پیشینه
کبد عضو مهمی از بدن است و وظایف مختلفی را از جمله تولید انرژی از غذا؛ تولید مواد لازم برای انعقاد، پردازش، و دفع داروها و مواد زائد در خون؛ و فیلتر کردن باکتریهای مضری که از طریق روده وارد بدن میشوند، بر عهده دارد. ویروس هپاتیت C معمولا به صورت موذیانه میتواند به کبد آسیب برساند (عفونت مزمن هپاتیت C). گاهی اوقات، آسیب کبدی میتواند آنقدر شدید باشد که کبد قادر به انجام عملکردهای طبیعی نبوده، و در نتیجه نارسایی کبدی ایجاد شود. پیوند کبد یک درمان موثر برای درمان نارسایی کبدی ناشی از عفونت مزمن هپاتیت C است. با این حال، پیوند کبد ویروس را از بین نمیبرد و ویروس میتواند بر پیوند کبد اهداکننده تاثیر بگذارد. یکی از راهکارهای پیشنهادی برای درمان عود عفونت مزمن ویروس هپاتیت C در این بیماران استفاده از درمانهای ضدویروسی است. اثربخشی این درمانها مشخص نیست. برای تعیین فواید و مضرات درمانهای ضدویروسی مختلف برای بیماران مبتلا به عفونت عودکننده هپاتیت C پس از انجام پیوند کبد برای عفونت مزمن ویروس هپاتیت C، مرور جامعی را در متون علمی پزشکی (تا فوریه 2013) انجام دادیم. فقط به دنبال شواهدی از کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده بودیم. اگر این کارآزماییها به درستی انجام شوند، بهترین شواهد را ارائه میدهند. دو نویسنده بهطور مستقل از هم کارآزماییها را شناسایی کرده و اطلاعات را از آنها به دست آوردند تا خطا را به حداقل برسانند.
ویژگیهای مطالعه
یازده کارآزمایی شامل 501 گیرنده پیوند کبد دادههایی را برای این مرور ارائه کردند. بیماران در این 11 کارآزمایی برای دریافت درمانهای مختلف از جمله عدم درمان، تصادفیسازی شدند. پیگیری طولانیمدت در این کارآزماییها در دسترس نبود.
نتایج کلیدی
در هیچ یک از مقایسههایی که این پیامدها گزارش شدند، تفاوت معنیداری میان گروهها در نسبتی از بیماران که فوت کردند، نیاز به پیوند مجدد داشتند، دچار رد پیوند شدند که نیاز به درمان پیدا کردند، یا افزایش آسیب کبدی (که با استفاده از میکروسکوپ ارزیابی شد) وجود نداشت. کیفیت زندگی و نارسایی جبران نشده کبدی در هیچ یک از کارآزماییها گزارش نشدند. نسبتی از شرکتکنندگان که دچار عوارض جدی در درمان ترکیبی ریباویرین به همراه پگ اینترفرون در مقایسه با تک درمانی با اینترفرون پگ شدند، بهطور قابل توجهی بیشتر بود. تفاوت معنیداری در نسبتی از شرکتکنندگان که دچار عوارض جدی شده یا در تعداد عوارض جانبی جدی میان گروههای مداخله و کنترل در دیگر مقایسههایی که عوارض جدی را گزارش کردند، دیده نشد. در حال حاضر هیچ شواهدی برای توصیه درمان ضدویروسی برای بیماران مبتلا به عود عفونت مزمن ویروس هپاتیت C در پیوند اولیه کبد یا پیوند مجدد وجود ندارد.
کیفیت شواهد
همه کارآزماییها دارای خطر بالای خطاهای سیستماتیک (یعنی سوگیری در جایی که احتمال دستیابی به نتیجهگیری اشتباه وجود داشت، به دلیل روشی که کارآزماییها با تخمین بیشازحد برآورد کردن مزایا و دست کمگرفتن مضرات انجام شدند) و خطاهای تصادفی (random errors) (به دلیل بازی شانس، پتانسیل رسیدن به نتیجهگیری اشتباه وجود داشت) بودند. سطح کیفیت کلی شواهد بسیار پائین بود.
پژوهشهای آینده
انجام کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده بیشتر با خطر اندک خطاهای تصادفی یا خطاهای سیستماتیک برای ارزیابی بقای طولانیمدت بیماران و دیگر مزایای گزینههای درمانی مختلف در این بیماران ضروری است.
