استفاده از شلاتور آهن دفریپرون در افراد مبتلا به تالاسمی و وابسته به تزریق‌های خون

در تالاسمی گاهی بدن نمی‌تواند هموگلوبین کافی را تولید کند. تزریق منظم خون می‌تواند این وضعیت را مدیریت کند، اما ممکن است منجر به تجمع آهن اضافی در بدن شود، که اگر حذف نشود، به اندام‌های اصلی آسیب می‌رساند. درمان شلاسیون آهن (iron chelation therapy) مقدار اضافی آن را از بین می‌برد؛ یکی از شلاتورهای رایج، دفریپرون (deferiprone) است. سوالاتی وجود دارند مبنی بر اینکه دفریپرون به اندازه پرمصرف‌ترین شلاتور آهن، دسفریوکسامین (desferrioxamine)، خوب و بی‌خطر است یا خیر. دسفریوکسامین توسط یک سوزن زیر پوست یا داخل ورید تزریق شده، و به مدت 20 سال، یک تک‌درمانی (monotherapy) استاندارد بوده است.

هفده کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‌شده، دفریپرون را با دسفریوکسامین مقایسه کردند. آنها اطلاعات کمی را در مورد مرگ‌ومیر یا آسیب اندام انتهایی گزارش می‌دهند، بنابراین ما تاثیرات درمان را با استفاده از نشانگرهای دیگر گزارش می‌کنیم. حذف آهن اضافی با غلظت آهن در خون و کبد؛ عملکرد قلب؛ و مقدار آهن دفع‌شده در ادرار ارزیابی شد. بااین‌حال، مقدار آهن حذف شده با دفریپرون یا دسفریوکسامین هم‌سو و سازگار نبود؛ یکی از دلایل آن، این بود که پیامدها، متفاوت از هم سنجیده شدند. این کار مقایسه نتایج میان کارآزمایی‌ها را دشوار می‌کند.

عوارض جانبی شامل درد مفاصل، تهوع، ناراحتی‌های معده و کاهش تعداد گلبول‌های سفید خون همراه با دفریپرون و درد یا واکنش‌های پوستی در محل تزریق و درد مفاصل با دسفریوکسامین بودند. در یک کارآزمایی، خطر ایجاد یک عارضه جانبی با دفریپرون دو برابر خطر با دسفریوکسامین بود. دو کارآزمایی دیگر، سه برابر افزایش خطر یک عارضه جانبی را با درمان ترکیبی دفریپرون و دسفریوکسامین در مقایسه با دسفریوکسامین به‌تنهایی نشان داد.

ما هیچ شواهدی را برای تغییر توصیه‌های فعلی برای درمان اضافه‌بار آهن در تالاسمی با دفریپرون، زمانی‌که از دسفریوکسامین نمی‌توان استفاده کرد یا کافی نیست، پیدا نکردیم. تشدید درمان با دسفریوکسامین یا استفاده از دیگر شلاتورهای آهن خوراکی (یا هر دوی این موارد) درمان ثابت برای معکوس کردن مشکلات قلبی ناشی از اضافه‌بار آهن است. در واقع، سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) اخیرا از دفریپرون به‌تنهایی حمایت کرد تا به‌عنوان آخرین راه درمان در بیماران مبتلا به تالاسمی، میلودیسپلازی (myelodysplasia) و بیماری سلول داسی‏‌شکل (sickle cell disease) مورد استفاده قرار گیرد. خطر افزایش آنزیم‌های کبدی یا تعداد بسیار کم گلبول‌های سفید خون با دفریپرون به این معنی است که این درمان نباید استفاده شود مگر اینکه پایش دقیق بر شمارش کامل خون و عملکرد کبد امکان‌پذیر باشد. انجام کارآزمایی‌های بزرگ از درمان شلاسیون با معیارهای استاندارد ذخایر آهن و آسیب اندام انتهایی مورد نیاز هستند تا بتوان داده‌های ارزشمند کارآزمایی را مقایسه و آنالیز کرد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

