ترمیم اسپینا بیفیدا و سلامت نوزاد و مادر

اسپینا بیفیدا (spina bifida) اصطلاحی است که برای توصیف گروهی از بیماری‌های لوله عصبی استفاده می‌شود که در آن نخاع جنین در ماه نخست بارداری به درستی بسته نمی‌شود. با اسپینا بیفیدا باز، برخی از مهره‌ها به‌طور کامل تشکیل نمی‌شوند، اما شکافته یا تقسیم شده و نخاع و پوشش‌های آن (مننژ) از دهانه بیرون می‌زنند. شدیدترین آن حالتی است که نخاع و مننژها از پشت کودک خارج می‌شوند (میلومننگوسل (myelomeningocele)). اسپینا بیفیدا باز اغلب با فتق مغز عقبی، جایی که مخچه و بافت ساقه مغز تا دهانه بزرگ قاعده جمجمه گسترش می‌یابند، و هیدروسفالی (بزرگ شدن حفره‌های پر از مایع در مغز) همراه است. ناتوانی‌های ناشی از آن شامل بی‌اختیاری مثانه و روده، مشکلات حرکتی به دلیل ضعف اندام، فلج، تغییر شکل و از دست دادن حس هستند. درمان متداول اسپینا بیفیدا، ترمیم جراحی طی دو روز پس از تولد است، که ممکن است شامل قرار دادن یک شانت میان بطن‌های مغز نوزاد و شکم (صفاق) برای تسکین هیدروسفالی باشد. اسپینا بیفیدا را می‌توان با سونوگرافی پیش از تولد یا اندازه‌گیری سطح پروتئین آلفا-فتو (alpha-feto protein) در سرم مادر تشخیص داد و درمان در رحم می‌تواند پیامدها را بهبود بخشد؛ اگرچه شامل برش جراحی در شکم و رحم مادر برای دسترسی به نوزاد متولد نشده است.

این مرور با هدف مقایسه تاثیرات ترمیم داخل رحمی در مقابل ترمیم در دوره نوزادی انجام شد. ما یک کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‌شده را شامل 158 زن که از هفته 19 تا 27 باردار با نوزاد مبتلا به اسپینا بیفیدا شدید و شواهدی از فتق مغز عقبی بودند، وارد کردیم. برای مرگ‌ومیر نوزادان، هیچ تفاوت بارزی برای ترمیم پیش از تولد در مقابل پس از تولد دیده نشد. با این حال، تعداد نوزادانی که فوت کردند، کم بوده و بنابراین این مرور احتمالا برای تشخیص هر گونه تفاوت، ضعیف بود و توان آماری کافی نداشت. ترمیم پیش از تولد با کاهش نیاز به قرار دادن شانت و کاهش در خطر فتق متوسط ​​تا شدید مغز عقبی پس از تولد همراه بود. هیچ عارضه مستقیمی از پروسیجر ترمیم مشهود نبود، از جمله بدشکلی‌های ارتوپدی. ترمیم پیش از تولد با افزایش خطر پارگی زودرس پرده‌های غشایی در زنان و زایمان نارس متعاقب آن (هر دو پیش از هفته 34 و 37) همراه بود. بیماری شدید مادر (عفونت و نیاز به انتقال خون) به وضوح متفاوت نبودند؛ اگرچه این مرور برای تشخیص هر گونه تفاوت در این پیامدهای مهم و کمتر شایع، ضعیف بود. کارآزمایی واردشده کیفیت بالایی داشت ( خطر پائین سوگیری (bias)) اما شامل تعداد کمی از بارداری‌ها شد. در حال حاضر شواهد کافی برای توصیه به ترمیم رحمی برای نوزادان متولد نشده و مبتلا به اسپینا بیفیدا وجود ندارد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

این مرور مبتنی بر یک مطالعه کوچک است که به خوبی انجام شد. شواهد کافی برای توصیه به نتیجه‌گیری محکم در مورد فواید یا مضرات ترمیم پیش از تولد به عنوان یک مداخله برای جنین‌های مبتلا به اسپینا بیفیدا وجود ندارد. شواهد فعلی به دلیل تعداد کم بارداری‌هایی که تا به امروز در کارآزمایی تصادفی‌سازی شده منفرد گنجانده شده‌اند، محدود است.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

اسپینا بیفیدا (spina bifida) یک نقص لوله عصبی (neural tube defect; NTD) جنین است که ممکن است در رحم تشخیص داده شود و با زندگی پس از تولد سازگار است، البته اغلب با ناتوانی و عوارض قابل توجه برای نوزاد. اگرچه ترمیم این وضعیت پس از تولد امکان‌پذیر است، با افزایش تشخیص درون رحمی آن با سونوگرافی، در دوران بارداری (ترمیم پیش از تولد (prenatal repair)) با هدف کاهش عوارض برای کودک، درمان می‌شود. روشی که در دوران بارداری انجام می‌شود، عوارض بالقوه‌ای برای مادر دارد، زیرا شامل جراحی مادر برای دسترسی به جنین است.

