سوال مطالعه مروری
آیا ایمونوتراپی یک درمان ایمن و موثر برای آمیوتروفی دیابتیک (diabetic amyotrophy) است؟
پیشینه
آمیوتروفی دیابتیک، که با اسامی نوروپاتیهای دیابتی لومبوساکرال رادیکولوپلکسوس (diabetic lumbosacral radiculoplexus neuropathy)، نوروپاتی دیابتی فمورال (diabetic femoral neuropathy) یا سندرم Bruns-Garland نیز شناخته میشود، یک بیماری غیر-شایع اعصاب محیطی (اعصاب خارج از نخاع و مغز) است و در افراد مبتلا به دیابت رخ میدهد. این بیماری باعث درد و ضعف در پاها، بیشتر در عضلات جلوی ران میشود. برخی از پژوهشگران دریافتهاند که عروق خونی ملتهب شده و باعث مختل شدن خونرسانی به اعصاب میشوند. از اینرو، داروهایی که سلولهای ایمنی را هدف قرار میدهند، میتوانند مفید باشند.
ویژگیهای مطالعه
فقط یک کارآزمایی کامل با 75 شرکتکننده پیدا کردیم که به افراد متیلپردنیزولون (methylprednisolone) و دارونما (placebo) دادند. اما، نتایج این مطالعه بهطور کامل منتشر نشده و برای بررسی دقیق، دادههای کاملی وجود ندارد. چکیده منتشر شده حوادث جانبی را گزارش نکرده است. در حال حاضر، هیچ شواهدی از هیچ کارآزمایی برای نشان دادن مزیت احتمالی ایمونوتراپی برای این افراد وجود ندارد.
منتظر نتایج کارآزماییهای آتی برای نشان دادن تاثیر کورتیکواستروئیدها، ایمنوگلوبولین یا سایر درمانهایی که روی سیستم ایمنی اثر میگذارند بر درمان آمیوتروفی دیابتیک هستیم.
جستوجوها تا سپتامبر 2016 بهروز هستند.
در حال حاضر هیچ شواهدی از کارآزماییهای تصادفیسازی شده برای حمایت از تاثیر منفی یا مثبت هر نوع ایمونوتراپی در درمان آمیوتروفی دیابتی وجود ندارد.
افراد مبتلا به دیابت ملیتوس (diabetes mellitus; DM) برخی مواقع با درد نامتقارن، پیشرونده، حاد یا تحت حاد عضلات پروگزیمال اندام تحتانی مواجهه میشوند. اسامی مختلفی برای این بیماری وجود دارد که شامل موارد زیر است: آمیوتروفی دیابتیک (diabetic amyotrophy)، نوروپاتیهای دیابتیک لومبوساکرال رادیکولوپلکسوس (diabetic lumbosacral radiculoplexus neuropathies)، نوروپاتی دیابتیک فمورال (diabetic femoral neuropathy) یا سندرم Bruns-Garland. برخی مطالعات پیشنهاد میکنند که آمیوتروفی دیابتی ممکن است حاصل میکرووسکولوپاتیهای التهابی با واسطه ایمنی باشد که باعث آسیب ایسکمیک به اعصاب میشود. بنابراین، به نظر میآید که ایمونوتراپی مفید باشد. این مرور دومین نسخه بهروز از مروری است که اولین بار در سال 2009 منتشر شده است.
مرور شواهد حاصل از کارآزماییهای تصادفیسازی شده درباره اثربخشی هر نوع ایمونوتراپی در درمان آمیوتروفی دیابتیک.
در 5 سپتامبر 2016، بانکهای اطلاعاتی زیر را جستوجو کردیم: پایگاه ثبت تخصصی کارآزمایی عصبیعضلانی در کاکرین، CENTRAL؛ MEDLINE و Embase. همچنین، برای به دست آوردن انتشارات بیشتر، کارآزماییهای منتشر نشده، و کارآزماییهای در حال انجام، با نویسندگان مقالات مرتبط و متخصصان این حیطه تماس گرفتیم.
هدفمان گردآوری همه کارآزماییهای تصادفیسازی و شبه-تصافیسازی شده برای هر نوع ایمونوتراپی در شرکتکنندگانی بود که شرایط زیر را داشتند: ابتلا به دیابت ملیتوس بر اساس معیارهای شناخته شده بینالمللی، شروع حاد یا تحت حاد درد و ضعف نورون حرکتی اندام تحتانی با درگیری غالب عضلات پروگزیمال اندامهای تحتانی، این ضعف محدود به یک عصب یا توزیع ریشه عصبی نیست، و رد تمامی دیگر علل پلکسوپاتی و رادیکولوپاتیهای لومبوساکرال.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم همه منابع بازیابی شده در جستوجو برای انتخاب مطالعاتی که دارای معیارهای ورود هستند، را بررسی کردند.
یک کارآزمایی کامل شده و کنترل شده با دارونما (placebo) (n = 75) پیدا کردیم که از متیلپردنیزولون (methylprednisolone) داخل وریدی برای درمان آمیوتروفی دیابتیک استفاده کرده بود (Dyck 2006). نتایج این مطالعه بهطور کامل منتشر نشده و برای تجزیهوتحلیل در دسترس نیستند. به دلیل وجود اطلاعات کم برای قضاوت، خطر سوگیری (bias) نامشخص بود، اما به نظرمان این مطالعه خطر بالای سوگیری گزارشدهی انتخابی دارد: چکیده منتشر شده حوادث جانبی را گزارش نکرده است. هیچ کارآزمایی دیگری را در جستوجوی بهروز شده در سپتامبر 2016 پیدا نکردیم.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.