هموگلوبین حامل اکسیژن در خون است. در تالاسمی (thalassaemia)، که یک بیماری ژنتیکی است، گاهی اوقات بدن نمیتواند هموگلوبین کافی تولید کند. این وضعیت را میتوان با دریافت مرتب تزریق خون مدیریت کرد، اما ممکن است منجر به افزایش آهن در بدن شود که باید برای پیشگیری از آسیب به اندامها، آن را از بدن خارج کرد.
آهن توسط درمان شلاسیون آهن یا آهنزدایی (chelation) با استفاده از مادهای به نام شلاتور آهن (iron chelator) از بدن دفع میشود. این مکانیسم با چسبیدن به مولکولهای اضافی آهن در بدن عمل میکند. آهن اضافی بدن، به هنگام اجابت مزاج دفع میشود.
معمولا از سه شلاتور آهن استفاده میشود. یک مورد (دسفریوکسامین (desferrioxamine)) تزریق میشود و دو مورد دیگر (دفریپرون (deferiprone) و دفراسیروکس (deferasirox)) به صورت خوراکی مصرف میشوند. دفراسیروکس مجوز استفاده برای کودکان را دارد. به دلیل عدم راحتی و هزینه بالای دسفریوکسامین، پژوهشگران را بر آن داشته تا به دنبال شلاتورهای آهن خوراکی بیخطر و موثر باشند.
تعداد 22 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده را پیدا کردیم که شلاتورهای آهن را با هم مقایسه کردند. این کارآزماییها اطلاعات کافی را در مورد مرگومیر یا آسیب اندام ارایه نمیدهند. با این حال، نشان دادند که هر سه شلاتور عملکرد مشابهی در حذف آهن اضافی داشتند. چندین کارآزمایی نشان دادند که ترکیب دسفریوکسامین و دفریپرون نسبت به استفاده از فقط یک شلاتور آهن، موجب دفع آهن اضافی بیشتری میشود.
کارآزماییهایی که بروز عوارض جانبی را نشان میدهند، باید به دقت مورد بررسی قرار گیرند. عوارض جانبی دفروکسامین، شامل درد یا واکنشهای پوستی در محل تزریق و درد مفاصل بودند. عوارض جانبی دفریپرون شامل درد مفاصل، تهوع، ناراحتی معده، و کاهش تعداد گلبولهای سفید خون بودند. عوارض جانبی دفراسیروکس نیز عبارت بودند از بثورات پوستی، افزایش آنزیمهای کبدی و کاهش عملکرد کلیه. کاهش تعداد گلبولهای سفید خون و کاهش عملکرد کلیه از عوارض جانبی مهم است و در بیمارانی که دفریپرون یا دفراسیروکس دریافت میکنند، باید به صورت منظم تحت کنترل باشد. در مقایسه با بیماران تحت درمان با دسفریوکسامین به تنهایی، بیماران دریافتکننده ترکیب دفریپرون و دسفریوکسامین سه برابر بیشتر احتمال داشت دچار یک عارضه جانبی شوند. سه مطالعه نشان دادند که بیمارانی که از دفریپرون استفاده کردند، در مقایسه با بیماران دریافتکننده دسفریوکسامین به تنهایی، دو و نیم برابر بیشتر در معرض ابتلا به درد مفاصل قرار داشتند.
هیچ شواهدی را برای تغییر توصیههای درمانی فعلی پیدا نکردیم و این امر نشان میدهد که دفریپرون یا دفراسیروکس باید برای حذف آهن اضافی در زمانی که دفروکسامین قابل استفاده یا کافی نیست، استفاده شود. سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA)، دفریپرون را فقط به عنوان «آخرین راهحل درمان اضافهبار آهن در تالاسمی» در ایالات متحده آمریکا تایید کرده است.
انجام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده در ابعاد بزرگتر برای بررسی درمان شلاسیون آهن، و با استفاده از معیارهای توافقشده و استانداردشده برای تعیین سطوح آهن و آسیب اندام مورد نیاز است تا امکان مقایسه چنین درمانهای ارزشمندی را فراهم کنند.
دسفریوکسامین، خط اول درمان توصیهشده برای اضافهبار آهن در افراد مبتلا به تالاسمی ماژور است و دفریپرون یا دفراسیروکس برای درمان اضافهبار آهن فقط در صورت منع مصرف یا ناکافی بودن دسفریوکسامین توصیه میشود. دفراسیروکس خوراکی برای استفاده در کودکان بالای شش سال که بهطور مکرر تزریقهای خون دریافت میکنند و در کودکان دو تا پنج سال که به ندرت تحت تزریق خون قرار میگیرند، تایید شده است. در صورت نبود کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده با پیگیری طولانیمدت، شواهد قانعکنندهای برای تغییر این نتیجهگیری وجود ندارد.
