بیحسی جراحی در ناحیه تحتانی بازو، از آرنج تا دست، ممکن است با تزریق بیحسکننده موضعی در اطراف شبکه عصبی بازویی (دستهای از اعصاب که از طناب نخاعی در گردن به بازو، از طریق شانه عبور میکند) انجام شود. چندین روش شایع و پُرکاربرد برای مسدود کردن شبکه عصبی بازویی (brachial plexus) وجود دارد، اما مشخص نیست که در صورت وجود، کدامیک بهترین است. این مرور سیستماتیک بهروز شده، تاثیرات انسداد شبکه عصبی بازویی را با تزریق بیحسکننده موضعی در ناحیه زیر استخوان ترقوه (بلوک اینفراکلاویکولار (infraclavicular block)) در مقابل تکنیکهای دیگر مقایسه کرد.
بانکهای اطلاعاتی را تا تاریخ جون 2013 جستوجو کرده و 22 مطالعه را شامل 1732 بیمار وارد کردیم که 842 نفر تحت بلوک اینفراکلاویکولار و 930 نفر تحت بلوک شبکه عصبی بازویی با یک تکنیک دیگر قرار گرفتند. از جمله دیگر تکنیکهای مورد استفاده میتوان به بلوک ناحیه آگزیلاری (axillary) (تزریق در ناحیه زیر بغل؛ 14 مطالعه)، بلوک سوپراکلاویکولار (supraclavicular) (تزریق در ناحیه بالای استخوان ترقوه؛ شش مطالعه)، بلوک ناحیه میانی استخوان هومرال (humeral) (تزریق در قسمت فوقانی بازو؛ دو مطالعه) و بلوک پاراسکالن (parascalene) (تزریق در ناحیه تحتانی گردن؛ یک مطالعه) اشاره کرد. یک مطالعه، بلوک اینفراکلاویکولار را هم با بلوک آگزیلاری و هم با بلوک سوپراکلاویکولار مقایسه کرد. نرخ موفقیت در بیحسی با استفاده از بلوک اینفراکلاویکولار بالا بوده، و این روش در ارایه بیحسی ناحیه تحتانی بازو به خوبی دیگر بلوکها عمل کرد. مزایای بلوک اینفراکلاویکولار شامل کاهش خطر درد ناشی از تورنیکت (tourniquet) اعمالشده بر ناحیه فوقانی بازو حین جراحی و زمان اجرای سریعتر (بهطور میانگین چهار دقیقه) در مقایسه با تکنیکهای پیچیدهتر بلوک آگزیلاری یا ناحیه میانی استخوان هومرال با استفاده از تزریق سه یا چهار دوز جداگانه (به جای فقط تزریق یک دوز) بود. وقوع عوارض جانبی چندان شایع نبوده، و هیچ تفاوتی میان بلوک اینفراکلاویکولار و دیگر بلوکها در این زمینه مشاهده نشد.
برای نتیجهگیری میتوان گفت که این مرور نشان داد بلوک اینفراکلاویکولار یک انتخاب موثر و بیخطر برای ایجاد بیحسی در ناحیه تحتانی بازو است.
ICB به اندازه دیگر BPBها بیخطر و موثر است، صرفنظر از اینکه تحت هدایت سونوگرافی استفاده شود یا تحریک عصب (neurostimulation). از جمله مزایای ICB میتوان به کاهش احتمال درد تورنیکت حین جراحی، افزایش اطمینان به بلوک عصب عضلانیپوستی در مقایسه با بلوک ناحیه آگزیلاری با تزریق یک دوز، و کاهش قابل توجه در زمان انجام بلوک نسبت به تزریق چندین دوز برای بلوک ناحیه آگزیلاری یا ناحیه میانی استخوان هومرال اشاره کرد.
روشهای متعددی برای بیحسی موضعی و انسداد شبکه عصبی بازویی وجود دارد. هنوز مشخص نیست که روش انتخابی برای بیحسی حین جراحی ناحیه تحتانی بازو کدام است، اگرچه ادعا میشود بلوک اینفراکلاویکولار (infraclavicular blockade; ICB) مزایای زیادی دارد. بنابراین یک مرور سیستماتیک را برای ارزیابی تاثیرات ICB در مقایسه با دیگر روشهای بلوک شبکه عصبی براکیال (brachial plexus blocks; BPBs) انجام دادیم. این مرور، ابتدا در سال 2010 منتشر شده و سپس در سال 2013 بهروز شد.
