استفاده از اسپری‌های استنشاقی واحد حاوی فورموترول (formoterol) و بودزوناید (budesonide) در افراد مبتلا به آسم، بهتر از بهترین عملکرد فعلی بالینی هستند؟


پیشینه مرور
«درمان با یک اسپری استنشاقی واحد» به این معنی است که از یک اسپری استنشاقی واحد حاوی دو دارو استفاده می‌شود. یکی از این داروها به سرعت عمل می‌کند و به آن «تسکین دهنده» می‌گویند. دیگری آهسته‌تر عمل می‌کند و «پیشگیری کننده» نامیده می‌شود. تسکین دهنده یک برونکودیلاتور بتا-آگونیست است که به باز شدن مجاری هوایی کمک می‌کند تا افراد راحت‌تر نفس بکشند. پیشگیری کننده یک استروئید است که التهاب زمینه‌ای را در ریه‌ها که در اثر آسم ایجاد می‌شود، کنترل می‌کند. افرادی که تحت «درمان با یک اسپری استنشاقی واحد» (single inhaler therapy; SiT) هستند، روزانه از یک اسپری استنشاقی برای کنترل التهاب زمینه‌ای خود، هم‌چنین برای تسکین نشانه، استفاده می‌کنند. ایده پشت SiT این است که وقتی افراد برای کاهش تنگی نفس یا خس خس سینه از اسپری‌های استنشاقی استفاده می‌کنند، دوز بیشتری را از پیشگیری‌ کننده استروئیدی نیز دریافت می‌کنند.

می‌خواستیم بدانیم که برای درمان منظم و تسکین نشانه‌ها، استفاده از SiT بهتر از گزینه‌های جایگزین، مانند دریافت دو اسپری استنشاقی مجزا، است یا بدتر.

ما چه کاری را انجام دادیم؟
کارآزمایی‌های بالینی را مرور کردیم که SiT را در مقابل استروئیدهای استنشاقی و داروهای تسکین دهنده بررسی کردند که به عنوان دو اسپری استنشاقی جداگانه ارائه شدند (که گاهی بهترین عملکرد فعلی بالینی نامیده می‌شود).

ما به چه نتایجی رسیدیم؟
تعداد 13 کارآزمایی را با حضور 13,152 بزرگسال و یک کارآزمایی را که شامل 224 کودک نیز بود، تا فوریه 2013 پیدا کردیم. تمامی کارآزمایی‌ها از تولید کننده اسپری استنشاقی واحد حمایت مالی دریافت کردند.

متوجه شدیم که SiT در مقایسه با بهترین عملکرد فعلی بالینی یا دوزهای بالاتر استروئید استنشاقی، احتمالا تعداد دفعات شعله‌وری بیماری را که نیاز به درمان با استروئید خوراکی دارند در بزرگسالان کاهش می‌دهد، اما مطمئن نیستیم که تعداد بزرگسالان بستری شده در بیمارستان کاهش می‌یابند. در مقایسه با دوزهای بالای استروئیدهای استنشاقی، دریافتیم که شعله‌ور شدن بیماری که نیاز به درمان با استروئید خوراکی داشته باشد، در افراد کمتری رخ داد.

نتایج مربوط به مرگ‌ومیر (1 نفر از هر 1000 نفری که هر دو درمان را دریافت کردند)، یا مشکلات تهدید کننده زندگی (فقط کمتر از 50 نفر از هر 1000 نفری که هر دو درمان را دریافت کردند)، آنقدر غیر دقیق بودند که نمی‌توانیم مضر بودن هر یک از درمان‌ها را نسبت به دیگری منتفی بدانیم. تعداد بیشتری از بزرگسالان کارآزمایی را زودتر ترک کردند زیرا گروهی که از اسپری‌های استنشاقی واحد استفاده کردند، دچار عوارض جانبی شدند. فقط یک کارآزمایی کوچک روی کودکان انجام شد، بنابراین نمی‌توانیم به نتیجه‌گیری‌های قطعی در مورد کودکان دست یابیم.

مطالعات عموما به خوبی طراحی شدند، اگرچه در مطالعاتی که SiT را با بهترین عملکرد فعلی بالینی مقایسه کردند، افراد می‌دانستند که کدام درمان را دریافت کردند، و این موضوع می‌توانست بر قابلیت اطمینان نتایج تاثیر بگذارد. مطالعاتی که SiT را با استروئیدهای استنشاقی مقایسه کردند، به‌طور متفاوتی طراحی شده و قابل اعتمادتر بودند. به‌طور کلی، فکر می‌کنیم که به دست آوردن شواهد بیشتر از کارآزمایی‌های آتی ممکن است قدرت نتیجه‌گیری را برای این سوال تغییر دهد که SiT بهتر از بهترین عملکرد فعلی بالینی است یا خیر. ما معتقدیم که شواهدی با کیفیت خوب وجود دارد که SiT موثرتر از استروئیدهای استنشاقی با دوز بالا است، اگرچه مطالعات افرادی را انتخاب کردند که احتمالا به درمان پاسخ می‌دادند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

