پیشینه
درد گردن، شایع، ناتوانکننده و پُرهزینه است. الکتروتراپی (electrotherapy) یک اصطلاح کلی است که تعدادی از روشهای درمانی را با استفاده از جریان الکتریکی در بر میگیرد که هدف آنها، کاهش درد و بهبود تنش (tension) و عملکرد عضلانی است.
ویژگیهای مطالعه
این مرور بهروزشده، شامل 20 کارآزمایی کوچک (N = 1239) بود. ما بزرگسالان (> 18 سال) مبتلا به ترومای شلاقی (whiplash) حاد یا درد گردن غیراختصاصی، همچنین درد گردن مزمن را شامل تغییرات دژنراتیو، درد میوفاشیال یا سردردهایی که از گردن نشات میگیرند، وارد کردیم. هیچ شاخصی برای شدت اختلالات تعیین نشد. شواهد تا آگوست 2012 موجود است. نتایج کارآزماییها قابل ادغام نبودند زیرا آنها جمعیتها، انواع و دوزهای مختلف الکتروتراپی و درمانهای مشابه را بررسی کرده، و پیامدهای کمی متفاوت را اندازهگیری کردند.
نتایج کلیدی
به دلیل کیفیت پائین یا بسیار پائین شواهد برای هر پیامد، که در بیشتر موارد بر اساس نتایج فقط یک کارآزمایی بود، ما نمیتوانیم هیچگونه اظهارنظر قطعی در مورد اثربخشی الکتروتراپی برای درد گردن بیان کنیم.
برای بیماران مبتلا به درد گردن حاد، TENS احتمالا درد را بهتر از تحریک الکتریکی عضلانی تسکین میدهد، اما نه به خوبی ورزش و نور مادون قرمز، و همچنین درمان دستی و اولتراسوند. هنگامی که TENS به نور مادون قرمز، بستههای گرما و ورزش، فیزیوتراپی، یا ترکیبی از یقه گردن (neck collar)، ورزش و داروهای ضددرد اضافه شد، هیچ مزیت دیگری وجود نداشت. برای بیماران مبتلا به تروماهای شلاقی حاد، یونتوفورز (iontophoresis) موثرتر از عدم درمان، جریان تداخلی، یا ترکیبی از کشش، ورزش و ماساژ برای تسکین درد گردن همراه با سردرد نبود.
برای بیماران مبتلا به درد گردن مزمن، TENS احتمالا درد را بهتر از دارونما (placebo) و تحریک الکتریکی عضلانی تسکین میدهد، اما نه به خوبی ورزش و نور مادون قرمز، و احتمالا درمان دستی و اولتراسوند. گردنبندهای مغناطیسی برای تسکین درد موثرتر از دارونما نبودند؛ و هنگامی که تحریک الکتریکی عضله به تحرک یا دستکاری اضافه شد، هیچ مزیت دیگری از آن دیده نشد.
برای بیماران مبتلا به درد گردن میوفاشیال، TENS؛ FREMS ( FRE quency M odulated N eural S timulation، نوعی از TENS) و تحریک مغناطیسی مکرر (repetitive magnetic stimulation) بهتر از دارونما درد را تسکین دادند.
کیفیت شواهد
حدود 70% از کارآزماییها، روش اجرای ضعیفی داشتند. کارآزماییها بسیار کوچک بودند، و دامنه آنها از 16 تا 336 شرکتکننده بودند. دادهها پراکنده و مبهم بودند، که نشان میدهد نتایج را نمیتوان به جمعیت گستردهتری تعمیم داد و به کاهش کیفیت شواهد کمک میکند. بنابراین، انجام تحقیقات بیشتر به احتمال زیاد نتایج و اعتماد ما را به نتایج تغییر خواهند داد.
ما نمیتوانیم هیچ اظهارنظر قطعی در مورد اثربخشی و سودمندی بالینی روشهای الکتروتراپی برای درد گردن بیان کنیم. از آنجایی که شواهد کیفیت پائین یا بسیار پائین دارد، ما در مورد تخمین اثر مطمئن نیستیم. انجام پژوهشهای بیشتر به احتمال زیاد باعث تغییر اطمینان ما نسبت به تخمین تاثیر مداخله خواهند شد. شواهد فعلی برای PEMF؛ rMS و TENS نشان میدهد که این روشها ممکن است موثرتر از دارونما باشند. در مقایسه با دیگر مداخلات، کیفیت شواهد بسیار پائین بود، بنابراین مانع از انتشار توصیههای بیشتر شد.
