریدی برای توقف تشنجها بهتر از دیازپام داخل وریدی یا فنیتوئین داخل وریدی به تنهایی است. لورازپام داخل وریدی در مقایسه با دیازپام داخل وریدی، خطر تداوم صرع پایدار نیازمند به داروی متفاوت یا آناستزی عمومی را نیز کاهش میدهد. لورازپام و دیازپام داخل وریدی، هر دو برای پیامدهای یکسان بهتر از دارونما هستند. برای مدیریت این وضعیت در شرایط پیش از بیمارستان، میدازولام IM برای توقف تشنجها، دفعات بستری شدن در بیمارستان و پذیرش در ICU موثرتر از لورازپام IV بود، با این حال، مشخص نبود که خطر عود تشنجها میان درمانها متفاوت بود یا خیر. نتایج مقایسههای دیگر از درمانهای ضد تشنج در برابر یکدیگر نیز نامطمئن بود. تعاریف پذیرفت شده جهانی از صرع پایدار پیشآگاهی (premonitory)، اولیه، تثبیت شده و مقاوم به درمان لازم است. ژل دیازپام در کاهش خطر عدم توقف تشنجها بهتر از ژل دارونما ظاهر شد. به دلیل مطالعات منفرد با تعداد کمی از شرکتکنندگان، نتایج برای مقایسههای دیگر درمانهای ضد تشنج نامطمئن بود.
صرع پایدار (status epilepticus) یک مورد اورژانسی پزشکی است که با مورتالیتی و موربیدیتی قابلتوجهی همراه بوده و نیاز به درمان فوری و موثر دارد.
(1) تعیین اینکه یک داروی ضد تشنج خاص برای استفاده در صرع پایدار در مقایسه با نوع دیگر و در مقایسه با دارونما (placebo) موثرتر یا بیخطرتر است یا خیر.
(2) مشخص کردن دلایل عدم توافق در متون علمی در رابطه با رژیمهای درمانی توصیه شده و برجسته کردن زمینههایی برای پژوهشهای آتی.
برای آخرین نسخه بهروز شده این مرور، بانکهای اطلاعاتی الکترونیکی زیر در تاریخ 15/08/2013 جستوجو شدند: پایگاه ثبت تخصصی گروه صرع در کاکرین، CENTRAL کتابخانه کاکرین جولای 2013، شماره 7، و MEDLINE (Ovid) از 1946 تا 15/08/2013.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده، شامل شرکتکنندگان مبتلا به صرع پایدار پیشآگاهی (premonitory)، اولیه، تثبیت شده یا مقاوم به درمان با استفاده از تخصیص واقعا تصادفی یا شبه-تصادفی درمانها، در این مرور گنجانده شدند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم کارآزماییها را برای ورود انتخاب کرده، کیفیت آنها را ارزیابی، و دادهها را استخراج کردند.
هجده مطالعه با 2755 شرکتکننده وارد مرور شدند. مطالعات معدودی از مداخلات یکسان استفاده کردند. دیازپام (diazepam) داخل وریدی در کاهش خطر عدم توقف تشنجها (خطر نسبی (RR): 0.73؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.57 تا 0.92)، نیاز به حمایت تنفسی با ونتیلاتور (RR: 0.39؛ 95% CI؛ 0.16 تا 0.94) یا تداوم صرع پایدار نیازمند به استفاده از داروی متفاوت یا آناستزی عمومی (RR: 0.73؛ 95% CI؛ 0.57 تا 0.92) بهتر از دارونما بود. لورازپام (lorazepam) داخل وریدی بهتر از دارونما از نظر کاهش خطر عدم توقف تشنجها (RR: 0.52؛ 95% CI؛ 0.38 تا 0.71) و همچنین کاهش خطر تداوم صرع پایدار نیازمند به داروی دیگر یا آناستزی عمومی (RR: 0.52؛ 95% CI؛ 0.38 تا 0.71) بود. لورازپام داخل وریدی بهتر از دیازپام داخل وریدی برای کاهش خطر عدم توقف تشنجها بود (RR: 0.64؛ 95% CI؛ 0.45 تا 0.90) و خطر کمتری برای تداوم صرع پایدار نیازمند به داروی متفاوت یا آناستزی عمومی داشت (RR: 0.63؛ 95% CI؛ 0.45 تا 0.88). لورازپام داخل وریدی برای کاهش خطر عدم توقف تشنجها بهتر از فنیتوئین (phenytoin) داخل وریدی ظاهر شد (RR: 0.62؛ 95% CI؛ 0.45 تا 0.86). ژل دیازپام در کاهش خطر عدم توقف تشنجها بهتر از ژل دارونما بود (RR: 0.43؛ 95% CI؛ 0.30 تا 0.62)
برای درمان پیشبیمارستانی، میدازولام (midazolam) عضلانی حداقل به اندازه (احتمالا موثرتر از) لورازپام داخل وریدی در کنترل تشنج (RR: 1.16؛ 95% CI؛ 1.06 تا 1.27) و دفعات بستری (RR: 0.88؛ 95% CI؛ 0.79 تا 0.97) یا پذیرش در بخش مراقبتهای ویژه (RR: 0.79؛ 95% CI؛ 0.65 تا 0.96) موثر است. مشخص نبود والپروات (valproate) داخل وریدی برای کاهش خطر عدم توقف تشنجها بهتر از فنیتوئین داخل وریدی بود یا خیر (RR: 0.75؛ 95% CI؛ 0.28 تا 2.00). لوتیراستام (levetiracetam) و لورازپام، هر دو به یک اندازه در کاهش تشنجها موثر بودند (RR: 0.97؛ 95% CI؛ 0.44 تا 2.13). به دلیل مطالعات منفرد با تعداد کمی از شرکتکنندگان، نتایج برای مقایسههای دیگر درمانهای ضد تشنج نامطمئن بود.
مجموعه شواهد تصادفیسازی شده برای هدایت تصمیمات بالینی، کوچک است. به دلیل کم بودن تعداد مطالعات و شرکتکنندگان، مشخص نیست هر درمان ضد تشنج از نظر عوارض جانبی بهتر از درمان دیگر بود یا خیر. کیفیت شواهد حاصل از مطالعات وارد شده قوی نیست اما قابل قبول به نظر میرسد. به دلیل گزارشدهی نامشخص توسط نویسندگان مطالعه، قادر به قضاوت در مورد خطر سوگیری در حوزه گزارشدهی ناقص پیامد (سوگیری ریزش نمونه (attrition bias)) و گزارشدهی انتخابی پیامد (سوگیری انتخاب (selection bias)) نبودیم.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.