آیا تکنیک‌های کمکی جراحی در انتهای تحتانی بای‌پس در پا، شانس کارکرد بای‌پس و نجات پا را از قطع عضو افزایش می‌دهد؟

اگر شریان پائین پا مسدود شده باشد، جایگزینی قسمت مسدود شده با گرافت بای‌پس می‌تواند پا را از قطع عضو نجات دهد و درد ناشی از خون‌رسانی ناکافی به ساق را کاهش دهد. بهترین ماده برای استفاده برای گرافت بای‌پس، ورید خود بیمار (ورید اتولوگ) است. اگر ورید مناسب در دسترس نباشد، از لوله مصنوعی (گرافت مصنوعی) استفاده می‌شود. اگر گرافت تا زیر زانو کشیده شود، پیامد این گرافت‌های مصنوعی نسبت به وریدهای اتولوگ کمتر مطلوب است. این مرور شش کارآزمایی را با مجموع 885 بیمار بررسی کرد که روش‌های مختلف ساخت این گرافت‌ها را با هم مقایسه کردند. نتایج دو کارآزمایی که به تاثیر قرار دادن کاف وریدی در انتهای تحتانی گرافت مصنوعی پیش از اتصال آن به شریان زیر زانو پرداختند، متناقض هستند. یک مطالعه نشان داد که گرافت بای‌پس برای مدت زمان طولانی‌تری فعال می‌ماند و در مطالعه دیگر هیچ فایده‌ای از آن مشاهده نشد. اگر یک گرافت مصنوعی به شکل تقلید از شکل کاف وریدی ساخته شود، می‌توان به همان مزیت دست یافت. نتایج همچنین نشان می‌دهند که وقتی طول‌های کوتاه ورید به یکدیگر متصل ‌شوند تا یک گرافت به اندازه کافی طولانی ایجاد کنند، بای‌پس طولانی‌تر عمل می‌کند، اگرچه این امر منجر به قطع عضو کمتری نمی‌شود. در نهایت، اگر هنگام ساخت کاف وریدی با گرافت مصنوعی، اتصالی بین شریان و ورید (فیستول) ایجاد شود، اما عمل طولانی‌تر طول بکشد، هیچ مزیتی برای باز ماندن گرافت یا نرخ قطع عضو وجود ندارد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

شواهدی وجود دارد که کاف وریدی در محل دیستال آناستوموز، نرخ باز ماندن گرافت اولیه را برای گرافت PTFE زیر زانو بهبود می‌بخشد، اما خطر از دست دادن اندام را کاهش نمی‌دهد. شواهد برای این تاثیر مفید گرافت‌های PTFE با کاف وریدی ضعیف بوده و بر اساس یک کارآزمایی با قدرت پائین آماری است. گرافت‌های PTFE پیش‌کاف دارای نرخ مشابهی در باز ماندن و نرخ نجات اندام با گرافت‌های PTFE با کاف وریدی هستند. استفاده از وریدهای متصل‌شده، باز ماندن ثانویه را بهبود بخشید، اما منجر به بهبود نجات اندام نشد. استفاده از AVF به تنهایی، هیچ مزیت بیشتری را نشان نداد. انجام یک مطالعه بزرگ با تمرکز خاص بر گرافت‌های مصنوعی زیر زانو با کاف وریدی، از جمله PTFE، مورد نیاز است.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

استفاده از گرافت‌های مصنوعی مانند پلی تترافلوراتیلن (polytetrafluorethylene; PTFE) یا داکرون (Dacron) برای بای‌پس شریان‌های مسدود شده در اندام تحتانی، یک رویکرد پذیرفته شده در غیاب ورید اتولوگ مناسب است. هدف از این کار، نجات اندام یا بهبود عملکرد در ایسکمی بحرانی اندام است، اما نرخ باز ماندن (patency) بای‌پس‌های مصنوعی زیر زانو، پائین است. تصور می‌شود که ایجاد یک کاف وریدی (vein cuff) در دیستال آناستوموز باعث بهبود پیامدها می‌شود. تکنیک‌های دیگری از جمله استفاده از گرافت‌های مصنوعی پیش‌کاف (pre-cuffed)، بخش‌های متصل شده به ورید و ایجاد فیستول شریانی وریدی (arterio-venous fistula; AVF) نیز برای بهبودی در نرخ باز ماندن بای‌پس استفاده می‌شوند.

اهداف: 

مقایسه تاثیرات مفید استفاده از گرافت‌های مصنوعی کاف وریدی برای بای‌پس زیر زانو در ایسکمی بحرانی اندام با دیگر انواع بازسازی.