اهداف: 

مقایسه تاثیرات ترمیم پیش از تولد در مقابل پس از تولد اسپینا بیفیدا و انواع مختلف ترمیم آن بر مرگ‌ومیر و عوارض پری‌ناتال، پیامدهای طولانی‌مدت نوزاد و عوارض مادر.

روش‌های جست‌وجو: 

پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه بارداری و زایمان در کاکرین را جست‌وجو کردیم (31 جولای 2014).

معیارهای انتخاب: 

همه کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (randomised controlled trials; RCTs) منتشرشده، منتشرنشده و در حال انجام که ترمیم پیش از تولد و پس از تولد مننگومیلوسل (meningomyelocele) را برای جنین‌های مبتلا به اسپینا بیفیدا و انواع مختلف ترمیم پیش از تولد مقایسه کردند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را از نظر ورود و کیفیت روش‌شناسی (methodology)، بدون در نظر گرفتن نتایج آنها، بر اساس معیار واجد شرایط، ارزیابی کرده و داده‌ها را استخراج کردند.

نتایج اصلی: 

روش‌های جست‌وجو، شش گزارش را برای ورود بالقوه شناسایی کردند. از این میان، یک کارآزمایی (چهار گزارش) را شامل 158 زن، که در معرض خطر پائین سوگیری (bias) قرار داشت، وارد کردیم.

کارآزمایی واردشده، تاثیر ترمیم پیش از تولد را در مقابل ترمیم پس از تولد بررسی کرد. برای پیامد اولیه مرگ‌ومیر نوزادان، هیچ شواهد بارزی مبنی بر وجود تفاوت میان ترمیم پیش از تولد و پس از تولد وجود نداشت (یک مطالعه، 158 نوزاد، خطر نسبی (RR): 0.51؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.05 تا 5.54)، با این حال، نرخ بروز رویداد، غیرمعمول بود و بنابراین آنالیز برای تشخیص تفاوت‌ها احتمالا توانایی لازم را ندارد.

ترمیم پیش از تولد با سن بارداری کمتر هنگام تولد (یک مطالعه، 158 نوزاد، تفاوت میانگین (MD): 3.20- هفته؛ 95% CI؛ 3.93- تا 2.47-) و افزایش متناظر در خطر زایمان زودرس پیش از هفته 37 (یک مطالعه، 158 نوزاد، RR: 5.30؛ 95% CI؛ 3.11 تا 9.04) و زایمان زودرس پیش از هفته 34 (یک مطالعه، 158 نوزاد، RR: 9.23؛ 95% CI؛ 3.45 تا 24.71) مرتبط بود. ترمیم پیش از تولد با کاهش هیدروسفالی وابسته به شانت و فتق متوسط ​​تا شدید قسمت عقبی مغز (hindbrain herniation؛ قسمتی از مغز که شامل بصل‌النخاع و مخچه است) همراه بود. برای زنان، ترمیم پیش از تولد با افزایش در پارگی زودهنگام پرده‌های غشایی همراه بود (یک مطالعه، 158 زن، RR: 6.15؛ 95% CI؛ 2.75 تا 13.78)، اگرچه هیچ شواهد بارزی مبنی بر وجود تفاوت در خطر بروز کوریوآمنیونیت (chorioamnionitis) یا نیاز به ترانسفیوژن خون وجود نداشت، و دوباره، نرخ بروز رویداد شایع نبود.

تعدادی از پیامدهای ثانویه نوزاد و مادر این مرور گزارش نشدند. برای نوزاد: روزهای بستری در بیمارستان؛ بقا (survival) تا زمان ترخیص؛ مرده‌زایی؛ نیاز به جراحی بیشتر (مثلا پیوند پوست)؛ اختلال عملکرد مثانه نوروژنیک؛ کیفیت زندگی کودکی/نوزاد. برای مادر: پذیرش در بخش مراقبت‌های ویژه؛ به‌زیستی (wellbeing) عاطفی زنان و رضایت از مراقبت.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information