فعالیت بدنی به هر حرکتی اطلاق میشود که در بدن توسط عضلات ایجاد شده و باعث سوختن انرژی میشود. فعالیت بدنی شامل ورزش میشود، اما دربرگیرنده فعالیت به عنوان بخشی از کار، کارهای منزل یا جابهجایی نیز میشود. مشارکت در فعالیت بدنی منظم برای سلامت و بهزیستی (well-being) مهم است. برای اکثر افراد مبتلا به فیبروز سیستیک (cystic fibrosis)، انجام فعالیت بدنی و ورزش به طور معمول توصیه میشود، اما مشارکت در برنامههای تجویز شده اغلب ضعیف است. بهترین راه برای تشویق افراد مبتلا به فیبروز سیستیک به انجام فعالیت بدنی بیشتر در طول روز مشخص نیست. هدف از این مرور، ارزیابی استراتژیهایی بود که افراد مبتلا به فیبروز سیستیک را تشویق میکردند تا در فعالیتهای بدنی روزانه مشارکت کنند. چهار مطالعه با مجموع 199 شرکتکننده وجود داشت که تاثیر تمرین ورزشی را بر مشارکت در فعالیت بدنی بررسی کردند. این مداخلات بیشتر روی کودکان انجام شدند. روشهای انجام و نتایج مطالعه بهطور واضح گزارش نشدند، بنابراین تشخیص اینکه نتایج تحت تاثیر روش ارزیابی شرکتکنندگان یا ماهیت پیامدهای گزارش شده بودند یا خیر، دشوار بود. طول دوره برنامههای آموزشی از 18 روز تا سه سال متغیر بود. در دو مطالعه برنامههای تمرینی ورزشی تحت نظارت و در دو مطالعه بدون نظارت و در منزل انجام شدند. به دلیل تفاوت در طراحی مطالعه و پیامدهای اندازهگیری شده، نتوانستیم دادههای مطالعات مختلف را ترکیب کنیم. هیچ یک از مطالعات هیچ بهبودی را با مشارکت در فعالیت بدنی، زمانی که تمرین ورزشی کمتر از شش ماه به طول انجامید، گزارش نکرد. شواهد بسیار محدودی وجود داشت مبنی بر اینکه استفاده از یک برنامه ورزشی در منزل، حداقل به مدت شش ماه پس از دریافت مشاوره فعالیت و مشاوره ورزشی، مشارکت را در فعالیت بدنی در افراد مبتلا به فیبروز سیستیک بهبود بخشید. هیچ برنامه آموزشی تاثیر معنیداری را بر کیفیت زندگی نشان نداد. مشخص نیست راهبردهایی مانند کوچینگ سلامت یا توصیههای مبتنی بر اینترنت ممکن است به ترویج مشارکت منظم در فعالیت بدنی در افراد مبتلا به فیبروز سیستیک کمک کنند یا خیر.
اگرچه مشارکت در فعالیت بدنی عموما برای افراد مبتلا به فیبروز سیستیک مفید تلقی میشود، شواهد کافی در مورد استراتژیهایی برای ارتقای جذب و ادامه مشارکت در فعالیت بدنی برای این جمعیت وجود ندارد. این مرور شواهد بسیار محدودی را ارائه میکند که ارائه مشاوره برای فعالیت و توصیههای ورزشی، که طی حداقل شش ماه انجام میشود، برای شرکت در یک برنامه ورزشی خانگی ممکن است منجر به بهبود مشارکت در فعالیت بدنی در افراد مبتلا به فیبروز سیستیک شود. انجام پژوهش بیشتری برای تعیین تاثیر استراتژیهایی مانند مربیگری سلامت یا برنامههای پزشکی از راه دور، در ارتقای جذب و پایبندی به مشارکت منظم در فعالیت بدنی مورد نیاز است. علاوه بر این، تعیین مدت زمان ایدهآل برای هر مداخلهای که فعالیت بدنی را ترویج میکند، از جمله برنامههای تمرین ورزشی، در رسیدگی به مسائل مربوط به مشارکت در فعالیت بدنی برای افراد مبتلا به فیبروز سیستیک مهم خواهد بود.
در افراد مبتلا به فیبروز سیستیک (cystic fibrosis)، هیچ هدف مشخصی برای مشارکت در فعالیت بدنی وجود ندارد، و همچنین هیچ استراتژی ایدهآلی برای ترویج مشارکت در فعالیت بدنی شناسایی نشده است.
بررسی تاثیر درمان بر افزایش مشارکت در فعالیت بدنی در افراد مبتلا به فیبروز سیستیک.
با استفاده از اصطلاحات «فیزیوتراپی و ورزش»، به جستوجو در پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه فیبروز سیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین پرداختیم.
تاریخ آخرین جستوجو: 05 دسامبر 2013.
علاوه بر این، جستوجوهایی را در بانکهای اطلاعاتی الکترونیکی MEDLINE؛ CINAHL (Ebscohost)؛ PsycINFO (OvidSP) و بانک اطلاعاتی شواهد فیزیوتراپی (PEDro) انجام دادیم. همچنین برای مطالعات بالقوه مرتبط، تکمیل شده اما منتشر نشده، در چندین پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی به جستوجو پرداختیم.
تاریخ آخرین جستوجو: 10 سپتامبر 2012.
همه مطالعات تصادفیسازی و شبه-تصادفیسازی و کنترل شده که استراتژیهای طراحی شده را برای ارتقای مشارکت بیشتر در فعالیتهای بدنی روزانه برای افراد مبتلا به فیبروز سیستیک بررسی کردند.
دو نویسنده بهطور مستقل از هم مطالعات را برای ورود انتخاب کرده، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی و دادهها را استخراج کردند. هر اختلافنظری با بحث و گفتوگو حل شد یا با نظرخواهی از نویسنده سوم به نتیجه رسید.
چهار مطالعه (199 شرکتکننده) معیارهای ورود را داشتند و عمدتا در کودکان مبتلا به فیبروز سیستیک انجام شدند. فقط یک مطالعه شامل یک گروه کوهورت ترکیبی از شرکتکنندگان بزرگسال و کودک بود. توصیف روشهای انجام مطالعه برای ارزیابی خطر سوگیری، به ویژه از نظر کورسازی ارزیابان و گزارشدهی انتخابی، کافی نبود. یک مطالعه در یک محیط بستری با پیگیری در محیط سرپایی انجام شد؛ در حالی که سه مطالعه باقیمانده در افراد مبتلا به بیماری تنفسی پایدار در محیط سرپایی انجام شدند. همه مطالعات وارد شده از تمرین ورزشی برای ارتقای مشارکت در فعالیت بدنی استفاده کردند، و طول مدت مداخله از 18 روز تا سه سال متغیر بود. هیچ بهبودی با مشارکت در فعالیت بدنی با هیچ دوره مداخلهای کمتر یا مساوی شش ماه گزارش نشد. بهبودی با مشارکت در فعالیت بدنی فقط در مواردی مشاهده شد که دوره پیگیری بیش از 12 ماه به طول انجامید. هیچ یک از راهبردهای مداخله تاثیر معناداری بر کیفیت زندگی نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.