مداخلات متناسبشده برای تغییر عملکرد بالینی حرفهای، مداخلاتی هستند که به دنبال بررسی عواملی برنامهریزی میشوند که عملکرد حرفهای فعلی و هر دلیلی را برای مقاومت در برابر عملکرد جدید توضیح میدهند. این عوامل به استفاده از اصطلاحات مختلف، از جمله موانع، توانمندسازها، مشکلات، و تسهیلکنندهها اشاره میکنند؛ در این مرور، ما از اصطلاح عوامل تعیینکننده در عملکرد بالینی استفاده میکنیم تا همه این عوامل را شامل شود. عوامل تعیینکننده ممکن است در شرایط مختلف مراقبتهای سلامت، گروههای متخصصان مراقبتهای سلامت، یا وظایف بالینی متفاوت باشند. بهطور گستردهای فرض بر این است که تلاش برای تغییر عملکرد حرفهای احتمال موفقیت کمتری دارد مگر اینکه این عوامل تعیینکننده شناسایی و در نظر گرفته شوند.
در مرور قبلی، ما 26 مطالعه را وارد کردیم و به این نتیجه رسیدیم که متناسبسازی میتواند عملکرد حرفهای را تغییر دهد. با این حال، مطالعات بیشتری در مورد متناسبسازی منتشر شده و بنابراین مطالعات جدید را در بهروزرسانی مرور گنجاندیم.
در این مرور جدید، 32 مطالعه را وارد کردیم. یافتهها همچنان نشان میدهند که مداخلات متناسبشده میتوانند عملکرد بالینی حرفهای را تغییر دهند، اگرچه همیشه موثر نبوده و، در صورت موثر بودن، تاثیر آن کوچک تا متوسط است. شواهد کافی در مورد موثرترین رویکردها برای متناسبسازی وجود ندارد، از جمله اینکه چگونه عوامل تعیینکننده باید شناسایی شوند، چگونه باید تصمیمگیری شود که کدام تعیینکنندهها برای پرداختن به آنها مهمتر هستند، و چگونه مداخلات باید برای در نظر گرفتن عوامل تعیینکننده مهم انتخاب شوند. علاوه بر این، هیچ شواهدی در مورد مقرون به صرفه بودن مداخلات متناسبشده در مقایسه با دیگر مداخلات برای تغییر عملکرد بالینی حرفهای وجود ندارد. بنابراین، انجام مطالعات تحقیقاتی آینده باید به دنبال توسعه و ارزیابی رویکردهای سیستماتیکتری برای متناسبسازی باشد.
علیرغم افزایش تعداد مطالعات جدید شناساییشده، یافته کلی ما همچنان مشابه با یافتههای مرور قبلی است. پیادهسازی استراتژیهای متناسب شده میتواند موثر باشد، اما تاثیر آن متغیر بوده و تمایل به کوچک تا متوسط دارد. تعداد مطالعات اندک بوده و انجام تحقیقات بیشتری مورد نیاز است، از جمله کارآزماییهایی که مداخلات متناسبشده را با عدم انجام مداخله یا مداخلات دیگر مقایسه کنند، همچنین مطالعاتی برای توسعه و بررسی مولفههای تطبیق (شناسایی مهمترین عوامل تعیینکننده، انتخاب مداخلات برای پرداختن به عوامل تعیینکننده). مطالعات موجود کنونی از روشهای مختلفی برای شناسایی عوامل تعیینکننده در عملکرد بالینی و رویکردهای مختلف برای انتخاب مداخلات برای پرداختن به عوامل تعیینکننده، استفاده کردهاند. هنوز مشخص نیست که چگونه میتوان مداخلات را به بهترین نحو متناسب کرد و بنابراین مشخص نیست که تاثیر یک مداخله مطلوب متناسبشده چه خواهد بود.
