تجویز کورتیکواستروئیدهای استنشاقی برای بزرگسالان با سرفه‌های طولانی‌تر از سه هفته

پیشینه
اغلب هیچ دلیل واضحی برای سرفه‌هایی که بیش از سه هفته طول می‌کشند، وجود ندارد. فقدان علت مشخص برای سرفه، درمان آن را دشوار می‌کند. دستورالعمل‌های بالینی فعلی توصیه می‌کنند که در بسیاری از موارد به افرادی که سرفه‌های آنها طولانی‌تر از سه هفته طول می‌کشد، کورتیکواستروئیدهای استنشاقی (inhaled corticosteroids; ICS) داده شود که معمولا برای درمان آسم و دیگر بیماری‌های مرتبط با التهاب راه‌های هوایی استفاده می‌شوند.

سوال مطالعه مروری
هدف ما آن بود که بدانیم مصرف استروئیدهای استنشاقی در بزرگسالانی که سرفه‌های آنها سه هفته یا بیشتر طول می‌کشند، مفید است یا خیر.

شواهد حاصل از کارآزمایی‌های بالینی را بررسی کردیم. تاثیرات ICS را در مقایسه با دارونما (placebo) بر شدت سرفه، عملکرد ریه، عوارض ناشی از سرفه و التهاب راه‌های هوایی، همچنین بی‌خطری (safety) این درمان، آنالیز کردیم.

ویژگی‌‌های مطالعه
هشت مطالعه را روی 570 فرد مبتلا به سرفه طولانی‌تر از سه هفته پیدا کردیم. شرکت‌کنندگان در این مطالعات از نظر سن، طول دوره سرفه و عوامل خطر مرتبط با سرفه با هم متفاوت بودند. مطالعات همچنین در انواع ICS، دوز، طول دوره درمان و انواع اسپری استنشاقی مورد استفاده فرق داشتند. شدت سرفه با استفاده از مقیاس‌های مختلف اندازه‌گیری شد.

نتایج کلیدی
نسبت افرادی را که از نظر بالینی درمان شدند یا بهبودی قابل توجهی را در شدت سرفه نشان دادند، به‌ عنوان پیامد اولیه بررسی کردیم، اما داده‌ها آنقدر مختلط بودند که نتیجه‌گیری کردن بر اساس آنها مقدور نبود. تفاوت‌های میان مطالعات همچنین از تجمیع معنی‌دار نتایج مطالعه برای نسبتی از افراد که بهبودی در سرفه و میانگین بهبودی ​​را در یک نوع خاص از مقیاس سرفه نشان دادند، پیشگیری کرد. شواهدی با کیفیت پائین وجود داشت که نشان می‌داد ICS نمره شدت سرفه را کاهش داد. داده‌های کافی در مورد تغییرات ایجاد شده در عملکرد ریوی، عوارض ناشی از سرفه و مارکرهای التهاب وجود نداشت تا بتوان نتایج را تجمیع کرد. شواهدی با کیفیت متوسط ​​نیز نشان داد که درمان ICS خطر عوارض جانبی را افزایش نمی‌دهد.

نتیجه‌گیری و پژوهش‌های آینده
این مرور نشان داده که تاثیرات ICS برای سرفه تحت‌حاد و مزمن متناقض هستند. برای تعیین اینکه ICS به درمان سرفه تحت‌حاد و مزمن در بزرگسالان کمک می‌کند یا خیر، انجام مطالعات بیشتری با جمعیت‌های بیمار، مداخلات، معیارهای پیامد و گزارش‌های منسجم‌تر مورد نیاز است.

این خلاصه به زبان ساده کاکرین در دسامبر 2012 نوشته شد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

مطالعات بسیار ناهمگون و نتایج نیز متناقض بودند. ناهمگونی در طراحی مطالعه باید در پژوهش‌های آتی مورد توجه قرار گیرد تا کارآمدی این مداخله بررسی شود. دستورالعمل‌های بالینی بین‌المللی سرفه توصیه می‌کنند که کارآزمایی ICS فقط باید در بیماران پس از ارزیابی کامل از جمله اشعه ایکس قفسه سینه و بررسی اسپیرومتری و دیگر بررسی‌های مناسب در نظر گرفته شود.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

سرفه مداوم و مزمن یک مشکل بالینی شایع است. علیرغم بررسی کامل و مدیریت تجربی، بخش قابل توجهی از آن دسته از افراد مبتلا به سرفه تحت‌حاد و مزمن، سرفه‌های غیرقابل توضیحی دارند که گزینه‌های درمانی برای آنها محدود است. در حالی که دستورالعمل‌های بالینی فعلی استفاده از کورتیکواستروئیدهای استنشاقی (inhaled corticosteroids; ICS) را توصیه می‌کنند، شواهد پژوهشی در مورد این مداخله متناقض است.