سوگیری منبع مالی مطالعه باید در نظر گرفته شود، به ویژه در مطالعات PEMF. جریان گالوانیکی، یونتوفورز، EMS و میدان مغناطیسی استاتیک درد یا ناتوانی را کاهش ندادند. کارآزماییهای آتی در مورد این مداخلات باید دارای حجم نمونههای بزرگتر از بیماران، شامل استانداردسازی دقیقتر، و ویژگیهای درمان با جزئیات باشند.
درد گردن، شایع، ناتوانکننده و پُرهزینه است. اثربخشی الکتروتراپی (electrotherapy) به عنوان یک گزینه فیزیوتراپی همچنان نامشخص است. این یک نسخه بهروز شده از مرور کاکرین است که نخستینبار در سال 2005 منتشر شده، و پیش از این در سال 2009 بهروز شد.
این مرور سیستماتیک، تاثیرات کوتاهمدت، میانمدت و طولانیمدت الکتروتراپی را بر درد، عملکرد، ناتوانی، رضایت بیمار، تاثیر کلی درک شده، و کیفیت زندگی در بزرگسالان مبتلا به درد گردن با و بدون رادیکولوپاتی یا سردرد سرویکوژنیک(cervicogenic headache) ارزیابی کرد.
ما CENTRAL؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ MANTIS؛ CINAHL، و ICL را بدون محدودیت در زبان، از آغاز به کار تا آگوست 2012 جستوجو کردیم؛ جستوجوی دستی در خلاصه مقالات کنفرانسهای مرتبط انجام شد؛ و با کارشناسان این حوزه، مشورت کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs)، به هر زبانی، که تاثیرات الکتروتراپی را، عمدتا به صورت تکدرمانی برای درد گردن، بررسی کردند. شبه-RCTها و کارآزماییهای بالینی کنترلشده حذف شدند.
از فرایندهای استاندارد روششناسی (methodology) مورد نظر سازمان همکاری کاکرین (Cochrane Collaboration) استفاده کردیم. ما نتوانستیم هیچ یک از نتایج را از نظر آماری ترکیب کنیم، اما کیفیت شواهد را با استفاده از رویکرد پذیرفته شده درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation; GRADE)، ارزیابی کردیم.
بیست کارآزمایی کوچک (1239 فرد مبتلا به درد گردن) شامل 38 مقایسه وارد شدند. آنالیز به دلیل وجود کارآزماییهایی با کیفیت متفاوت، انواع ناهمگون درمان فرعی و نتایج متناقض، محدود شد. یافتههای اصلی برای کاهش درد گردن با درمان با روشهای الکتروتراپی به شرح زیر بودند.
شواهدی با کیفیت بسیار پائین نشان داد که درمان با میدان الکترومغناطیسی پالسی (pulsed electromagnetic field therapy; PEMF) و تحریک مغناطیسی مکرر (repetitive magnetic stimulation; rMS) موثرتر از دارونما (placebo) بودند، در حالی که تحریک الکتریکی عصب از راه پوست (transcutaneous electrical nerve stimulation; TENS) نتایج متناقضی را نشان داد.
شواهدی با کیفیت بسیار پائین نشان داد که PEMF؛ rMS و TENS موثرتر از دارونما بودند.
شواهدی با کیفیت پائین (1 کارآزمایی، 52 شرکتکننده) نشان داد که آهنرباهای (گردنبند) دائمی موثرتر از دارونما نبودند (تفاوت میانگین استانداردشده (SMD): 0.27؛ 95% CI؛ 0.27- تا 0.82، مدل اثرات تصادفی (random-effects model)).
شواهدی با کیفیت بسیار پائین نشان داد که جریان گالوانیکی تعدیل شده، یونتوفورز (iontophoresis) و تحریک الکتریکی عضلات (electric muscle stimulation; EMS) موثرتر از دارونما نبودند.
چهار کارآزمایی وجود داشتند که در مورد پیامدهای دیگری مانند عملکرد و تاثیرات کلی درک شده گزارش دادند، اما هیچیک از تاثیرات، اهمیت بالینی نداشتند. هنگامی که TENS، یونتوفورز و PEMF با درمان دیگری مقایسه شدند، شواهدی با کیفیت بسیار پائین ما را از ارایه هرگونه توصیهای باز داشت. عوارض جانبی در هیچیک از مطالعات واردشده گزارش نشدند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.