قطع عضو یا آمپوتاسیون (amputation) از زیر زانو ممکن است برای افراد مبتلا به ایسکمی شدید اندام ناشی از بیماری عروقی پیشرفته یا عفونت ناشی از پای دیابتی (سپسیس) در جایی که هیچ گزینه درمانی دیگری امکانپذیر نیست، ضروری باشد. حفظ مفصل زانو شانس بیشتری را برای راه رفتن با استفاده از پای مصنوعی یا پروتز و استقلال اجتماعی پس از قطع عضو میدهد. تکنیک جراحی در این میان اهمیت زیادی دارد. استخوان و بافتهای عمقی معمولا به روشی مشابه درمان میشوند، اما نوع برش پوست میان تکنیکها متفاوت است. یک فلپ پوستی (skin flap) برای پوشاندن انتهای زخم طراحی شده، جایی که توجه اصلی به حداکثر رساندن خونرسانی و بهبودی است. فلپ پوستی خلفی بلند و فلپهای عضلانی و پوستی قدامی و خلفی نابرابر (کج بودن) اغلب استفاده میشوند، اگرچه تکنیکهای دیگری نیز شرح داده شدهاند.
سه مطالعه تصادفیسازی و کنترلشده شناسایی شد. سطح کلی کیفیت شواهد در این مطالعات، متوسط بود. آنها بین سالهای 1977 و 1991 گزارش شدند و در مجموع 309 شرکتکننده در آنها شرکت داشتند. هر کدام در مورد مقایسههای مختلف گزارش کردند. قطع عضو از زیر زانو با استفاده از فلپهای کج یا فلپ ساژیتال هیچ مزیتی نسبت به تکنیک فلپ خلفی بلند در بهبودی اولیه انتهای زخم، که به 60% برای همه گروهها نزدیک شد، نداشت. در مطالعه سوم، شامل 30 شرکتکننده مبتلا به گانگرن مرطوب، یک روش دو مرحلهای با قطع گیوتین (guillotine amputation) در مچ پا و به دنبال آن آمپوتاسیون فلپ خلفی بلند منجر به بهبود اولیه بهتر انتهای زخم نسبت به روش یک مرحلهای با بسته شدن پوست با تاخیر شد. نرخ عفونت پس از جراحی یا نکروز زخم، قطع عضو مجدد و تحرک با اندام مصنوعی در مقایسههای مختلف مشابه بودند.
تقریبا تمام جراحانی که در این مطالعه به قطع کردن فلپ کج در مقابل تکنیک فلپ خلفی بلند پرداختند، در جراحی فلپ کج، جدید بودند و همینطور در منحنی یادگیری قرار داشتند. عواملی که ممکن است بر یافتهها تاثیر بگذارند، عبارتند از تجربه قبلی از یک تکنیک، وسعت بافت غیرقابل زنده ماندن، و محل اسکارهای جراحی از قبل موجود.
هیچ شواهد وجود ندارد که نشان دهد یک نوع برش نسبت به دیگری بهتر است. با این حال، در حضور گانگرن مرطوب، یک روش دو مرحلهای در مقایسه با روش یک مرحلهای منجر به بهبود اولیه بهتر استامپ میشود. بنابراین، انتخاب روش آمپوتاسیون میتواند با در نظر گرفتن عواملی مانند تجربه قبلی از یک تکنیک خاص، وسعت بافت غیرقابل زنده ماندن، و محل اسکارهای جراحی از قبل موجود، به اولویت جراح باشد.
انجام قطع عضو یا آمپوتاسیون زیر زانو (below knee amputation; BKA) ممکن است در بیماران مبتلا به ایسکمی پیشرفته بحرانی اندام یا سپسیس ناشی از پای دیابتی که هیچ گزینه درمانی دیگری برای آن در دسترس نیست، ضروری باشد. در مورد اینکه کدام روش جراحی حداکثر پتانسیل توانبخشی را ایجاد میکند، اتفاق نظر وجود ندارد. این مطالعه، سومین بهروزرسانی از مروری است که برای نخستینبار در سال 2004 منتشر شد.
ارزیابی تاثیرات انواع مختلف برش بر پیامد BKA در افراد مبتلا به ایسکمی اندام تحتانی یا سپسیس ناشی از پای دیابتی، یا هر دو. تمرکز اصلی این مرور، ارزیابی مزایای نسبی آمپوتاسیون فلپ کج (skew flap) در مقابل تکنیک فلپ خلفی بلند (long posterior flap) بود.
برای بهروزرسانی، هماهنگ کننده جستوجو در کارآزماییهای گروه بیماریهای عروقی محیطی در کاکرین به جستوجو در پایگاه ثبت تخصصی گروه (آخرین جستوجو در 28 فوریه 2013) و CENTRAL (شماره 2؛ سال 2013) پرداخت.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs) از مقایسه دو یا چند نوع برش پوستی برای BKA شناسایی شدند. افراد مبتلا به ایسکمی اندام تحتانی (حاد یا مزمن) یا سپسیس ناشی از پای دیابتی، یا هر دو، برای ورود در نظر گرفته شدند. افرادی که به دلیل دیگر شرایط تحت آمپوتاسیون از زیر زانو قرار گرفتند، از مطالعه خارج شدند.
یک نویسنده مرور کارآزماییهای بالقوه را شناسایی کرد. دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم کیفیت کارآزمایی را ارزیابی و دادهها را استخراج کردند. در صورت نیاز، اطلاعات تکمیلی از نویسندگان مطالعه درخواست شد.
سه کارآزمایی با مجموع 309 شرکتکننده در این مرور وارد شدند. یک مطالعه، BKA دو مرحلهای را با BKA یک مرحلهای مقایسه کرد؛ یک مطالعه فلپهای کج BKA را در مقابل فلپ خلفی بلند BKA مقایسه کرد؛ و یک مطالعه BKA با فلپ ساژیتال (sagittal flap) را با فلپ خلفی بلند BKA مقایسه کرد. سطح کلی کیفیت شواهد در این مطالعات، متوسط بود. BKA با استفاده از فلپهای کج یا فلپهای ساژیتال هیچ مزیتی را نسبت به تکنیک فلپ خلفی بلند که به خوبی اثبات شده، ایجاد نکرد (ترمیم استامپ (stump) اولیه برابر با 60% برای فلپهای کج و فلپهای خلفی بلند (خطر نسبی (RR): 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.71 تا 1.42) و ترمیم استامپ اولیه معادل 58% برای فلپهای ساژیتال و 55% برای فلپ خلفی بلند (نسبت شانس پتو (Peto odds ratio): 1.04؛ 95% CI؛ 0.45 تا 2.43) بود. برای شرکتکنندگان مبتلا به گانگرن مرطوب، یک روش دو مرحلهای با آمپوتاسیون گیوتین (guillotine amputation) در مچ پا و به دنبال آن آمپوتاسیون قطعی فلپ خلفی بلند منجر به بهبود اولیه بهتر استامپ نسبت به روش یک مرحلهای شد (Peto OR: 0.08؛ 95% CI؛ 0.01 تا 0.89). نرخ عفونت پس از جراحی یا نکروز زخم، آمپوتاسیون مجدد، و تحرک با اندام مصنوعی در مقایسههای مختلف، مشابه بودند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.