اهداف: 

ارزیابی تاثیرات ICS در درمان سرفه تحت‌حاد و مزمن در بزرگسالان.

روش‌های جست‌وجو: 

در دسامبر 2012، پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه راه‌های هوایی در کاکرین، پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین، MEDLINE؛ EMBASE و ClinicalTrials.gov را جست‌وجو کرده و جست‌وجوهای دستی را نیز انجام دادیم.

معیارهای انتخاب: 

دو نویسنده به‌طور مستقل از هم تمامی کارآزمایی‌های بالقوه مرتبط را ارزیابی کردند. همه مقایسه‌های تصادفی‌سازی شده منتشرشده و منتشرنشده از مصرف ICS در مقایسه با دارونما (placebo) در بزرگسالان مبتلا به سرفه تحت‌حاد یا مزمن، در این مرور وارد شدند. شرکت‌کنندگان مبتلا به بیماری مزمن تنفسی و آسم از مطالعه کنار گذاشته شدند. مطالعاتی واجد شرایط بودند که روی آسم با سرفه به‌ عنوان علامت اصلی و برونشیت ائوزینوفیلیک (eosinophilic bronchitis) متمرکز شدند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده به‌طور مستقل از هم داده‌های مربوط به پیامدهای از پیش تعریف‌شده را استخراج کردند. پیامد اولیه، نسبتی از شرکت‌کنندگانی بود که در دوره پیگیری به درمان بالینی یا بهبودی قابل توجه (کاهش بیش از 70% در اندازه‌گیری شدت سرفه) دست یافتند (موفقیت بالینی). پیامدهای ثانویه عبارت بودند از نسبتی از شرکت‌کنندگان که در دوره پیگیری به درمان بالینی یا کاهش بیش از 50% در شدت سرفه دست یافتند، میانگین تغییر در معیارهای شدت سرفه، عوارض ناشی از سرفه، بیومارکرهای التهابی و عوارض جانبی. داده‌های بیشتر را از نویسندگان مطالعه درخواست کردیم.

نتایج اصلی: 

هشت مطالعه اولیه، شامل 570 شرکت‌کننده، وارد این مرور شدند. به‌طور کلی، کیفیت روش‌شناسی (methodology) مطالعات مناسب بود. ناهمگونی (heterogeneity) بالینی قابل توجه ناشی از تفاوت در شرکت‌کنندگان و مداخلات، و همچنین تنوع در معیارهای پیامد، روایی (validity) مقایسه میان مطالعات را برای اکثر پیامدها محدود کرد. داده‌های مربوط به پیامد اولیه یعنی درمان بالینی یا بهبودی قابل توجه (بیش از 70%) فقط برای سه مطالعه در دسترس بودند که امکان ادغام را فراهم نکردند. به‌طور مشابه، وجود ناهمگونی در ویژگی‌های مطالعه، روایی متاآنالیز را برای پیامدهای ثانویه، یعنی نسبتی از شرکت‌کنندگان با بهبودی بالینی یا کاهش بیش از 50% در معیار شدت سرفه و بهبودی بالینی، محدود کرد. یک کارآزمایی گروه موازی (parallel group) درباره سرفه مزمن که تاثیر قابل توجه درمان را نشان داد، بیشترین سهم را در ناهمگونی آماری (statistical heterogeneity) این پیامدها داشت. در حالی که درمان ICS منجر به کاهش در میانگین نمره سرفه به میزان 0.34 انحراف معیار (standard deviation; SD) شد (SMD: -0.34؛ 95% CI؛ 0.56- تا 0.13-؛ 346 شرکت‌کننده)، سطح کیفیت شواهد پائین بود. ناهمگونی موجود همچنین از انجام متاآنالیز برای پیامد تغییر میانگین نمره در مقیاس آنالوگ بصری پیشگیری کرد. انجام متاآنالیز پیامدهای عملکرد ریوی، عوارض ناشی از سرفه یا بیومارکرهای التهاب، به دلیل داده‌های ناکافی، امکان‌پذیر نبود. شواهدی با کیفیت متوسط ​​نشان داد درمان با ICS موجب افزایش قابل توجه در شانس بروز یک عارضه جانبی نشد (OR: 1.67؛ 95% CI؛ 0.92 تا 3.04).

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information