اختلال دوقطبی (bipolar disorder) یک اختلال روانی است که با دورههایی از خلقوخوی بالا به نام مانیا (mania) یا هیپومانیا (اگر شدت کمتری داشته باشد)، و دورههایی از خلقوخوی پائین (افسردگی) مشخص میشود.
داروها، درمان اصلی مانیا بوده و هدف اولیه آنها کاهش بیقراری (agitation)، پرخاشگری و رفتارهای خطرناک است.
عوامل ضدروانپریشی و دیگر داروهای ضدمانیا وارد دستورالعملهای بالینی درمان مانیا شدهاند. این مرور، استفاده از یک داروی ضدروانپریشی، آریپیپرازول (aripiprazole)، را در نظر میگیرد و میزان موثر بودن آن را در درمان مانیای حاد ارزیابی میکند. همچنین عوارض جانبی آریپیپرازول را بررسی کرده و درباره این موضوع بحث میکند که بیماران، آریپیپرازول را به عنوان یک درمان قابل قبول برای خود میپذیرند یا خیر.
ده مطالعه وارد این مرور شدند (3340 شرکتکننده). بیشتر مطالعات، آریپیپرازول را در برابر دارونما (placebo) مقایسه کردند، اما برخی از پژوهشگران، آریپیپرازول را در برابر هالوپریدول (haloperidol) (دو مطالعه) و در برابر لیتیوم (lithium) (یک مطالعه) مقایسه کردند. دو مطالعه تاثیر افزودن آریپیپرازول را به درمان دیگر (والپروات (valproate) یا لیتیوم) بررسی کرده و این ترکیب را در برابر دارونما همراه با این درمانهای دیگر، مقایسه کردند. خطر کلی سوگیری (bias) را در ده مطالعه، نامشخص ارزیابی کردیم.
معیار اصلی تاثیر، میانگین تغییر در مقیاس رتبهبندی یانگ برای مانیا (Young Mania Rating Scale) از آغاز تا پایان کارآزمایی بود؛ این ابزار توسط متخصصان بالینی برای ارزیابی شدت مانیا استفاده میشود. پس از سه هفته درمان، آریپیپرازول در کاهش شدت مانیا نسبت به دارونما بهتر بود، چه به تنهایی استفاده شد یا به دیگر تثبیتکنندههای خلقوخو اضافه شد. تاثیر آن نسبتا کم بود. با این حال، آریپیپرازول در مقایسه با دارونما باعث افزایش بیقراری درونی (بیقراری حرکتی (akathisia))، تهوع و یبوست شد. آریپیپرازول در کاهش نشانههای مانیا به اندازه دیگر درمانهای دارویی (هالوپریدول و لیتیوم) موثر بود. آریپیپرازول نسبت به هالوپریدول، اختلالات حرکتی کمتری را ایجاد کرد و باعث افزایش جزئی در پرولاکتین (هورمونی که توسط غده هیپوفیز ترشح میشود) شد. احتمال ادامه درمان در افرادی که آریپیپرازول مصرف کردند بیشتر از افرادی بود که هالوپریدول دریافت کردند، اما این احتمال نسبت به افرادی که دارونما یا لیتیوم مصرف کردند، بیشتر نبود. دلیل اصلی تفاوت در نرخ خروج بیماران از کارآزمایی میان گروههای آریپیپرازول و هالوپریدول، عوارض جانبی مرتبط با هالوپریدول بود.
بهطور خلاصه، آریپیپرازول در مقایسه با دارونما یک درمان موثر برای مدیریت مانیا است. این یافته بر اساس مطالعاتی است که جمعیتهای مختلف سنی (یعنی کودکان، نوجوانان و بزرگسالان) را وارد کردند. در جمعیت بزرگسالان، مطالعات به مقایسه مستقیم آریپیپرازول در برابر هالوپریدول، لیتیوم و دارونما پرداختند، اما شواهد موجود برای درمان جمعیت کودکان و نوجوانان فقط از مطالعات کنترلشده با دارونما حاصل شد. با توجه به فقدان شواهد حاصل از مقایسه آریپیپرازول در برابر دیگر داروها، جایگاه دقیق آن در درمان مشخص نیست. برای تعیین اینکه این درمان در گروههای سنی مختلف به یک اندازه موثر است یا خیر، انجام مطالعات بیشتری با تمرکز بر جمعیتهای خاص مورد نیاز است.