در غیاب داده‌های کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده، شواهدی وجود ندارد که نشان دهد نیاز به تغییر در توصیه‌های درمانی فعلی وجود دارد؛ به این معنی که در صورت منع مصرف یا ناکافی بودن دسفریوکسامین، دفریپرون برای درمان اضافه‌بار آهن در افراد مبتلا به تالاسمی ماژور توصیه می‌شود. تشدید درمان با دسفریوکسامین (از طریق زیرجلدی یا داخل وریدی) یا استفاده از دیگر شلاتورهای آهن خوراکی، یا هر دو، درمان ثابت‌شده برای معکوس کردن اختلال عملکرد قلب به دلیل بار اضافی آهن است. در واقع، سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) اخیرا از دفریپرون به عنوان آخرین راه‌حل برای درمان اضافه‌بار آهن در تالاسمی، میلودیسپلازی (myelodysplasia) و بیماری سلول داسی‏‌شکل استفاده می‌کند. بااین‌حال، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد عوارض جانبی در بیماران تحت درمان با دفریپرون در مقایسه با دسفریوکسامین و در بیمارانی که با دفریپرون و دسفریوکسامین ترکیبی در مقایسه با دسفریوکسامین به‌تنهایی درمان می‌شوند، افزایش می‌یابد. نیاز فوری به انجام کارآزمایی‌هایی با قدرت کافی و با کیفیت بالا وجود دارد که کارآمدی کلی بالینی و پیامد طولانی‌مدت دفریپرون را با دسفریوکسامین مقایسه کنند.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

تالاسمی ماژور (thalassaemia major) یک بیماری ژنتیکی است که با کاهش توانایی تولید هموگلوبین مشخص می‌شود. مدیریت بالینی کم‌خونی ناشی از این وضعیت، از طریق ترانسفیوژن گلبول‌های قرمز خون انجام می‌شود.

ترانسفیوژن‌های مکرر، منجر به انباشت بیش از حد آهن در بدن (اضافه‌بار آهن (iron overload)) می‌شود که برای حذف آن، از درمان شلاسیون آهن یا آهن‌زدایی (chelation) استفاده می‌شود. مشخص شده که یک شلاتور آهن که معمولا مورد استفاده قرار می‌گیرد، دفریپرون (deferiprone)، از نظر دارویی موثر است. بااین‌حال، سوالات مهمی در مورد کارآمدی و بی‌خطری (safety) دفریپرون در مقایسه با یک شلاتور آهن دیگر، دسفریوکسامین (desferrioxamine)، وجود دارد.

اهداف: 

خلاصه کردن داده‌های کارآزمایی‌ها در مورد کارآمدی بالینی و بی‌خطری دفریپرون و مقایسه کارآمدی بالینی و بی‌خطری دفریپرون و دسفریوکسامین در تالاسمی.

روش‌های جست‌وجو: 

پایگاه ثبت کارآزمایی‌های هموگلوبینوپاتی‌های گروه فیبروز سیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ CENTRAL ( کتابخانه کاکرین)؛ LILACS و دیگر بانک‌های اطلاعاتی پزشکی بین‌المللی، علاوه‌بر پایگاه‌های ثبت کارآزمایی‌های در حال انجام و کتابخانه شواهد ترانسفیوژن (Transfusion Evidence Library) (www.transfusionevidencelibrary.com) را جست‌وجو کردیم. ما هم‌چنین با تولیدکنندگان دفریپرون و دسفریوکسامین تماس گرفتیم.

همه جست‌وجوها تا 05 مارچ 2013 به‌روز شدند.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده که دفریپرون را با شلاتور آهن دیگری مقایسه کردند؛ یا به مقایسه دو برنامه یا دوز دفریپرون، در افراد مبتلا به تالاسمی وابسته به ترانسفیوژن پرداختند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را از نظر خطر سوگیری (bias) ارزیابی کرده و داده‌ها را استخراج کردند. داده‌های ازدست‌رفته از محققین اصلی درخواست شدند.