هدف از این مرور، ارزیابی کارآمدی و بیخطری (safety) انجام بلوک اینفراکلاویکولار (ICB) در مقایسه با دیگر روشهای بلوک شبکه عصبی براکیال در ارایه بیحسی منطقهای برای جراحی در ناحیه تحتانی بازو بود.
پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL) در کتابخانه کاکرین (2013، شماره 5)؛ MEDLINE (1966 تا جون 2013) از طریق OvidSP؛ و EMBASE (1980 تا جون 2013) از طریق OvidSP را جستوجو کردیم. همچنین خلاصه مقالات کنفرانسها (از سال 2004 تا 2012) و پایگاه ثبت کارآزماییهای www.clinicaltrials.gov را جستوجو کردیم. این جستوجوها برای مرور اصیل در سپتامبر 2008 انجام شدند.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (randomised controlled trials; RCTs) را وارد این مرور کردیم که ICB را با BPBهای دیگر به عنوان تنها تکنیک بیحسی برای انجام جراحی در ناحیه تحتانی بازو مقایسه کردند.
پیامد اولیه، ایجاد بیحسی جراحی کافی طی 30 دقیقه پس از تکمیل بلوک بود. پیامدهای ثانویه عبارت بودند از بلوک حسی اعصاب مجزا، درد تورنیکت (tourniquet)، زمان شروع انسداد حسی، طول دوره عملکرد بلوک، درد مرتبط با بلوک، و عوارض مربوط به بلوک.
در این مرور اصیل، 15 مطالعه را با 1020 شرکتکننده وارد کرده و دو مورد را نیز حذف کردیم. در این مرور بهروز شده، هفت مطالعه جدید را وارد کرده و شش مطالعه را حذف کردیم، این کار تعداد کل مطالعات واردشده را به 22 مورد رساند که شامل 1732 شرکتکننده بودند. مداخله در گروه کنترل شامل بلوک ناحیه آگزیلاری (axillary) در 14 مطالعه، بلوک سوپراکلاویکولار (supraclavicular) در شش مطالعه، بلوک میانی استخوان هومرال (humeral) در دو مطالعه، و بلوک پاراسکالن (parascalene) در یک مطالعه بودند. یک مطالعه ICB را با بلوک نواحی آگزیلاری و سوپراکلاویکولار مقایسه کرد. نه مطالعه از ICB تحت هدایت سونوگرافی استفاده کردند. خطر بیحسی ناموفق در جراحی در مدت 30 دقیقه پس از تکمیل بلوک، برای ICB و BPBهای دیگر مشابه بود (11.4% در مقایسه با 12.9%، خطر نسبی (RR): 0.88؛ 95% CI؛ 0.51 تا 1.52؛ P = 0.64)، اما احتمال بروز درد تورنیکت با استفاده از ICB کمتر رخ داد (11.9% در مقایسه با 18.0%؛ RR برای تجربه درد تورنیکت: 0.66؛ 95% CI؛ 0.47 تا 0.92؛ P = 0.02). آنالیز زیرگروه با استفاده از روش جایابی عصب، و با مداخله گروه کنترل، هیچ تفاوتی را با اهمیت آماری در خطر بیحسی ناموفق در جراحی نشان نداد. با این حال، ICB در مقایسه با بلوک ناحیه آگزیلاری با تزریق یک دوز، در بلوک حسی کامل عصب عضلانیپوستی (musculocutaneous) بهتر عمل کرد (RR برای شکست بیحسی: 0.46؛ 95% CI؛ 0.27 تا 0.60؛ P < 0.0001). ICB شروع اثر بلوک حسی اندکی طولانیتر داشت (تفاوت میانگین (MD): 1.9 دقیقه؛ 95% CI؛ 0.2 تا 3.6؛ P = 0.03) اما عملکرد سریعتری را نسبت به تزریق چندین دوز برای بلوک ناحیه آگزیلاری (MD؛ 2.7- دقیقه؛ 95% CI؛ 3.4- تا 2.0-؛ P < 0.00001) یا ناحیه میانی استخوان هومرال (MD؛ 4.8- دقیقه؛ 95% CI؛ 6.0- تا 3.6-؛ P < 0.00001) نشان داد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.