آریپیپرازول یک داروی موثر در درمان مانیا در جمعیتی شامل بزرگسالان، کودکان و نوجوانان بود، هرچند مصرف آن منجر به اختلالات گوارشی و حرکتی میشود. کارآزماییهای مشابه با داروهایی غیر از هالوپریدول و لیتیوم اندک هستند، بنابراین جایگاه دقیق آریپیپرازول در درمان نامشخص است.
اختلال دوقطبی (bipolar disorder)، یک اختلال روانی است که با اپیزودهایی از خلقوخوی بالا یا تحریکپذیر (اپیزودهای مانیا (manic) یا هیپومانیا (hypomanic)) و اپیزودهایی از خلقوخوی پائین و از دست دادن انرژی (اپیزودهای افسردگی) مشخص میشود. درمان دارویی، خط اول درمان مانیای (mania) حاد با هدف اولیه کنترل سریع بیقراری (agitation)، پرخاشگری و رفتارهای خطرناک است. آریپیپرازول (aripiprazole)، یک داروی آنتیسایکوتیک آتیپکال است که در درمان مانیا هم به صورت تک درمانی (monotherapy) و هم در ترکیب با دیگر داروها مورد استفاده قرار میگیرد. دستورالعملهای بالینی انجمن سایکوفارماکولوژی بریتانیا (British Association of Psychopharmacology) گزارش میدهند که در کارآزماییهای کنترلشده با دارونما (placebo)، تک درمانی با داروهای آنتیسایکوتیک آتیپکال، از جمله آریپیپرازول، برای درمان اپیزودهای مانیای حاد یا مختلط موثر هستند.
ارزیابی کارآمدی و تحملپذیری آریپیپرازول به تنهایی یا در ترکیب با دیگر درمانهای دارویی ضد مانیا، در مقایسه با دارونما و دیگر درمانهای دارویی، در کاهش نشانههای اپیزودهایی از مانیای حاد یا مختلط. اهداف دیگر شامل مرور قابلیت پذیرش درمان با آریپیپرازول، بررسی عوارض جانبی درمان با آریپیپرازول، و تعیین نرخ کلی مورتالیتی میان افرادی بود که تحت درمان با آریپیپرازول قرار داشتند.
پایگاه ثبت تخصصی گروه افسردگی، اضطراب و اختلال روانی در کاکرین (مطالعات CCDANCTR و منابع CCDANCTR)، همه سالها تا 31ام جولای 2013 جستوجو شد. این پایگاه ثبت شامل کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده مرتبط از موارد زیر است: کتابخانه کاکرین (تمامی سالها)، MEDLINE (1950 تاکنون)، EMBASE (1974 تاکنون) و PsycINFO (1967 تاکنون). همچنین پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی Bristol-Myers Squibb، پورتال کارآزماییهای (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت (WHO) و ClinicalTrials.gov (تا آگوست 2013) را جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی شدهای که به مقایسه تاثیر آریپیپرازول در برابر دارونما یا دیگر داروها در درمان اپیزودهای مانیای حاد یا مختلط پرداختند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم به استخراج دادهها از جمله دادههای مربوط به عوارض جانبی از گزارشهای کارآزمایی پرداخته و سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. برای دستیابی به دادههای از دست رفته، با تولیدکننده دارو یا نویسندگان کارآزمایی تماس گرفته شد.