تشدید رسوب آهن در میوکارد در بیماران تحت درمان با دسفریوکسامین به تنهایی، نشاندهنده نیاز به تغییر درمان با افزایش دوز دسفریوکسامین یا استفاده از ترکیب دسفریوکسامین و دفریپرون است.
عوارض جانبی در بیماران تحت درمان با دفریپرون در مقایسه با دسفریوکسامین، و در بیماران تحت درمان با ترکیب دفریپرون و دسفریوکسامین در مقایسه با دسفریوکسامین به تنهایی، افزایش یافت. افرادی که با همه شلاتورها درمان میشوند، باید تحت نظارت دقیق پزشکی باشند و درمان با دفریپرون یا دفراسیروکس به ترتیب به پایش منظم تعداد نوتروفیلها یا عملکرد کلیه نیاز دارد. نیاز فوری به انجام کارآزماییهایی با قدرت کافی و با کیفیت بالا وجود دارد تا کارآمدی کلی بالینی و پیامدهای طولانیمدت دفریپرون، دفراسیروکس و دسفریوکسامین را با هم مقایسه کنند.
تالاسمی ماژور (thalassaemia major) یک بیماری ژنتیکی است که با کاهش توانایی تولید هموگلوبین مشخص میشود. مدیریت بالینی کمخونی ناشی از این وضعیت، از طریق ترانسفیوژن گلبولهای قرمز خون انجام میشود.
ترانسفیوژنهای مکرر، منجر به انباشت بیش از حد آهن در بدن (اضافهبار آهن (iron overload)) میشود که برای حذف آن، از درمان شلاسیون آهن یا آهنزدایی (chelation) استفاده میشود. دسفریوکسامین مسیلات (desferrioxamine mesylate) (دسفریوکسامین) یکی از پُرمصرفترین شلاتورهای آهن است. دادههای گسترده، تاثیرات سودمند دسفریوکسامین را نشان دادهاند، با این حال، پایبندی به درمان با دسفریوکسامین با چالشهایی همراه است. شلاتورهای خوراکی جایگزین آهن، دفریپرون (deferiprone) و دفراسیروکس (deferasirox)، امروزه معمولا مورد استفاده قرار میگیرند. سوالات مهمی وجود دارند در مورد اینکه دسفریوکسامین به صورت تک درمانی (monotherapy) بهترین درمان شلاسیون آهن است یا در ترکیب با یک شلاتور آهن خوراکی.
تعیین اثربخشی (دوز و روش تجویز) دسفریوکسامین در افراد مبتلا به تالاسمی وابسته به ترانسفیوژن.
خلاصه کردن دادههای حاصل از کارآزماییهایی که به بررسی کارآمدی بالینی و بیخطری (safety) دسفریوکسامین برای تالاسمی و مقایسه آن با دفریپرون و دفراسیروکس پرداختند.
پایگاه ثبت کارآزماییهای هموگلوبینوپاتی مربوط به گروه فیبروز سیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین را جستوجو کردیم. همچنین MEDLINE؛ EMBASE؛ CENTRAL ( کتابخانه کاکرین)، LILACS و دیگر بانکهای اطلاعاتی پزشکی بینالمللی، به علاوه پایگاههای ثبت کارآزماییهای در حال انجام و Transfusion Evidence Library (www.transfusionevidencelibrary.com) را جستوجو کردیم. همه جستوجوها تا 5 مارچ 2013 بهروز شدند.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای که به مقایسه دسفریوکسامین با دارونما (placebo)، شلاتور آهن دیگر، یا مقایسه دو برنامه یا دوز دسفریوکسامین در افراد مبتلا به تالاسمی وابسته به ترانسفیوژن پرداختند.
شش نویسنده که بهطور مستقل از هم کار کردند، در ارزیابی کیفیت کارآزمایی و استخراج دادهها مشارکت داشتند. برای یک کارآزمایی، محققان به دلیل درخواست، دادههای بیشتری را ارایه کردند.
در مجموع 22 کارآزمایی شامل 2187 شرکتکننده (بین 11 و 586 نفر) وارد این مرور شدند. این کارآزماییها شامل هشت مقایسه میان دسفریوکسامین به تنهایی و دفریپرون به تنهایی؛ پنج مقایسه میان دسفریوکسامین همراه با دفریپرون و دفریپرون به تنهایی؛ هشت مقایسه میان دسفریوکسامین به تنهایی و دسفریوکسامین همراه با دفریپرون؛ دو مقایسه میان دسفریوکسامین با دفراسیروکس؛ و دو مقایسه میان راههای مختلف تجویز دسفریوکسامین (دوز بولوس در مقایسه با اینفیوژن پیوسته (continuous)) بودند. بهطور کلی، کارآزماییهای معدودی پیامدهای یکسان یا طولانیمدت را اندازهگیری کردند. هفت کارآزمایی عملکرد قلبی یا فیبروز کبدی را به عنوان معیارهایی برای تشخیص آسیب اندام انتهایی گزارش کردند؛ هیچیک از کارآزماییها شامل مقایسه با دفراسیروکس نبودند.