با توجه به عدم وجود فواید بالینی، در حال حاضر هیچ شواهدی برای توصیه یا رد درمان ضدویروسی برای عفونت عودکننده پیوند کبد با ویروس هپاتیت C وجود ندارد. انجام کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده بیشتر با خطر پائین سوگیری و خطر اندک خطاهای تصادفی با مدت زمان پیگیری کافی، ضروری است.
استفاده از درمان ضدویروسی برای عفونت عودکننده هپاتیت C پس از پیوند کبد به دلیل تعادل حلنشده میان مزایا و مضرات آن، بحثبرانگیز است.
مقایسه فواید و مضرات درمانی رژیمهای مختلف ضدویروسی در بیماران مبتلا به عود هپاتیت C در عضو پیوندی پس از پیوند کبد.
پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL؛ شماره 1، 2013)؛ MEDLINE؛ EMBASE، و Science Citation Index Expanded را تا فوریه 2013 جستوجو کردیم.
فقط کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شدهای (بدون توجه به زبان نگارش، وضعیت کورسازی (blinding) یا انتشار) را در نظر گرفتیم که درمانهای ضدویروسی مختلف (به تنهایی یا ترکیبی) را در درمان عود ویروس هپاتیت C در پیوند کبد مقایسه کردند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم دادهها را گردآوری کردند. خطر نسبی (RR) یا تفاوت میانگین استانداردشده (SMD) را با 95% فاصله اطمینان (CI) با استفاده از مدلهای اثر ثابت (fixed-effect) و اثرات تصادفی (random-effects) بر اساس تجزیهوتحلیل موارد در دسترس محاسبه کردیم. در حضور فقط کارآزماییهایی برای یک پیامد دو حالتی (dichotomous)، تست Fisher's exact را انجام دادیم.
بهطور کلی، 17 کارآزمایی با 736 بیمار معیارهای ورود را به این مرور برآورده کردند. تمام کارآزماییها در معرض خطر بالای سوگیری (bias) قرار داشتند. پانصد و یک بیمار تصادفیسازی شده در 11 کارآزمایی، اطلاعاتی را برای مقایسههای مختلف در این مرور سیستماتیک پس از کنار گذاشتن موارد خروج از مطالعه پس از تصادفیسازی و بیمارانی از کارآزماییهایی که هیچ یک از پیامدهای مورد نظر را برای این مرور گزارش نکردند، ارائه دادند. مقایسههایی که پیامدهای آنها در دسترس بودند، شامل اینترفرون پگیله شده (peg) در مقابل کنترل؛ پگ اینترفرون به اضافه ریباویرین (ribavirin) در مقابل کنترل؛ ریباویرین به اضافه پگ اینترفرون در مقابل پگ اینترفرون؛ پگ اینترفرون (1.5 میکروگرم/کیلوگرم/هفته) به اضافه ریباویرین در مقابل پگ اینترفرون (0.5 میکروگرم/کیلوگرم/هفته) به اضافه ریباویرین؛ آمانتادین (amantadine) به همراه پگ اینترفرون به اضافه ریباویرین در مقابل پگ اینترفرون به اضافه ریباویرین؛ اینترفرون در مقابل کنترل؛ اینترفرون به علاوه ریباویرین در مقابل کنترل؛ ریباویرین در مقابل اینترفرون؛ و ریباویرین در مقابل دارونما (placebo)، بودند. پیگیری طولانیمدت در این کارآزماییها در دسترس نبود. در هیچ یک از مقایسههایی که این پیامدها گزارش شدند، تفاوت معنیداری میان گروهها در مورتالیتی، پیوند مجدد، رد پیوندی که نیاز به پیوند مجدد یا درمان طبی داشت، یا بدتر شدن فیبروز، وجود نداشت. کیفیت زندگی و نارسایی جبران نشده کبدی در هیچ یک از کارآزماییها گزارش نشدند. نسبتی از شرکتکنندگان که دچار عوارض جانبی جدی در گروه درمان ترکیبی ریباویرین به همراه پگ اینترفرون نسبت به گروه تک درمانی با اینترفرون پگ شدند، بهطور قابل توجهی بالاتر بود (1 کارآزمایی؛ 56 شرکتکننده؛ 17/28 (60.7%) در گروه مداخله در مقابل 5/28 (17.9%) در گروه کنترل؛ RR: 3.40؛ 95% CI؛ 1.46 تا 7.94). تفاوت معنی داری در نسبتی از شرکتکنندگان که دچار عوارض جانبی جدی شدند یا در تعداد عوارض جانبی جدی میان گروه مداخله و کنترل در دیگر مقایسههایی که عوارض جانبی جدی را گزارش کردند، وجود نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.