روش‌های جست‌وجو: 

هماهنگ‌کننده جست‌وجو در کارآزمایی‌های گروه بیماری‌های عروق محیطی در کاکرین، برای یافتن مقالات مقایسه‌کننده بای‌پس مصنوعی زیر زانو (infragenicular) با استفاده از کاف وریدی و دیگر تکنیک‌های بای‌پس، به جست‌وجو در پایگاه ثبت تخصصی (آخرین جست‌وجو در می ‌2012) و CENTRAL (2012، شماره 5) پرداخت.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده‌ای (randomised controlled trials; RCTs) وارد شدند که گرافت مصنوعی کاف وریدی اینترپوزیشن را با گرافت اتولوگ وریدی و گرافت مصنوعی غیر از کاف برای بای‌پس زیر زانو در بیماران مبتلا به ایسکمی بحرانی اندام مقایسه کردند. کارآزمایی‌هایی که گرافت‌های مصنوعی کاف وریدی را با یا بدون AVF و گرافت‌های مصنوعی کاف وریدی را با گرافت‌های مصنوعی پیش‌کاف مقایسه کردند، نیز وارد شدند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

کارآزمایی‌ها توسط دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم انتخاب و ارزیابی شدند.

نتایج اصلی: 

شش کارآزمایی با مجموع 885 بیمار در این مرور وارد شدند. فقط مطالعات استفاده‌کننده از گرافت‌های مصنوعی PTFE شناسایی شدند.

دو کارآزمایی گرافت PTFE را با یا بدون کاف وریدی مقایسه کردند. در یک کارآزمایی با قدرت پائین آماری برای بای‌پس زیر زانو، نرخ تجمعی باز ماندن اولیه گرافت در گروه کاف وریدی به‌طور معنی‌داری بیشتر بود (80.3% در مقابل 65.3% در 12 ماه و 51.8% در مقابل 29.1% در 24 ماه، P = 0.03). تفاوت آماری معنی‌داری در باز ماندن ثانویه (82.9% در مقابل 72.5% و 58.6% در مقابل 34.9%، 0.14 = P) و نرخ نجات اندام (86.3% در مقابل 71.8% و 82.6% در مقابل 62.2%، 0.08 = P) به ترتیب در 12 و 24 ماه وجود نداشت. کارآزمایی دیگر تفاوت آماری معنی‌داری را میان گروه‌ها در سه سال در بای‌پس‌های فمورو-پوپلیتئال زیر زانو (به ترتیب در گروه کولار (collar) و بدون کولار؛ نرخ باز ماندن اولیه: 26% (95% فاصله اطمینان (CI): 18 تا 38) و 43% (95% CI؛ 33 تا 58)، نرخ باز ماندن ثانویه: 32% (95% CI؛ 23 تا 44) و 42% (95% CI؛ 31 تا 56) و نرخ نجات اندام: 64% (95% CI؛ 54 تا 75) و 61% (95% CI؛ 50 تا 74)) نشان نداد. در گروه بای‌پس فمورو-دیستال، تفاوت‌ها در میزان باز ماندن اولیه، باز ماندن ثانویه و میزان نجات اندام نیز در سه سال از نظر آماری معنی‌دار نبودند (به ترتیب در گروه کولار و بدون کولار؛ نرخ باز ماندن اولیه: 20% (95% CI؛ 11 تا 38) و 17% (95% CI؛ 9 تا 33)، نرخ باز ماندن ثانویه: 22% (95% CI؛ 12 تا 39) و 20% (95% CI؛ 11 تا 35) و میزان نجات اندام 59% (95% CI؛ 46 تا 76) و 44% (95% CI؛ 32 تا 61)).

یک کارآزمایی، گرافت‌های پیش‌کاف PTFE را با گرافت‌های کاف وریدی مقایسه کرد. تفاوت آماری معنی‌داری در نرخ باز ماندن اولیه (62% در PTFE پیش‌کاف در مقابل 52% در PTFE کاف وریدی و 49% در مقابل 44%، P = 0.53)، نرخ باز ماندن ثانویه (66% در PTFE پیش‌کاف در مقابل 53% در PTFE کاف وریدی، و 55% در مقابل 50%، P = 0.30) یا نرخ نجات اندام (75% در PTFE پیش‌کاف در مقابل 72% در PTFE کاف وریدی و 62% در مقابل 65%، 0.88 = P) به ترتیب در 12 و 24 ماه دیده نشد.

یک کارآزمایی، گرافت‌های وریدی متصل‌شده را با گرافت‌های PTFE کاف وریدی مقایسه کرد. در 24 ماه، نرخ باز ماندن ثانویه در گروه ورید متصل‌شده به‌طور قابل توجهی بالاتر بود (86% در ورید متصل‌شده و 52% در گروه کاف وریدی، 0.05 > P). تفاوت معنی‌داری از نظر آماری در نرخ باز ماندن اولیه (44% در مقابل 50%، P > 0.05) و نرخ نجات اندام (94% در مقابل 85%، P > 0.05) وجود نداشت.

دو کارآزمایی گرافت‌های PTFE کاف وریدی را با و بدون AVF مقایسه کردند. تفاوت معنی‌داری از نظر آماری در 24 ماه در نرخ باز ماندن اولیه (29% در مقابل 36%، P = 0.77؛ 32% در مقابل 28%، P = 0.2)، نرخ باز ماندن ثانویه (40% در مقابل 40%، P = 0.89؛ 28% در مقابل 24%، P = 0.2) و نرخ نجات اندام (65% در مقابل 70%، P = 0.97؛ 62% در مقابل 71%، P = 0.3) وجود نداشت.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information