عوامل ضد قارچی در درمان نوزادان و کودکان مبتلا به عفونت‌های قارچی مهاجم

عفونت قارچی مهاجم یک مشکل مهم برای کودکانی است که سیستم ایمنی آنها به درستی کار نمی‌کند. اکثر این کودکان مبتلا به سرطان هستند. هنگامی که این کودکان دچار تب می‌شوند (به عنوان مثال تب زمانی رخ می‌دهد که گلبول‌های سفید خون یا نوتروفیل‌ها در طول شیمی‌درمانی کم می‌شوند) یا زمانی که عفونت به‌طور رسمی شناسایی می‌شود (مانند کاندیدمی، کاندیدیاز و آسپرژیلوزیس مهاجم)، می‌توان داروهای ضد قارچ را تجویز کرد. عوامل ضد قارچی که مقایسه شدند، به یک اندازه موثر بودند. ادغام داده‌های چند مطالعه موجود نشان می‌دهند که احتمال آسیب کلیوی با محصول لیپیدی آمفوتریسین B در مقایسه با آمفوتریسین B متداول کمتر است. منطقی است که استفاده از محصول لیپیدی آمفوتریسین B را توصیه کنیم، البته اگر از نظر هزینه مشکلی نباشد. هنگامی که دیگر عوامل ضد قارچی مقایسه شدند، تفاوت معنی‌داری در کودکان مشاهده نشد. انجام مطالعات بیشتر در کودکان برای ارزیابی ضد قارچ‌های موجود مورد نیاز است تا هر گونه مزایای آنها در رابطه با خطر مرگ، چشم‌انداز بهبودی کامل و مسمومیت‌های دارویی مشخص شوند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

داده‌های محدودی برای مقایسه عوامل ضد قارچی در کودکان مبتلا به عفونت قارچی تهاجمی تایید شده، احتمالی یا مشکوک در دسترس است. هنگامی که عوامل ضد قارچی مقایسه شدند، هیچ تفاوتی در مورتالیتی یا اثربخشی درمان مشاهده نشد. کودکان دریافت کننده محصول لیپیدی آمفوتریسین B در مقایسه با آمفوتریسین B متداول، با احتمال کمتری دچار سمیّت کلیوی شدند. انجام کارآزمایی‌های مقایسه‌ای بیشتر از تجویز داروهای ضد قارچی در کودکان و مطالعات اپیدمیولوژیک و دارویی مورد نیاز است تا تفاوت‌های میان نوزادان، کودکان و بزرگسالان مبتلا به عفونت‌های قارچی مهاجم را برجسته کنند.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

عفونت‌های قارچی مهاجم با موربیدیتی و مورتالیتی قابل‌توجهی در کودکان همراه هستند. راهبردهای درمانی مطلوب در این زمینه هنوز تعریف نشده‌اند.

اهداف: 

هدف این مرور، شناسایی و خلاصه کردن تاثیرات درمان‌های ضد قارچی مختلف به‌طور سیستماتیک در کودکان مبتلا به عفونت‌های قارچی تهاجمی تایید شده، احتمالی یا مشکوک است.

روش‌های جست‌وجو: 

پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL) ( کتابخانه کاکرین 2008، شماره 3)، MEDLINE (1966 تا سپتامبر 2008)، EMBASE (1980 تا سپتامبر 2008) و CINAHL (1988 تا سپتامبر 2008) را، بدون اعمال محدودیت در زبان مقاله، جست‌وجو کردیم. همچنین فهرست منابع و خلاصه مقالات کنفرانس‌ها و نشست‌های علمی را به صورت دستی جست‌وجو کرده، و با نویسندگان مطالعات وارد شده و تولید کنندگان دارویی تماس گرفتیم.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌سازی شده (randomised clinical trials; RCTs) را وارد کردیم که به مقایسه یک عامل ضد قارچی سیستمیک با یک مقایسه کننده (از جمله دارونما (placebo)) در کودکان (یک ماه تا 16 سال) مبتلا به عفونت قارچی تهاجمی تایید شده، احتمالی یا مشکوک پرداختند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم معیارهای انتخاب را اعمال کرده، ارزیابی کیفیت را انجام داده، و داده‌ها را با استفاده از رویکرد قصد درمان (intention-to-treat; ITT) استخراج کردند. از مدل اثرات تصادفی (random-effects model) برای سنتز داده‌ها استفاده کرده و نتایج را در قالب نسبت خطر (relative risk) با 95% فواصل اطمینان (CI) بیان کردیم.

