نقش داروهای پاراسمپاتومیمتیک (مقلد پاراسمپاتیک) در درمان «دهان خشک» ناشی از رادیوتراپی

این مرور به‌روز شده نشان داد که شواهد محدودی برای حمایت از استفاده از پیلوکارپین هیدروکلراید (pilocarpine hydrochloride) در درمان اختلال عملکرد غدد بزاقی ناشی از اشعه («دهان خشک») وجود دارد. آسیب غدد بزاقی یک عارضه عود کننده و مهم رادیوتراپی در ناحیه سر و گردن است؛ این وضعیت باعث خشکی دهان شده و در نتیجه مشکلات مربوط به غذا خوردن، صحبت کردن، و عفونت موضعی ایجاد می‌شود. برای درمان آسیب غدد بزاقی ناشی از رادیوتراپی از گروه داروهای پاراسمپاتومیمتیک استفاده شده است.

ما سه مطالعه را شناسایی کردیم که در مجموع 289 شرکت‌کننده داشته، و همه آنها از داروی پیلوکارپین استفاده کردند.

این مرور نشان داد که 42% تا 51% از شرکت‌کنندگان (4 تا 5 مورد در هر 10 نفر) به پیلوکارپین پاسخ دادند، اگرچه در بعضی از شرکت‌کنندگان پاسخ درمانی تا 12 هفته دیده نشد. پیلوکارپین موثرتر از درمان با دارونما (placebo) بود، و حداقل به اندازه بزاق مصنوعی تاثیر داشت.

بروز عوارض جانبی با پیلوکارپین شایع بود (به عنوان مثال تعریق، سردرد، تکرر ادرار، گُرگرفتگی)، اما معمولا خفیف بودند؛ 6% تا 15% (0.6 تا 1.5 مورد در هر 10 بیمار) از شرکت‌کنندگان به دلیل عوارض جانبی مجبور به قطع مصرف پیلوکارپین شدند.

یافته‌های این مرور با تعداد کمی از کارآزمایی‌هایی با کیفیت خوب که در این زمینه انجام شده‌اند، محدود می‌شود. به‌روزرسانی این مرور اطلاعات جدیدی را در این زمینه پیدا نکرد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

شواهد محدودی برای حمایت از استفاده از پیلوکارپین هیدروکلراید در درمان خشکی دهان ناشی از رادیاسیون وجود دارد. در حال حاضر، شواهد اندکی برای حمایت از استفاده از دیگر داروهای پاراسمپاتومیمتیک در درمان خشکی دهان ناشی از رادیاسیون وجود دارد. مطالعات موجود نشان می‌دهد که تقریبا نیمی از بیماران به درمان پاسخ می‌دهند، اما عوارض جانبی می‌توانند مشکل‌ساز باشند. نتیجه‌گیری‌های به‌روز شده مشابه نتیجه‌گیری‌های مرور اولیه است، زیرا از آن زمان هیچ مطالعه مرتبط جدیدی در این زمینه منتشر نشده است.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

این یک نسخه به‌روز شده از مرور کاکرین اصلی در مورد داروهای پاراسمپاتومیمتیک در درمان اختلال عملکرد غدد بزاقی ناشی از رادیوتراپی است (منتشر شده در شماره 3، 2007). اختلال عملکرد غدد بزاقی یک عارضه جانبی قابل پیش‌بینی رادیوتراپی در ناحیه سر و گردن است. پیلوکارپین هیدروکلراید (pilocarpine hydrochloride) (یک استر کولین (choline ester)) در بسیاری از کشورها مجوز درمان اختلال عملکرد غدد بزاقی ناشی از اشعه را دارد. از داروهای پاراسمپاتومیمتیک دیگر نیز به صورت «تائید نشده» در درمان این وضعیت استفاده شده است.

اهداف: 

تعیین اثربخشی و تحمل‌پذیری داروهای پاراسمپاتومیمتیک در درمان اختلال عملکرد غدد بزاقی ناشی از اشعه (به طور خاص خشکی دهان (xerostomia) ناشی از رادیاسیون).

روش‌های جست‌وجو: 

برای این به‌روزرسانی، در جولای 2015 جست‌وجوها را در پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه سلامت دهان در کاکرین، پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ 2015، شماره 6)؛ MEDLINE؛EMBASE؛ و CINAHL انجام دادیم. فهرست منابع مقالات بازیابی شده را برای یافتن مرورهای بیشتر بررسی کردیم، برای پیدا کردن کارآزمایی‌های منتشر نشده و در حال انجام با کارشناسان این حوزه و با شرکت‌های دارویی مربوطه تماس گرفتیم.

معیارهای انتخاب: 

معیارهای انتخاب برای مرور: 1) کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده؛ 2) افراد مبتلا به اختلال عملکرد غدد بزاقی ناشی از رادیاسیون؛ 3) افراد درمان شده با داروهای پاراسمپاتومیمتیک؛ و 4) وجود داده‌های قابل ارزیابی برای معیارهای پیامد اولیه.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم داده‌ها را از نسخه کامل متن مقالات مرتبط جمع‌آوری کردند از جمله: 1) جزئیات استنادها؛ 2) شرکت‌کنندگان؛ 3) مداخلات؛ 4) ارزیابی‌ها؛ 5) پیامدها (اثربخشی، تحمل‌پذیری)؛ و 6) مسائل مربوط به کیفیت مطالعه.

به دلیل نبود داده‌های مناسب، قادر به انجام متاآنالیز نبودیم.

نتایج اصلی: 

در مرور اصیل، سه مطالعه، شامل 298 شرکت‌کننده، معیارهای ورود را برای این مرور داشتند. هر سه مطالعه از پیلوکارپین هیدروکلراید (pilocarpine hydrochloride) استفاده کردند. ما هیچ مطالعه بیشتری را در به‌روزرسانی مرور وارد نکردیم؛ هشت مطالعه اضافی را حذف کردیم.

داده‌ها حاکی از آن است که پیلوکارپین هیدروکلراید نسبت به دارونما (placebo) اثربخش‌تر و حداقل به اندازه بزاق مصنوعی موثر است. میزان پاسخ درمانی 42% تا 51% بود. زمان سپری شده تا پاسخ به درمان تا 12 هفته گزارش شد. نرخ کلی عوارض جانبی بالا، و عوارض جانبی دلیل اصلی خروج از مطالعه بودند (6% تا 15% از شرکت‌کنندگان که دوز 5 میلی‌گرم سه بار در روز را مصرف می‌کردند، از مطالعه کنار رفتند). عوارض جانبی معمولا نتیجه تحریک گسترده پاراسمپاتومیمتیک (به عنوان مثال تعریق، سردرد، تکرر ادرار، اتساع عروق) بودند. نرخ پاسخ به درمان وابسته به دوز نبود، اما نرخ عوارض جانبی به دوز مصرفی بستگی داشت.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information