آسم یک بیماری مزمن (طولانیمدت) راه هوایی (تنفس) است که حدود 300 میلیون نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار میدهد. افراد مبتلا به آسم نشانههای زیادی، مانند خسخس سینه (wheezing)، سرفه و تنگی نفس، دارند. هدف یک برنامه مدیریت بیماری مزمن برای آسم، بهبود کیفیت و اثربخشی مراقبت از آسم با ایجاد برنامهای است که بر نیازهای بیمار متمرکز شده و هماهنگی را میان خدمات سلامت ارائهشده توسط متخصصان مراقبتهای سلامت مانند پزشکان و پرستاران تشویق میکند، که باید با هم کار کنند، و بر کمک به بیماران برای مدیریت بیماری خود، همچنین ارائه اطلاعات برای کمک به آنها تا بر درک بیماری خود تمرکز داشته باشند.
این مرور 20 مطالعه را پیدا کرد که تاثیرات برنامههای مدیریت بیماری مزمن را در بزرگسالان مبتلا به آسم با تاثیرات مراقبتهای معمول مقایسه کردند. میانگین سنی بیماران 42.5 سال بود، 60% زن بودند، و مبتلا به آسم متوسط تا شدید بودند. بهطور کلی شواهدی که پیدا شد از کیفیت متوسط تا پائین برخوردار بودند.
برنامههای مدیریت بیماری مزمن برای بزرگسالان مبتلا به آسم احتمالا کیفیت زندگی بیماران را بهبود میبخشد، شدت آسم را کاهش میدهد و تنفس را بهبود میبخشد، همانطور که با بهبود عملکرد در تستهای عملکرد ریه پس از 12 ماه نشان داده شد. مشخص نیست که برنامههای مدیریت بیماری مزمن توانایی بیماران را برای مدیریت آسم خود بهبود میبخشند یا تعداد بستری شدن در بیمارستان یا ویزیتهای اورژانسی را کاهش میدهند یا خیر.
شواهدی با کیفیت متوسط تا پائین وجود دارد که نشان میدهد برنامههای مدیریت بیماری مزمن برای بزرگسالان مبتلا به آسم میتوانند کیفیت زندگی خاص آسم، شدت آسم، و تستهای عملکرد ریه را بهبود بخشند. بهطور کلی، این نتایج شواهد دلگرمکنندهای را از اثربخشی بالقوه این برنامهها در بزرگسالان مبتلا به آسم در مقایسه با مراقبتهای معمول ارائه میدهند. با این حال، ترکیب بهینه برنامههای مدیریت بیماری مزمن آسم و ارزش افزوده آنها، در مقایسه با آموزش یا خود-مدیریتی به تنهایی که معمولا به بیماران مبتلا به آسم ارائه میشوند، نیاز به بررسی بیشتر دارند.
بار (burden) آسم بر بیماران و سیستمهای مراقبتهای سلامت قابل توجه است. مداخلاتی برای غلبه بر مشکلات در مدیریت آسم ایجاد شدهاند. این موارد شامل برنامههای مدیریت بیماری مزمن هستند، که چیزی بیش از آموزش ساده به بیمار بوده، و عبارت هستند از مجموعهای از مداخلات منسجم که بر نیازهای بیماران متمرکز است، تشویق به هماهنگی و ادغام خدمات سلامت ارائهشده توسط انواع متخصصان مراقبت سلامت، و تاکید بر خود-مدیریتی، همچنین آموزش بیمار.
ارزیابی اثربخشی برنامههای مدیریت بیماری مزمن برای بزرگسالان مبتلا به آسم.
پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL)؛ پایگاه ثبت تخصصی گروه عملکرد موثر و سازماندهی مراقبت در کاکرین (EPOC)؛ MEDLINE (MEDLINE In-Process and Other Non-Indexed Citations)؛ EMBASE؛ CINAHL و PsycINFO تا جون 2014 جستوجو شدند. همچنین مجلات منتخب را از سال 2000 تا 2012 به صورت دستی جستوجو کرده و فهرست منابع مطالعات مروری مرتبط را بررسی کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی شده و کنترلشده فردی یا خوشهای، کارآزماییهای تصادفیسازی نشده و کنترلشده، و مطالعات کنترلشده قبل-بعد (before-after) را وارد کردیم که برنامههای مدیریت بیماری مزمن را با مراقبتهای معمول در بزرگسالان بالای 16 سال با تشخیص آسم مقایسه کردند. برنامههای مدیریت بیماری مزمن میبایست حداقل پنج معیار زیر را برآورده میکرد: یک جزء سازمانی که بیماران را هدف قرار دهد؛ یک جزء سازمانی که متخصصان مراقبتهای سلامت یا سیستم مراقبتهای سلامت، یا هر دو، را هدف قرار دهد؛ آموزش بیمار یا حمایت از خود-مدیریتی، یا هر دو؛ مشارکت فعال دو یا چند متخصص مراقبتهای سلامت در مراقبت از بیمار؛ طول دوره حداقل مدت سه ماه.
پس از بررسی اولیه عناوین، دو نویسنده مرور که بهطور مستقل کار کردند، مطالعات را از نظر واجد شرایط بودن و کیفیت مطالعه ارزیابی کردند؛ آنها همچنین دادهها را استخراج کردند. با نویسندگان تماس گرفتیم تا در صورت لزوم، اطلاعات گمشده و دادههای بیشتری را به دست آوریم. نتایج را با استفاده از مدل اثرات تصادفی (random-effects model) ادغام کرده و میانگین تجمعی یا تفاوت میانگین استانداردشده (SMDs) را گزارش کردیم.
در مجموع 20 مطالعه شامل 81,746 بیمار (میانه (median): 129.5) در این مرور گنجانده شدند که یک دوره پیگیری از 3 تا بیش از 12 ماه داشتند. میانگین سنی بیماران 42.5 سال بود، 60% آنها زن بودند، و شدت آسم عمدتا متوسط تا شدید گزارش شد. بهطور کلی، مطالعات از کیفیت روششناسی (methodology) متوسط تا پائین برخوردار بودند، زیرا محدودیتهایی در طراحی آنها و فواصل اطمینان گسترده برای نتایج خاص وجود داشت.
برنامههای مدیریت بیماری مزمن در مقایسه با مراقبتهای معمول، منجر به بهبودی در کیفیت زندگی خاص آسم (SMD: 0.22؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.08 تا 0.37)، امتیازات شدت آسم (SMD: 0.18؛ 95% CI؛ 0.05 تا 0.30)، و تستهای عملکرد ریه (SMD: 0.19؛ 95% CI؛ 0.09 تا 0.30) شدند. دادهها برای بهبودی در نمرات خود-کارآمدی قطعی نبودند (SMD: 0.51؛ 95% CI؛ 0.08- تا 1.11). نتایج مربوط به بستری شدن در بیمارستان و بخش اورژانس یا ویزیتهای برنامهریزی نشده قابل ترکیب در یک متاآنالیز نبودند، زیرا دادهها بسیار ناهمگون بودند؛ نتایج حاصل از مطالعات فردی بهطور کلی غیرقطعی بودند. فقط تعداد کمی از مطالعات نتایجی را در مورد تشدید آسم، روزهای مرخصی در محل کار یا مدرسه، استفاده از یک برنامه اقدام، و رضایت بیمار گزارش کردند. متاآنالیز برای این پیامدها قابل انجام نبود.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.