نقش ارزیابی جراحی غدد لنفاوی پیش از درمان در زنان مبتلا به سرطان دهانه رحم پیشرفته موضعی

سرطان دهانه رحم از گردن رحم (cervix) منشا می‌گیرد. برنامه‌های غربالگری دهانه رحم نرخ سرطان پیشرفته دهانه رحم را کاهش داده است. با این حال، تعداد قابل‌توجهی از موارد هنوز با بیماری پیشرفته موضعی تظاهر می‌یابند که شامل تومورهای بزرگ دهانه رحم (> 4 سانتی‌متر) یا تومورهایی است که به واژن فوقانی گسترش می‌یابد. هر چه تومور اولیه بزرگتر باشد، احتمال متاستاز (گسترش سرطان به دیگر نواحی بدن) بیشتر است. سرطان دهانه رحم به غدد لنفاوی لگن و اطراف آئورت (یکی از عروق خونی اصلی شکم) گسترش می‌یابد. مرحله (stage)، ارزیابی استانداردی است از اندازه سرطان و احتمال گسترش آن به نقاط مجاور یا دور. زنان مبتلا به متاستازهای غدد لنفاوی پارا-آئورت در زمان مراجعه، بقای کمتری نسبت به زنانی دارند که متاستاز پارا-آئورت ندارند.

تشخیص دقیق غدد لنفاوی پارا-آئورت درگیر کمک می‌کند تا رادیوتراپی به‌گونه‌ای تنظیم شود که شامل این ناحیه باشد (رادیوتراپی با میدان گسترده). هم‌چنین اطلاعات پیش‌آگهی را ارائه می‌دهد. روش‌های مختلفی برای تشخیص متاستازهای غدد لنفاوی پارا-آئورت از جمله تکنیک‌های جراحی و رادیولوژیکی (انواع مختلف اشعه ایکس) در دسترس قرار دارند؛ با این حال، مشخص نیست که کدام یک دقیق‌تر است.

هدف از این مرور، ارزیابی متون علمی موجود در مورد اثربخشی و بی‌خطری ارزیابی غدد لنفاوی پارا-آئورت با کمک جراحی پیش از آغاز درمان برای سرطان پیشرفته دهانه رحم بود. فقط یک کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCT) را یافتیم که مرحله‌بندی غیر-جراحی را در مقابل مرحله‌بندی جراحی ارزیابی کرد. شواهد محدودی را یافتیم که نشان می‌دهد مرحله‌بندی بالینی در مقایسه با مرحله‌بندی جراحی، ممکن است مزایای بیشتری را برای بقای بیمار (از نظر بقای کلی و بقای بدون پیشرفت بیماری) ارائه دهد، اما قدرت شواهد حاصل از این کارآزمایی کوچک ضعیف است و کارآزمایی در معرض خطر سوگیری (bias) متوسط قرار داشت. هیچ تفاوت آماری معنی‌داری در هیچ یک از پیامدهای گزارش شده بین دو تکنیک مرحله‌بندی جراحی بررسی شده در کارآزمایی وجود نداشت.

با توجه به تعداد کم زنان مبتلا به سرطان دهانه رحم موضعی پیشرفته که در تنها کارآزمایی این مرور وارد شدند، شواهد کافی برای نتیجه‌گیری برتری هر یک از تکنیک‌های مرحله‌بندی بر دیگری وجود نداشت. این مرور نیاز به انجام کارآزمایی‌هایی را با کیفیت و طراحی خوب در آینده برجسته می‌کند که نه‌تنها بقا و پیامدهای عوارض جانبی شدید را گزارش کنند، بلکه داده‌های پیامد کیفیت زندگی (QoL) را نیز بررسی کنند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

از زمان آخرین نسخه این مرور، هیچ مطالعه جدیدی را نیافتیم.

از تنها RCT موجود، شواهد ناکافی را پیدا کردیم که ارزیابی غدد لنفاوی پارا-آئورت با کمک جراحی پیش از آغاز درمان برای سرطان دهانه رحم پیشرفته موضعی مفید بوده، و ممکن است در واقع تاثیر نامطلوبی بر بقای بیمار داشته باشد. با این حال، این نتیجه‌گیری بر اساس تجزیه‌و‌تحلیل یک کارآزمایی کوچک است و بنابراین نمی‌توان راهنمایی یا توصیه‌های قطعی برای عملکرد بالینی ارائه داد.