در حال حاضر نشان داده شده که درمان با یک اسپری استنشاقی واحد، تعداد تشدیدهایی را که نیاز به کورتیکواستروئیدهای خوراکی دارند، در برابر راهبرد بهترین عملکرد فعلی بالینی و در برابر دوز بالاتر و ثابت استروئیدهای استنشاقی، کاهش می‌دهد. قدرت شواهد مبنی بر اینکه SiT بستری شدن را در بیمارستان در مقایسه با این درمان‌ها کاهش می‌دهد، ضعیف است. قطع مصرف دارو ناشی از عوارض جانبی در گروه SiT در مقایسه با بهترین عملکرد فعلی بالینی بیشتر رخ داد، اما تفاوت قابل‌توجهی از نظر عوارض جانبی جدی وجود نداشت. به دلیل انجام کارآزمایی‌هایی با طراحی برچسب-باز (open-label)، و پایبندی نامشخص به درمان در بازوی بهترین عملکرد فعلی بالینی کارآزمایی‌ها، اعتماد ما به این نتیجه‌گیری‌ها محدود شد.

درمان با یک اسپری استنشاقی واحد می‌تواند خطر تشدید آسم را که نیاز به کورتیکواستروئیدهای خوراکی دارد، در مقایسه با ادامه دوز ثابت ICS و داروهای تسکین دهنده جداگانه، کاهش دهد. کاهش شانس تشدید حملات را با SiT در مقایسه با دوز بالاتر ICS، باید با در نظر گرفتن تاثیر احتمالی قطع مصرف LABA در طول فاز آغازین مطالعه بررسی کرد. این ممکن است باعث شده باشد که جمعیت مطالعه بیشتر به SiT پاسخ دهند.

در حال حاضر، درمان با یک اسپری استنشاقی واحد برای کودکان زیر 18 سال در بریتانیا مجوز ندارد و شواهد پژوهشی بسیار کمی برای این رویکرد در کودکان یا نوجوانان در دسترس است.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

درمان استنشاقی مرسوم برای آسم از درمان‌های پیشگیری‌کننده و تسکین دهنده جداگانه استفاده می‌کند. ترکیب فورموترول (formoterol) و بودزوناید (budesonide) در یک اسپری استنشاقی، استفاده از یک اسپری استنشاقی واحد را، هم برای پیشگیری و هم برای تسکین نشانه‌ها (درمان با یک اسپری استنشاقی واحد (یا single inhaler therapy; SiT))، امکان‌پذیر ساخته است.

اهداف: 

ارزیابی اثربخشی و بی‌خطری (safety) بودزوناید و فورموترول در یک اسپری استنشاقی واحد به عنوان درمان نگهدارنده و تسکین دهنده آسم در مقایسه با ادامه مصرف کورتیکواستروئیدهای استنشاقی (inhaled corticosteroids; ICS) (به تنهایی یا به عنوان بخشی از بهترین عملکرد فعلی در بالین) و هر گونه درمان تسکین دهنده.

روش‌های جست‌وجو: 

پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه راه‌های هوایی در کاکرین را تا فوریه 2013 جست‌وجو کردیم.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده با طراحی موازی با طول دوره 12 هفته یا بیشتر با حضور بزرگسالان و کودکان مبتلا به آسم مزمن. مطالعات می‌بایست ترکیب فورموترول و بودزوناید را به عنوان SiT، در برابر گروه کنترلی که استروئیدهای استنشاقی و یک اسپری استنشاقی تسکین دهنده را جداگانه دریافت کردند، ارزیابی کرده باشند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

روش‌های استاندارد روش‌شناسی (methodology) مورد نظر کاکرین را استفاده کردیم.

نتایج اصلی: 

تعداد 13 کارآزمایی را شامل 13,152 بزرگسال در این مرور گنجاندیم، یکی از کارآزمایی‌ها شامل 224 کودک نیز بود (که به‌طور جداگانه گزارش شده‌اند). تمامی مطالعات از تولید کننده اسپری استنشاقی SiT حمایت مالی دریافت کردند. نه مطالعه‌ای را که SiT را در مقابل بهترین عملکرد بالینی ارزیابی کردند، در معرض خطر پائین سوگیری انتخاب (selection bias)، و خطر بالای سوگیری تشخیص (detection bias) در نظر گرفتیم، زیرا کورسازی نشده بودند.

