درماتیت سبوروئیک (seborrhoeic dermatitis) نوعی التهاب پوستی است که اغلب مناطقی را از بدن که غدد چربی زیادی دارند، درگیر میکند. این مناطق شامل پوست سر؛ صورت؛ قفسه سینه؛ و نواحی فلکسور مانند زیر بغل، کشاله ران، و چینهای شکمی هستند. بارزترین نشانههای درماتیت سبوروئیک، پوستهریزی پوست و لکههای مایل به قرمز است. این وضعیت نسبتا شایع است: از هر 100 نفر، یک تا سه نفر به درماتیت سبوروئیک مبتلا هستند. بروز این بیماری در مردان شایعتر از زنان است. برای درمان آن میتوان از درمانهای ضد التهابی، ضد قارچی و ضد کراتولیتیک استفاده کرد. درمان، بیماری را بهطور قطع برطرف نمیکند بلکه نشانهها را تسکین میبخشد.
تعداد 36 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده را با 2706 شرکتکننده در این مرور گنجاندیم که تاثیر درمانهای ضد التهابی را بر درماتیت سبوروئیک بررسی کردند. این کارآزماییها کوتاهمدت بودند؛ اکثر آنها چهار هفته یا کمتر به طول انجامیدند.
درمان موضعی استروئیدی (مانند هیدروکورتیزون (hydrocortisone) و بتامتازون (betamethasone))، درمان موضعی مهار کنندههای کلسینورین (مانند تاکرولیموس (tacrolimus) و پیمکرولیموس (pimecrolimus))، و نمکهای لیتیوم موضعی، همگی نشانههای درماتیت سبوروئیک را در مقایسه با درمان با دارونما (placebo) کاهش میدهند. ترکیبات استروئیدی ملایم (مانند هیدروکورتیزون 1%) و قوی (مانند بتامتازون) در پیگیری کوتاهمدت قابل مقایسه بودند. پاکسازی کامل در کوتاهمدت با درمان ضد قارچی آزول (مانند کتوکونازول (ketoconazole) و میکونازول (miconazole))، و همچنین با استروئیدها به دست آمد. استروئیدهای قوی در کاهش اریتم، پوستهریزی و خارش، بهتر از درمان با آزول بوده و از نظر بیخطری قابل مقایسه بودند. استروئیدها نیز به اندازه مهار کنندههای کلسینورین موثر بودند، اما عوارض جانبی بیشتر با مهار کنندههای کلسینورین رخ دادند. هیچ تفاوتی را میان مهار کنندههای کلسینورین و درمانهای آزول در اثربخشی یا عوارض جانبی پیدا نکردیم. لیتیوم موثرتر از آزولها بود اما عوارض جانبی به یک میزان با هر دو رخ داد (یک مطالعه).
شایعترین عوارض جانبی عبارت بودند از بروز سوزش، خارش، اریتم و خشکی در تمام گروههای درمانی.
عوامل ضد التهابی موضعی در درمان درماتیت سبوروئیک مفید هستند. استروئیدها داروهای ضد التهابی هستند که بیشتر مورد بررسی قرار گرفتهاند. ما هنوز هم از عوارض و بیخطری درمانهای ضد التهابی موضعی در استفاده طولانیمدت یا مداوم اطلاعی نداریم. این موضوع باعث تاسف است زیرا این بیماری ماهیت مزمن دارد. علاوه بر این، هیچ دادهای در مورد تاثیرات درمانهای مختلف بر کیفیت زندگی وجود ندارد.
استروئیدهای موضعی یک درمان موثر برای درماتیت سبوروئیک صورت و پوست سر در نوجوانان و بزرگسالان هستند، بدون اینکه در کوتاهمدت تفاوتی میان استروئیدهای ملایم و قوی وجود داشته باشد. شواهدی مبنی بر مزیت درمان با مهار کننده کلسینورین موضعی یا نمک لیتیوم وجود دارد. درمان با آزولها به اندازه استروئیدها در دستیابی به پاکسازی کامل کوتاهمدت موثر به نظر میرسد، اما در دیگر پیامدها، استروئیدهای قوی موثرتر بودند. تاثیرات درمان با مهار کننده کلسینورین و آزول قابل مقایسه به نظر میرسند. نمکهای لیتیوم نسبت به آزولها در دستیابی به پاکسازی کامل موثرتر بودند.
استروئیدها به اندازه مهار کنندههای کلسینورین موثر هستند اما عوارض جانبی کمتری دارند.
بیشتر مطالعات وارد شده کوچک و کوتاهمدت بودند، چهار هفته یا کمتر به طول انجامیدند. کارآزماییهای آتی باید بهطور مناسب کورسازی شوند؛ شامل بیش از 200 تا 300 شرکتکننده باشند؛ و استروئیدها را با مهار کنندههای کلسینورین یا نمکهای لیتیوم، و مهار کنندههای کلسینورین را با آزولها یا نمکهای لیتیوم مقایسه کنند. دوره پیگیری باید حداقل یک سال بوده و کیفیت زندگی مورد توجه قرار گیرد. همچنین نیاز به توسعه معیارهای پیامد معتبر وجود دارد.
درماتیت سبوروئیک (seborrhoeic dermatitis) یک اختلال التهابی مزمن پوستی است که عمدتا روی پوست سر، صورت، قفسه سینه، و نواحی چین پوستی (intertriginous area) تاثیر گذاشته و باعث پوستهریزی و قرمزی پوست میشود. گزینههای درمانی فعلی شامل عوامل ضد قارچ، ضد التهابی، و کراتولیتیک (keratolytic)، همچنین فوتوتراپی (phototherapy) است.