بر این اساس، تصمیم برای ارزیابی غدد لنفاوی پارا-آئورت پیش از جراحی در سرطان دهانه رحم پیشرفته موضعی باید فردی باشد. عدم-قطعیت موجود در مورد تاثیر ارزیابی غدد لنفاوی پارا-آئورت پیش از درمان بر بقای بیمار باید آشکارا با زنان مورد بحث قرار گیرد.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

این نسخه به‌روز شده از مرور اصلی کاکرین است که در کتابخانه کاکرین (شماره 4، سال 2011) منتشر شد.

سرطان دهانه رحم (cervical cancer) یکی از شایع‌ترین علل مرگ‌ومیر ناشی از سرطان‌های زنان در سراسر جهان است. سرطان دهانه رحم پیشرفته موضعی (locally advanced cervical cancer) عبارت است از مرحله IB1 یا بالاتر بر اساس طبقه‌بندی FIGO (فدراسیون بین‌المللی زنان و زایمان (International Federation of Gynaecology and Obstetrics)) که با شیمی‌درمانی و رادیوتراپی اشعه خارجی (external beam radiotherapy) و سپس براکی‌تراپی (brachytherapy) درمان می‌شود. اگر بیماری متاستاتیک غدد لنفاوی پارا-آئورت (para-aortic) وجود داشته باشد، رادیوتراپی برای پوشش این ناحیه گسترش می‌یابد. به دلیل افزایش موربیدیتی، گسترش میدان رادیوتراپی فقط زمانی انجام می‌شود که بیماری غدد لنفاوی پارا-آئورت تائید شود. بنابراین، ارزیابی دقیق وسعت بیماری برای برنامه‌ریزی مناسب‌ترین درمان بسیار مهم است.

اهداف: 

ارزیابی اثربخشی و بی‌خطری (safety) بررسی غدد لنفاوی پارا-آئورت با کمک جراحی پیش از آغاز درمان برای زنان مبتلا به سرطان دهانه رحم موضعی پیشرفته (FIGO مرحله IB2 تا IVA).

روش‌های جست‌وجو: 

پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه سرطان‌های زنان در کاکرین، پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های بالینی کاکرین (CENTRAL) (کتابخانه کاکرین، شماره 10؛ 2012)؛ MEDLINE و EMBASE (تا نوامبر 2012) را جست‌وجو کردیم. هم‌چنین پایگاه‌های ثبت کارآزمایی‌های بالینی، چکیده‌های مقالات نشست‌های علمی، فهرست منابع مطالعات وارد شده را جست‌وجو کرده و با متخصصان در این زمینه تماس گرفتیم.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) که ارزیابی و تشریح غدد لنفاوی پارا-آئورت را پیش از جراحی با تکنیک‌های مرحله‌‏بندی رادیولوژیکی، در زنان بزرگسال مبتلا به سرطان دهانه رحم موضعی پیشرفته مقایسه کردند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم به این موضوع پرداختند که مطالعات بالقوه مرتبط با معیارهای ورود مطابقت داشتند یا خیر، داده‌ها را خلاصه کرده و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. یک RCT شناسایی شد بنابراین هیچ متاآنالیزی انجام نشد.

نتایج اصلی: 

فقط یک کارآزمایی را یافتیم، که شامل 61 زن بود و معیارهای ورود ما را برآورده کرد. این کارآزمایی داده‌های مربوط به مرحله‌بندی جراحی را در مقابل بالینی و ارزیابی دو تکنیک مرحله‌بندی جراحی را گزارش کرد؛ مرحله‌بندی جراحی لاپاروسکوپی (laparoscopic; LAP) در مقابل خارج-صفاقی (extraperitoneal; EXP). مرحله‌بندی بالینی با اسکن توموگرافی کامپیوتری (CT) تقویت‌شده با کنتراست یا اسکن تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) از شکم و لگن برای تعیین وضعیت غدد لنفاوی انجام شد.

در این کارآزمایی، به نظر می‌رسید مرحله‌بندی بالینی در مقایسه با مرحله‌بندی جراحی بقای کلی و بقای بدون پیشرفت بیماری را به‌طور قابل‌توجهی طولانی‌تر می‌کند. تفاوت آماری معنی‌داری در تعداد زنان دچار سمیّت شدید (درجه 3 یا 4) وجود نداشت.

هیچ تفاوت آماری معنی‌داری در خطر مرگ، عود یا پیشرفت بیماری، از دست دادن خون، سمیّت شدید و مدت زمان عمل جراحی بین تکنیک‌های مرحله‌بندی جراحی LAP و EXP به دست نیامد.

قدرت شواهد در این مرور ضعیف است زیرا بر اساس یک کارآزمایی کوچک بود که در معرض خطر متوسط سوگیری قرار داشت.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information