در بزرگسالانی که آسم آنها با مصرف ICS به خوبی کنترل نشد، کاهش مدت زمان بستری در بیمارستان با SiT به اهمیت آماری نرسید (نسبت شانس (OR) پتو (Peto): 0.81؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.45 تا 1.44، هشت کارآزمایی، N = 8841، شواهد با کیفیت پائین به دلیل خطر سوگیری تشخیص (detection bias) در مطالعات باز و عدم دقت). نرخ پذیرش در بیمارستان پائین بود؛ به ازای هر 1000 فردی که با بهترین عملکرد فعلی بالینی درمان شدند، شش نفر در طول شش ماه در بیمارستان بستری شدند، در حالی که این تعداد در گروهی که با SiT درمان شدند، میان سه و هشت نفر بود. شانس ابتلا به تشدید حملات که نیاز به درمان با استروئیدهای خوراکی داشتند، با SiT در مقایسه با کنترل کمتر بود (OR: 0.83؛ 95% CI؛ 0.70 تا 0.98، هشت کارآزمایی، N = 8841، شواهد با کیفیت متوسط ​​به دلیل خطر سوگیری تشخیص). طی شش ماه، تعداد هفت نفر به ازای هر 100 بزرگسالی که با بهترین عملکرد فعلی بالینی تحت درمان قرار گرفتند، نیاز به یک دوره استروئید خوراکی داشتند، در حالی که این تعداد با استفاده از SiT شش نفر بود (95% CI؛ 5 تا 7). کاهش اندک دیده شده در زمان سپری شده تا اولین تشدید شدیدی که نیاز به مداخله پزشکی داشت، از اهمیت آماری برخوردار نبود (نسبت خطر (HR): 0.94؛ 95% CI؛ 0.85 تا 1.04، پنج کارآزمایی، N = 7355). اکثر کارآزمایی‌ها کاهش میانگین کل دوز روزانه ICS را با SiT نشان دادند (میانگین کاهش بر اساس داده‌های گزارش شده در خاطرات خود بیمار بوده و بین 107 و 385 میکروگرم/روز متغیر بود). قطع مصرف درمان ناشی از عوارض جانبی در افراد تحت درمان با SiT در مقایسه با بهترین عملکرد فعلی بالینی شایع‌تر بود (OR: 2.85؛ 95% CI؛ 1.89 تا 4.30، شواهد با کیفیت متوسط ​​به دلیل خطر سوگیری تشخیص).

سه مطالعه شامل 4209 بزرگسال، SiT را با ادامه مصرف دوز بالاتر بودزوناید و تربوتالین (terbutaline) برای تسکین نشانه‌های بیماری مقایسه کردند. این مطالعات در معرض خطر پائین سوگیری ارزیابی شدند. فاز آغازین این مطالعات شامل قطع مصرف LABA بود، و بیمارانی که در طول این فاز نشانه بیماری را داشتند، انتخاب شدند. کاهش شانس بستری در بیمارستان با SiT در مقایسه با ICS با دوز بالاتر به اهمیت آماری نرسید (Peto OR: 0.56؛ 95% CI؛ 0.28 تا 1.09، شواهد با کیفیت متوسط ​​به دلیل عدم دقت). بیماران کمتری در SiT نیاز به یک دوره کورتیکواستروئید خوراکی پیدا کردند (OR: 0.54؛ 95% CI؛ 0.45 تا 0.64، شواهد با کیفیت بالا). از هر 100 بزرگسال تحت درمان با ICS طی 11 ماه، 18 نفر نیاز به یک دوره استروئید خوراکی داشتند، در حالی که این تعداد با SiT معادل 11 نفر بود (95% CI؛ 9 تا 12). قطع مصرف درمان ناشی از عوارض جانبی در افراد تحت درمان با SiT در مقایسه با ادامه مصرف دوز بالاتر بودزوناید کمتر شایع بود (OR: 0.57؛ 95% CI؛ 0.35 تا 0.93، شواهد با کیفیت بالا).

یک مطالعه شامل کودکان بود (N = 224)، که در آن SiT با دوز بالاتر بودزوناید مقایسه شد. کاهش قابل‌توجهی در تعداد شرکت‌کنندگانی مشاهده شد که نیاز به افزایش دوز استروئیدهای استنشاقی خود با استفاده از SiT داشتند، اما فقط دو مورد بستری به دلیل آسم رخ داد و هیچ داده جداگانه‌ای در مورد دوره‌های مصرف کورتیکواستروئیدهای خوراکی وجود نداشت. در گروه SiT از کورتیکواستروئیدهای استنشاقی و خوراکی کمتری استفاده شد و افزایش قد سالانه نیز در گروه SiT حدود 1 سانتی‌متر بیشتر بود (95% CI؛ 0.3 سانتی‌متر تا 1.7 سانتی‌متر).

نتایج برای عوارض جانبی جدی کشنده آنقدر نادر بودند که نتوانستیم مضر بودن هر دو درمان را منتفی بدانیم. تفاوت معنی‌داری در عوارض جانبی جدی غیر کشنده برای هیچ یک از مقایسه‌ها مشاهده نشد.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information