ارزیابی تاثیرات مداخلات دارویی موضعی با عملکرد ضد التهابی ثابت شده در درماتیت سبوروئیک در نوجوانان و بزرگسالان.
بانکهای اطلاعاتی زیر را تا سپتامبر 2013 جستوجو کردیم: پایگاه ثبت تخصصی گروه پوست در کاکرین، CENTRAL در کتابخانه کاکرین ( The Cochrane Library ) (شماره 9؛ سال 2013)؛ MEDLINE (از سال 1946)؛ Embase (از سال 1974)؛ LILACS (از سال 1982) و بانک اطلاعاتی GREAT. همچنین پنج بانک اطلاعاتی کارآزمایی را جستوجو کرده، و فهرست منابع مطالعات وارد شده را برای یافتن منابع بیشتر از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) مرتبط بررسی کردیم.
RCTهایی را وارد کردیم که شامل بزرگسالان یا نوجوانان (بالای 16 سال) با تشخیص درماتیت سبوروئیک پوست سر یا صورت بودند، و درمانهای ضد التهابی موضعی (استروئیدها، مهار کنندههای کلسینورین ( calcineurin inhibitors) و نمکهای لیتیوم (lithium salts)) را با دیگر درمانها مقایسه کردند.
نویسندگان در گروههای دو تایی، واجد شرایط بودن کارآزماییها را برای ورود ارزیابی کرده، دادهها را استخراج، و خطر سوگیری (bias) را بررسی کردند. در صورت امکان، متاآنالیز را انجام دادیم.
تعداد 36 RCT (2706 شرکتکننده) را وارد کردیم، 31 مورد از آنها استروئیدهای موضعی، هفت مورد، مهار کنندههای کلسینورین؛ و سه مورد، نمکهای لیتیوم را بررسی کردند. مداخلات مقایسهای شامل دارونما (placebo)، آزولها، کلسیپوتریول (calcipotriol)، یک ترکیب ضد التهابی غیر استروئیدی، و روی (zinc)، همچنین درمانهای ضد التهابی مختلف در مقایسه با یکدیگر بودند. پیامدهای مورد نظر شامل پاکسازی کامل نشانهها، اریتم، نمرات پوستهریزی یا خارش، و عوارض جانبی بودند. به دلیل گزارش نامشخص روشها، خطر سوگیری در مطالعات اغلب نامشخص طبقهبندی شد.
درمان استروئیدی در کارآزماییهای کوتاهمدت (چهار هفته یا کمتر) (نسبت خطر (relative risk; RR): 3.76؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.22 تا 11.56؛ سه RCT؛ 313 شرکتکننده) و در یک کارآزمایی طولانیمدت (12 هفته) بیشتر از دارونما منجر به پاکسازی کامل شد. استروئیدها همچنین در کاهش اریتم، پوستهریزی و خارش موثرتر بودند. عوارض جانبی در هر دو گروه مشابه بودند.
ممکن است در کوتاهمدت تفاوتی میان استروئیدها و مهار کنندههای کلسینورین در پاکسازی کامل وجود نداشته باشد (RR: 1.08؛ 95% از 0.88 تا 1.32؛ دو RCT؛ 60 شرکتکننده، شواهد با کیفیت پائین). استروئیدها و مهار کنندههای کلسینورین در دیگر پیامدهای اثربخشی نیز قابل مقایسه بودند (پنج RCT؛ 237 شرکتکننده). عوارض جانبی در گروه استروئید در مقایسه با گروه کلسینورین در کوتاهمدت کمتر شایع بودند (RR: 0.22؛ 95% CI؛ 0.05 تا 0.89، دو RCT؛ 60 شرکتکننده).
در گروه استروئید و آزول، نرخ پاکسازی کامل (RR: 1.11؛ 95% CI؛ 0.94 تا 1.32، هشت RCT؛ 464 شرکتکننده، شواهد با کیفیت متوسط)، همچنین عوارض جانبی در کوتاهمدت قابل مقایسه بودند، اما اریتم یا پوستهریزی با استروئیدها کمتر رخ داد.
دریافتیم که پیامدهای ارزیابی شده از جمله عوارض جانبی، با استروئیدهای ملایم (کلاس I و II) و قوی (کلاس III و IV) قابل مقایسه بودند. تنها استثنا، پاکسازی کامل در استفاده طولانیمدت بود که اغلب با یک استروئید ملایم رخ داد (RR: 0.79؛ 95% CI؛ 0.63 تا 0.98، یک RCT؛ 117 شرکتکننده، شواهد با کیفیت پائین).
در یک مطالعه، مهار کننده کلسینورین در کاهش اریتم و پوستهریزی موثرتر از دارونما بود، اما نرخهای مشابهی در پاکسازی کامل یا عوارض جانبی برای درمان کوتاهمدت وجود داشت. در مطالعه دیگری، هنگامی که اریتم، پوستهریزی، یا عوارض جانبی برای درمان طولانیمدتتری اندازهگیری شدند، مهار کننده کلسینورین با آزول قابل مقایسه بود.
لیتیوم، با توجه به پاکسازی کامل (RR: 8.59؛ 95% CI؛ 2.08 تا 35.52، یک RCT؛ 129 شرکتکننده) با مشخصات بیخطری قابل مقایسه، موثرتر از دارونما بود. لیتیوم در مقایسه با آزول، بیشتر منجر به پاکسازی کامل شد (RR: 1.79؛ 95% CI؛ 1.10 تا 2.90 در درمان کوتاهمدت، یک RCT؛ 288 شرکتکننده، شواهد با کیفیت پائین).
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.