ده مطالعه (3340 شرکتکننده) در این مرور وارد شدند. هفت مطالعه، تک درمانی با آریپیپرازول را در برابر دارونما مقایسه کردند (2239 شرکتکننده)؛ دو مورد از آنها شامل یک بازوی مقایسه سوم بود - یک مطالعه از لیتیوم (lithium) (485 شرکتکننده) و مطالعه دیگر از هالوپریدول (haloperidol) (480 شرکتکننده) استفاده کردند. دو مطالعه آریپیپرازول را به عنوان یک درمان کمکی همراه با والپروات (valproate) یا لیتیوم در برابر دارونما به عنوان یک درمان کمکی مقایسه کردند (754 شرکتکننده)، و یک مطالعه نیز آریپیپرازول را در برابر هالوپریدول مقایسه کرد (347 شرکتکننده). خطر کلی سوگیری، نامشخص بود. نرخ بالای خروج بیماران از اکثر کارآزماییها (بیش از 20% برای هر مداخله در هشت کارآزمایی) ممکن است بر تخمینهای کارآمدی نسبی تاثیر گذاشته باشد. شواهد نشان میدهند که آریپیپرازول در کاهش نشانههای مانیا در بزرگسالان و کودکان/نوجوانان در هفتههای سوم و چهارم موثرتر از دارونما بود، اما در هفته ششم اثربخشی نداشت (مقیاس رتبهبندی یانگ برای مانیا (Young Mania Rating Scale; YMRS)؛ تفاوت میانگین (MD) در هفته سوم (اثرات تصادفی (random effects): 3.66-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 5.82- تا 2.05-؛ شش مطالعه؛ N = 1819، شواهد با کیفیت متوسط) - این تفاوت، نسبتا کم است. در سه مطالعه روی بزرگسالان، آریپیپرازول با دیگر درمانهای دارویی مقایسه شد - در یک مطالعه از لیتیوم و در دو مطالعه از هالوپریدول استفاده شد. هیچ تفاوتی با اهمیت آماری میان آریپیپرازول و دیگر درمانهای دارویی از نظر کاهش نشانههای مانیا در هفته سوم (YMRS؛ MD در هفته سوم (اثرات تصادفی): 0.07؛ 95% CI؛ 1.24- تا 1.37؛ سه مطالعه؛ N = 972، شواهد با کیفیت متوسط) یا هر نقطه زمانی دیگر تا پایان هفته 12ام مشاهده نشد. آریپیپرازول در مقایسه با دارونما، باعث اختلالات حرکتی بیشتری شد، این موضوع در مقیاس سیمپسون-آنگوس (Simpson Angus Scale; SAS)، مقیاس بیقراری حرکتی بارنز (Barnes Akathisia Scale; BAS) و بیقراری حرکتی گزارششده توسط شرکتکنندگان اندازهگیری شد ( شواهد با کیفیت بالا) و افراد بیشتری نیاز به درمان با داروهای آنتیکولینرژیک پیدا کردند (خطر نسبی (RR) (اثرات تصادفی): 3.28؛ 95% CI؛ 1.82 تا 5.91؛ دو مطالعه؛ N = 730، شواهد با کیفیت بالا). آریپیپرازول همچنین منجر به اختلالات گوارشی بیشتری (تهوع ( شواهد با کیفیت بالا) و یبوست) شد و باعث شد تعداد بیشتری از کودکان/نوجوانان سطح پرولاکتین پائینتر از حد طبیعی داشته باشند. ناهمگونی (heterogeneity) قابل توجهی در متاآنالیز اختلالات حرکتی مرتبط با آریپیپرازول و دیگر درمانها مشاهده شد که احتمالا به دلیل پروفایلهای متفاوت عوارض جانبی لیتیوم و هالوپریدول بوده است. در نقطه زمانی سه هفته، انجام متاآنالیز به دلیل کمبود اطلاعات امکانپذیر نبود؛ با این حال، در هفته 12ام، هالوپریدول بهطور قابل توجهی منجر به اختلالات حرکتی بیشتری نسبت به آریپیپرازول شد، این امر با استفاده از SAS؛ BAS و مقیاس حرکتی غیرارادی غیرطبیعی (Abnormal Involuntary Movement Scale; AIMS) و همچنین بیقراری حرکتی گزارششده توسط شرکتکنندگان اندازهگیری شد. در هفته 12ام، محققین هیچ تفاوتی را میان آریپیپرازول و لیتیوم (SAS؛ BAS؛ AIMS) گزارش نکردند، به جز از نظر بیقراری حرکتی گزارششده توسط شرکتکنندگان (RR: 2.97؛ 95% CI؛ 1.37 تا 6.43؛ یک مطالعه؛ N = 313).
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.