پنج کارآزمایی در مجموع هفت مورد مرگومیر را گزارش کردند؛ سه مورد در بیماران دریافتکننده دسفریوکسامین به تنهایی، و دو مورد در بیماران دریافتکننده دسفریوکسامین و دفریپرون. همچنین در بیمار دیگری که دفریپرون دریافت کرد و در بیمار دیگری که فقط با دفراسیروکس درمان شد، مرگومیر رخ داد. یک کارآزمایی، پنج مورد مرگومیر بیشتر را در بیمارانی گزارش کرد که از درمان تصادفیسازی شده (دفریپرون با یا بدون دسفریوکسامین) کنارهگیری کرده و درمان خود را به فقط دسفریوکسامین تغییر دادند.
یک کارآزمایی قصد داشت پیگیری را به مدت پنج سال ادامه دهد اما به دلیل تاثیرات مفید کاهش سطح فریتین سرم در افرادی که درمان ترکیبی دسفریوکسامین و دفریپرون را در مقایسه با دفریپرون به تنهایی دریافت کردند، زودتر از موعد متوقف شد. نتایج این کارآزمایی و سه کارآزمایی دیگر مزیت درمان ترکیبی را با دسفریوکسامین و دفریپرون نسبت به تک درمانی برای کاهش ذخایر آهن که توسط سطح فریتین سرم اندازهگیری میشود، نشان دادند. با این وجود با اندازهگیری مستقیم یا غیرمستقیم آهن کبد، شواهدی مبنی بر بهبود کارآمدی درمان ترکیبی با دسفریوکسامین و دفریپرون در برابر تک درمانی وجود ندارد.
کارآزماییهای قبلی که بار آهن قلب را بهطور غیرمستقیم با اندازهگیری سیگنال *T2 تصویربرداری رزونانس مغناطیسی اندازهگیری کردند، نشان دادند که دفریپرون ممکن است آهن قلب را سریعتر از دسفریوکسامین کاهش دهد. با این حال، متاآنالیز دو کارآزمایی نشان داد کسر جهشی بطن چپ در بیماران دریافتکننده دسفریوکسامین به تنهایی در مقایسه با افرادی که درمان ترکیبی دسفریوکسامین و دفریپرون را دریافت کردند، به میزان قابل توجهی کمتر بود.
بروز عوارض جانبی توسط 18 کارآزمایی ثبت شد. این موارد در تمام درمانها رخ داد، اما در یک کارآزمایی با دسفریوکسامین به میزان قابل توجهی کمتر از دفریپرون بود، نسبت خطر (relative risk): 0.45؛ (95% فاصله اطمینان: 0.24 تا 0.84) و در دو کارآزمایی دیگر با دسفریوکسامین به تنهایی نیز به میزان قابل توجهی کمتر از دسفریوکسامین همراه با دفریپرون گزارش شد، نسبت خطر (relative risk): 0.33؛ (95% فاصله اطمینان: 0.13 تا 0.84). بهطور خاص، چهار مطالعه قطع دائمی درمان را به دلیل عوارض جانبی دفریپرون گزارش کردند؛ فقط یکی از این موارد قطع مصرف دائمی مرتبط با دسفریوکسامین است. همچنین در یک کارآزمایی، فراوانی بروز عوارض جانبی در بیمارانی که دفراسیروکس دریافت کردند، بیشتر از بیماران دریافتکننده دسفریوکسامین بود. هشت کارآزمایی، بروز عوارض جانبی موضعی را از جمله درد و تورم در محل اینفیوژن دسفریوکسامین، گزارش کردند. عوارض جانبی مرتبط با دفریپرون شامل درد مفاصل، اختلالات گوارشی، افزایش آنزیمهای کبدی و نوتروپنی (neutropenia)؛ و عوارض جانبی مرتبط با دفراسیروکس شامل افزایش آنزیمهای کبدی و نارسایی کلیه بودند. پایش منظم تعداد گلبولهای سفید برای دفریپرون، و پایش عملکرد کبد و کلیه برای دفراسیروکس توصیه شده است.
بهطور خلاصه، دسفریوکسامین و شلاتورهای آهن خوراکی دفریپرون و دفراسیروکس باعث کاهش قابل توجه ذخایر آهن در افراد وابسته به ترانسفیوژن و دارای اضافهبار آهن میشوند. هیچ شواهدی از کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده وجود ندارد که نشان دهد یکی از این عوامل موجب کاهش بیشتری در آسیب قابل توجه بالینی در اندامهای انتهایی میشود، اگرچه در دو کارآزمایی، درمان ترکیبی با دسفریوکسامین و دفریپرون نسبت به دسفریوکسامین به تنهایی موجب بهبودی بیشتری در کسر جهشی بطن چپ شد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.