سوال مطالعه مروری
این مرور با هدف ارزیابی تاثیرات مداخلات مختلف برای درمان یک نوع خاصی از کیست به نام تومور ادنتوژنیک کراتوسیستیک (keratocystic odontogenic tumour; KCOT) که عمدتا در استخوان فک پائینی اتفاق میافتد، طراحی شده است.
پیشینه
KCOTها کیستهای غیر-سرطانی (حفرههای سربسته حاوی مایع یا هوا) با رشد سریع هستند که عمدتا در ناحیه استخوان فک پائینی ایجاد میشوند. آنها در نتیجه رشد باقیمانده بافت مربوط به رشد دندان به نام لامینای دندانی (dental lamina) ایجاد میشوند. این تومور تقریبا نادر بوده و میتواند در هر سنی اتفاق افتد.
یکی از مشکلات اصلی در درمان KCOTها این است که اگر آنها از طریق جراحی برداشته شوند، دوباره عود میکنند. کیستهای جدیدی ممکن است از هر لایه دیواره کیست که بعد از جراحی باقی میماند، به وجود آیند. این کیستهای عود کرده، با سرعتی سریع رشد میکنند. برخی از گزارشها نشان میدهند که از هر 10 مورد از این کیستها، 6 مورد بعد از درمان عود خواهند کرد. درمان به منظور پیشگیری از عود، میتواند منجر به برداشته شدن مقدار قابل توجهی از استخوان پیرامون کیست شود. این عمل خطرات احتمالی جدی (مانند آسیب زدن به رشتههای عصبی صورت و از دست رفتن شکل و عملکرد صورت) به همراه دارد. در حال حاضر درباره بهترین گزینه درمانی، عدم-قطعیت وجود دارد.
ویژگیهای مطالعه
نویسندگان گروه سلامت دهان در کاکرین، مرور مطالعات موجود را انجام دادند و شواهد تا تاریخ 17 مارچ 2015 بهروز است. هیچ مطالعهای که با معیارهای ورود به این مرور مطابقت داشته باشد، یافت نشد.
نتایج کلیدی و کیفیت شواهد
این مرور نشان داد که هیچ شواهد با کیفیت بالایی از اثربخشی درمانهای در دسترس وجود ندارد. بنابراین برای کمک به پزشکان و بیماران به منظور انجام انتخابهای آگاهانه درباره گزینههای درمانی، به پژوهش بیشتری نیاز است.
هیچ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده و منتشر شده مرتبط با این سوال مطالعه مروری وجود ندارد، بنابراین نمیتوان به نتیجهگیریهایی در مورد اثربخشی یا غیر آن در مورد مداخلات در نظر گرفته شده در این مرور رسید. برای ارزیابی روشهای درمان KCOTها، به کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده با طراحی و روش انجام خوب نیاز است.
تومورهای ادنتوژنیک کراتوسیستیک (keratocystic odontogenic tumours; KCOT) علت تقریبا 2% تا 11% از تمامی کیستهای فکی به شمار آمده و میتواند در هر سنی ایجاد شوند. این تومورها در مردان نسبت به زنان با نسبت تقریبا 2 به 1 شایعتر است. اگرچه این تومورها خوشخیم هستند، به صورت موضعی بسیار تهاجمی بوده و تمایل به عود بعد از درمان دارند. میزان عود گزارش شده بین 3% تا 60% متغیر است. روش مرسوم برای درمان اغلب KCOTها، برداشت ضایعه (enucleation) از طریق جراحی است. با وجود این، به دلیل ظریف بودن دیواره کیست و این واقعیت که به صورت دورهای عود میکنند، استفاده از این روش به تنهایی کفایت نمیکند. درمانهای جراحی کمکی از جمله برداشت استخوان محیطی (استکتومی (ostectomy)) یا رزکسیون کیست به همراه استخوان احاطه کننده آن (به صورت یک تکه) علاوه بر برداشت ضایعه پیشنهاد شدهاند. سایر درمانهای کمکی پیشنهاد شده عبارتند از: سرمادرمانی (cryotherapy) با نیتروژن مایع و استفاده از محلول تثبیت کننده کارنوی (Carnoy) در محل حفره کیست بعد از برداشت ضایعه که در هر دوی آنها تلاش بر آن است تا از عود بافت باقیمانده پیشگیری شود.
ارزیابی شواهد در دسترس در رابطه با مقایسه اثربخشی مداخلات برای درمان KCOTها.
ما در تعدادی از بانکهای اطلاعاتی الکترونیکی به جستوجو پرداختیم که عبارتند از: پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه سلامت دهان در کاکرین (Cochrane Oral Health Group Trials Register) (تا 17 مارچ 2015)، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای بالینی کاکرین (CENTRAL)؛ (کتابخانه کاکرین (Cochrane library))؛ شماره 2؛ 2015)؛ MEDLINE از طریق Ovid (از 1946 تا 17 مارچ 2015) و EMBASE از طریق Ovid (از 1980 تا 17 مارچ 2015). برای یافتن کارآزماییهای در حال انجام، مرکز ثبت مؤسسه ملی سلامت ایالات متحده (US National Institutes of Health Trial Register)؛ (http://clinicaltrials.gov) و پلتفرم پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (WHO) را جستوجو کردیم. به هنگام جستوجو در بانکهای اطلاعاتی الکترونیکی هیچ نوع محدودیتی در زبان یا تاریخ انتشار اعمال نشد.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده که به مقایسه یک نوع مداخله با نوعی دیگر با یا بدون درمان کمکی برای درمان KCOTها پرداختهاند. بزرگسالان بالای 18 سال که وجود KCOTهای منفرد در استخوانهای فک بالا یا پائین آنها با قطعیت تشخیص داده شده است. بیماران مبتلا به سندرم گورلین (Gorlin syndrome) تشخیص داده شده، از مطالعه خارج شدند.
نویسندگان مرور، کارآزماییها را برای ورود به مطالعه غربالگری کردند. مقالات کامل برای کارآزماییهای مرتبط و بالقوه مرتبط به دست آمدند. اگر دادهها استخراج شده بود، از مدل اثر-ثابت (fixed-effect model) برای سنتز آنها استفاده میکردیم، اگر تفاوتهای بالینی اساسی میان مطالعات شناسایی شده بود، برنامهریزی میکردیم تا با گروهبندی مطالعات بر اساس نوع اقدام از مدل اثرات-تصادفی (random-effects model) استفاده کنیم، به شرط آنکه حداقل چهار مطالعه یا بیشتر به متاآنالیز (meta-anlysis) وارد شوند، و نیز ناهمگونی بین مطالعات وارد شده را بررسی کردیم.
هیچ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده که از نظر انطباق با معیارهای ورود، مناسب باشند، شناسایی نشد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.