نتایج اصلی: 

در مجموع 17 کارآزمایی شامل 1061 شرکت‌کننده (محدوده 13 تا 213 شرکت‌کننده در هر کارآزمایی) وارد شدند. از این میان، 16 کارآزمایی دفریپرون به‌تنهایی را با دسفریوکسامین به‌تنهایی، یا درمان ترکیبی دفریپرون و دسفریوکسامین را با دفریپرون به‌تنهایی یا دسفریوکسامین به‌تنهایی مقایسه کردند؛ یک مورد برنامه‌های مختلف دفریپرون را مقایسه کرد. توافق کمی میان پیامدها و اطلاعات محدود برای ارزیابی کامل خطر سوگیری در اکثر کارآزمایی‌های واردشده وجود داشت.

چهار کارآزمایی مرگ‌ومیر را گزارش کردند؛ هرکدام مرگ‌ومیر یک نفر را گزارش دادند که دفریپرون را با یا بدون دسفریوکسامین دریافت کرده بود. یک کارآزمایی، پنج مورد مرگ‌ومیر بیشتر را در بیمارانی گزارش کرد که از درمان تصادفی‌سازی شده (دفریپرون با یا بدون دسفریوکسامین) کناره‌گیری کرده و درمان خود را به فقط دسفریوکسامین تغییر دادند. هفت کارآزمایی عملکرد قلبی یا فیبروز کبدی را به‌عنوان معیارهای آسیب اندام انتهایی گزارش کردند.

کارآزمایی‌های اولیه که بار آهن قلب را به‌طور غیرمستقیم توسط سیگنال *T2 تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (magnetic resonance imaging; MRI) اندازه‌گیری کردند، نشان دادند که دفریپرون ممکن است آهن قلب را سریع‌تر از دسفریوکسامین کاهش دهد. بااین‌حال، یک متاآنالیز از دو کارآزمایی نشان داد کسر جهشی بطن چپ در بیمارانی که فقط دسفریوکسامین دریافت کردند، در مقایسه با درمان ترکیبی، به‌طور معنی‌داری کاهش یافت.  

یک کارآزمایی، که برای پنج سال پیگیری برنامه‌ریزی شده بود، به دلیل رسیدن به تاثیرات مفید درمان ترکیبی در مقایسه با دفریپرون به‌تنهایی از نظر کاهش سطوح فریتین سرم، زود متوقف شد.

نتایج این کارآزمایی و سه مورد دیگر مزیت درمان ترکیبی را نسبت به تک‌درمانی (monotherapy) برای کاهش ذخایر آهن که توسط فریتین سرم اندازه گیری می‌شود، نشان می‌دهد. بااین‌حال، هیچ شواهد قطعی یا منسجمی از معیارهای مستقیم یا غیرمستقیم آهن کبد برای بهبودی در اثربخشی درمان ترکیبی دفریپرون و دسفریوکسامین نسبت به تک‌درمانی وجود ندارد. هم دفریپرون و هم دسفریوکسامین کاهش معنی‌داری را در ذخایر آهن بیماران وابسته به ترانسفیوژن و دارای اضافه‌بار آهن ایجاد می‌کنند. هیچ شواهدی از کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده وجود ندارد که نشان دهد کدام‌یک از آنها کاهش بیشتری را در آسیب اندام انتهایی ایجاد می‌کند که از نظر بالینی معنی‌دار باشد.

شواهدی از بروز عوارض جانبی در تمام گروه‌های درمانی مشاهده شدند. وقوع عارضه جانبی با دفریپرون نسبت به دسفریوکسامین در یک کارآزمایی به‌طور معنی‌داری بیشتر بود (RR؛ 2.24؛ 95% CI؛ 1.19 تا 4.23). متاآنالیز دو کارآزمایی دیگر افزایش معنی‌دار خطر عوارض جانبی مرتبط با ترکیب دفریپرون و دسفریوکسامین را در مقایسه با دسفریوکسامین به‌تنهایی نشان داد (RR: 3.04؛ 95% CI؛ 1.18 تا 7.83). شایع‌ترین عارضه جانبی گزارش‌شده، درد مفاصل بود که در بیماران دریافت کننده دفریپرون به‌طور معنی‌داری بیشتر از دسفریوکسامین رخ داد (RR: 2.64؛ 95% CI؛ 1.21 تا 5.77). دیگر عوارض جانبی شایع شامل اختلالات گوارشی و همچنین نوتروپنی یا لکوپنی، یا هر دو، بودند.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information