اجرای استراتژیهای مداخلات متناسبشده (tailored interventions) اغلب میان رویکردهایی برای ارتقای سطح بهبودی در عملکرد حرفهای سلامت توصیه میشوند. تلاش برای تغییر رفتار متخصصان سلامت ممکن است توسط انواع مختلف موانع، مشکلات، یا عوامل (که در مجموع از آنها به عنوان عوامل تعیینکننده عملکرد بالینی (determinants of practice) یاد میکنیم) با مانع مواجه شود. اگر استراتژیهای پیادهسازی بهطور خاص برای پرداختن به این عوامل تعیینکننده انتخاب شوند، احتمال تغییر بیشتر خواهد بود.
تعیین اینکه استراتژیهای مداخلات متناسبشده در بهبود عملکرد حرفهای و پیامدهای مراقبت سلامت موثر هستند یا خیر. ما مداخلات متناسبشده را برای پرداختن به عوامل تعیینکننده در عملکرد بالینی با عدم انجام مداخله یا مداخلاتی که برای عوامل تعیینکننده متناسب نشده بودند، مقایسه کردیم.
جستوجوهایی را در کتابخانه کاکرین ، MEDLINE؛ EMBASE؛ PubMed؛ CINAHL، و British Nursing Index تا می 2014 انجام دادیم. جستوجوی نهایی را در دسامبر 2014 (فقط در MEDLINE) برای کارآزماییهای اخیرا منتشرشده انجام دادیم. در مارچ 2013 جستوجوهایی را در متا رجیستر کارآزماییهای کنترلشده ( m RCT) انجام دادیم. همچنین دو مجله را به صورت دستی جستوجو کردیم.
کارآزماییهای خوشهای-تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs) از مداخلات متناسبشده برای بررسی عوامل تعیینکننده در عملکرد بالینی به صورت آیندهنگر، که عملکرد حرفهای یا پیامدهای مراقبت سلامت را بهطور عینی اندازهگیری کردند، و در آنها حداقل یک گروه مداخلهای را دریافت کردند که برای پرداختن به عوامل تعیینکننده در عملکرد بالینی به صورت آیندهنگر طراحی شدند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم کیفیت دادهها را بررسی کرده و آنها را استخراج کردند. آنالیزهای کمّی (quantitative) و کیفی را انجام دادیم، آنالیز کمّی شامل دو عنصر بود: ما 1) آنالیزهای متا-رگرسیون (meta-regression) را برای مقایسه مداخلات متناسبشده برای پرداختن به عوامل تعیینشده شناختهشده با عدم انجام مداخله یا با مداخله(های) متناسب نشده برای عوامل تعیینکننده، و 2) آنالیزهای ناهمگونی (heterogeneity) را برای بررسی منابع تفاوتها در اثربخشی مداخلات، انجام دادیم. این موارد عبارت بودند از تاثیرات: خطر سوگیری (bias)، استفاده از یک نظریه هنگام توسعه مداخله، اینکه تعدیل برای عوامل موضعی انجام شد یا خیر، و تعداد حوزههایی که با عوامل تعیینکننده مورد بررسی قرار گرفتند.
ما نه مطالعه را به این مرور افزودیم تا تعداد کل مطالعات واردشده را به 32 برسانیم، که یک مداخله متناسبشده را برای پرداختن به تعیینکنندههای شناسایی شده در عملکرد بالینی با عدم مداخله یا مداخله(هایی) که با عوامل تعیینکننده متناسب نشدند، مقایسه کردند. پیامد عبارت بود از پیادهسازی عملکرد بالینی توصیهشده، به عنوان مثال توصیههای دستورالعمل بالینی در عملکرد بالینی. پانزده مطالعه دادههای کافی را برای گنجاندن در آنالیز کمّی ارائه کردند. نسبت شانس ادغام شده، 1.56 (95% فاصله اطمینان (CI): 1.27 تا 1.93، P < 0.001) بود. تعداد 17 مطالعه که در متاآنالیز قرار نگرفتند، یافتههایی داشتند که اثربخشی متغیری را همسو و سازگار با یافتههای متارگرسیون نشان دادند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.