نتایج اصلی: 

هفت کارآزمایی را از تجویز عوامل ضد قارچی در کودکان مبتلا به تب و نوتروپنی طولانی‌مدت (عفونت قارچی مشکوک) و کاندیدمی (candidaemia) یا کاندیدیازیس (candidiasis) مهاجم (عفونت قارچی تایید شده) وارد کردیم. چهار کارآزمایی، یک محصول لیپیدی آمفوتریسین B را با آمفوتریسین (amphotericin) B متداول (395 شرکت‌کننده)؛ یک کارآزمایی، یک اکینوکاندین (echinocandin) را با یک محصول لیپیدی آمفوتریسین B (82 شرکت‌کننده) در موارد مشکوک به عفونت؛ یک کارآزمایی یک اکینوکاندین را با یک محصول لیپیدی آمفوتریسین B در کودکان مبتلا به کاندیدمی یا کاندیدیازیس مهاجم (109 شرکت‌کننده)؛ و یک کارآزمایی ضد قارچ‌های مختلف آزول (azole) را در کودکان مبتلا به کاندیدمی (43 شرکت‌کننده) مقایسه کردند. هیچ تفاوتی در مورتالیتی به هر علتی (all-cause mortality) و دیگر نقاط پایانی (endpoint) اولیه (مورتالیتی مرتبط با عفونت قارچی یا برطرف شدن کامل عفونت‌های قارچی) مشاهده نشد. در کودکان مبتلا به تب و نوتروپنی طولانی‌مدت، تفاوتی در عفونت قارچی پیشرونده دیده نشد.

هنگامی که محصول لیپیدی و آمفوتریسین B متداول در کودکان مبتلا به تب و نوتروپنی طولانی‌مدت مقایسه شدند، سمیّت کلیوی با محصول لیپیدی کمتر مشاهده شد (RR: 0.43؛ 95% CI؛ 0.21 تا 0.90، P = 0.02) با این حال، ناهمگونی (heterogeneity) قابل‌توجهی وجود داشت (I 2 = 59%؛ P = 0.06) کودکانی که آمفوتریسین B لیپوزومی دریافت ‌کردند، در مقایسه با آمفوتریسین B متداول، کمتر احتمال داشت که دچار واکنش‌های مربوط به اینفیوژن شوند (لرز: RR: 0.37؛ 95% CI؛ 0.21 تا 0.64؛ P = 0.0005) کودکان دریافت کننده کلوئیدال دیسپرسیون (colloidal dispersion) در مقایسه با آمفوتریسین B لیپوزومی بیشتر احتمال داشت دچار چنین واکنش‌هایی شوند (لرز: RR: 1.76؛ 95% CI؛ 1.09 تا 2.85؛ 0.02 = P). نرخ دیگر واکنش‌های جانبی مهم از نظر بالینی که منتسب به عامل ضد قارچی بودند (کل واکنش‌ها؛ کل واکنش‌های منجر به قطع درمان، کاهش دوز یا تغییر در درمان، هیپوکالمی و سمّیت کبدی) تفاوت معنی‌داری نداشتند. هنگامی که اکینوکاندین‌ها و محصولات لیپیدی مقایسه شدند، نرخ واکنش‌های جانبی مهم از نظر بالینی (کل واکنش‌ها؛ کل واکنش‌هایی که منجر به قطع درمان، کاهش دوز یا تغییر در درمان شدند) تفاوت معنی‌داری را نشان ندادند.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information