هیدروسلها ناهنجاریهای شایع کیستیک کیسه بیضه یا اسکروتوم هستند، که به صورت تجمع پر از مایع در اطراف بیضهها توصیف میشوند. هیدروسل را میتوان با تخلیه مایع همراه با تزریق یک ماده شیمیایی در اطراف بیضه، به منظور پیشگیری از عود، یا با جراحی باز درمان کرد. هدف این مرور مقایسه این دو روش درمان است. پس از جستوجوی گسترده در متون علمی، چهار مطالعه کوچک شناسایی شدند. با توجه به اطلاعات محدود موجود در مورد طراحی مطالعات، و تعداد اندک بیماران، نتایج باید با احتیاط تفسیر شوند. متاآنالیز، نرخ کمتری را از عود در گروه جراحی نشان داد، با این حال، شواهد کافی برای نتیجهگیری قوی وجود نداشت. عوارض پس از جراحی مانند عفونت و تب، همچنین هزینه درمان و زمان شروع مجدد کار، در گروه آسپیراسیون و اسکلروتراپی کمتر بودند، اما به بهای نرخ عود بیشتر. نرخ درمان در پیگیری کوتاهمدت میان گروهها مشابه بود، اما عدم قطعیت قابل توجهی در این نتیجه وجود دارد که ممکن است به دلیل قدیمی بودن یکی از مطالعات و عامل استفادهشده متفاوت در آن در مقایسه با دیگر مطالعات، باشد.
عوارض پس از جراحی و همچنین هزینه و زمان لازم برای از سرگیری کار در گروه آسپیراسیون و اسکلروتراپی کمتر بود؛ اما به بهای میزان عود بیشتر. نرخ بهبودی در پیگیری کوتاهمدت میان گروهها مشابه بود، با این حال، به دلیل ناهمگونی بالا، عدم قطعیت قابلتوجهی در این نتیجه وجود دارد. نیاز زیادی به انجام RCTهای دقیق از نظر روششناسی (methodology) وجود دارد که اثربخشی انواع مختلف عوامل اسکلروز کننده، غلظت محلول اسکلروز کننده و حجم تزریق را برای درمان هیدروسلها ارزیابی کنند. مهم است که RCTها حجم نمونه به اندازه کافی بزرگ و دوره پیگیری طولانی داشته باشند. مطالعات میبایست پیامدهای بالینی را مانند درد، عود، رضایت از درمان، عوارض و درمان را با استفاده از ابزارهای معتبر ارزیابی کنند. پروتکلهای همه مطالعات میبایست در پایگاههای ثبت کارآزمایی بالینی ثبت شده و گزارشهای این مطالعات با دستورالعملهای بالینی بینالمللی گزارشدهی از کارآزمایی مانند CONSORT مطابقت داشته باشند. مطالعات میبایست به مقرون به صرفه بودن روشها نیز بپردازند.
هیدروسلها (hydrocoele) ناهنجاریهای شایع کیستیک کیسه بیضه یا اسکروتوم (scrotum) هستند، که به صورت تجمع پر از مایع میان لایههای احشایی و جداری تونیکا واژینالیس (tunica vaginalis) اسکروتوم توصیف میشود. دو روش برای درمان هیدروسل وجود دارد: هیدروسلکتومی (hydrocoelectomy) با جراحی باز و آسپیراسیون و به دنبال آن اسکلروتراپی (sclerotherapy).
فواید و مضرات آسپیراسیون و اسکلروتراپی را در مقابل هیدروسلکتومی برای مدیریت درمانی هیدروسل مقایسه کردیم.
از طریق برقراری ارتباط با هماهنگکننده جستوجوی کارآزماییها و با استفاده از واژگان و اصطلاحات جستوجوی مرتبط با این مرور، پایگاه ثبت تخصصی گروه کلیه و پیوند در کاکرین را تا تاریخ 2 آگوست 2014 جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs) و شبه-RCTهایی که آسپیراسیون و اسکلروتراپی را در مقابل هیدروسلکتومی برای مدیریت درمانی هیدروسلها مقایسه کردند.
دو نویسنده بهطور مستقل از هم دادهها را استخراج کرده و خطر سوگیری (bias) را در مطالعات واردشده ارزیابی کردند. متاآنالیز اثرات تصادفی (random effects) با استفاده از نسبت خطر (relative risk; RR) برای پیامدهای دو حالتی (dichotomous outcome) و تفاوتهای میانگین (MD) برای پیامدهای پیوسته (continuous outcome)، با 95% فواصل اطمینان (CI)، اجرا شدند.
چهار مطالعه کوچک را پیدا کردیم که معیارهای ورود را داشتند. این مطالعات 275 بیمار را با 282 هیدروسل مورد بررسی قرار دادند. شرکتکنندگان برای دریافت آسپیراسیون و اسکلروتراپی (155 بیمار با 159 هیدروسل) و جراحی (120 بیمار با 123 هیدروسل) تصادفیسازی شدند. همه مطالعات با خطر پائین یا نامشخص برای سوگیری انتخاب (selection bias)، سوگیری تشخیص (detection bias)، سوگیری ریزش نمونه (attrition bias) و سوگیری گزارشدهی انتخابی (selective reporting) ارزیابی شدند. کورسازی (blinding) برای شرکتکنندگان و محققین بر اساس نوع مداخلات امکانپذیر نبود. کورسازی متخصصان آمار در هیچ یک از مطالعات واردشده گزارش نشد.
تفاوت معنیداری در درمان بالینی بین دو گروه وجود نداشت (3 مطالعه، 215 شرکتکننده: RR: 0.45؛ 95% CI؛ 0.18 تا 1.10)، با این حال ناهمگونی (heterogeneity) قابل توجهی وجود داشت (I² = 95%). در بررسی بیشتر، یک مطالعه ایجادکننده همه ناهمگونیها بود. این مساله میتواند به دلیل عامل مورد استفاده یا شاید به این دلیل باشد که این مطالعه بسیار قدیمیتر از دو مطالعه دیگر موجود در این آنالیز است. هنگامی که مطالعه مذکور از آنالیز حذف شد، ناهمگونی 0% شد و نتیجه قابل توجه بود (به نفع جراحی) (2 مطالعه، 136 شرکتکننده: RR: 0.74؛ 95% CI؛ 0.64 تا 0.85). در افرادی که اسکلروتراپی دریافت کردند، در مقایسه با جراحی، افزایش قابل توجهی در عود دیده شد (3 مطالعه، 196 شرکتکننده: RR: 9.37؛ 95% CI؛ 1.83 تا 48.4). یک مطالعه، کاهش غیرقابل توجهی را در تب در گروه اسکلروتراپی گزارش کرد (60 شرکتکننده: RR: 0.25؛ 95% CI؛ 0.06 تا 1.08). تعداد عفونتها در گروه جراحی افزایش یافت، اما این افزایش از نظر آماری معنیدار نبود (4 مطالعه، 275 شرکتکننده: RR: 0.31؛ 95% CI؛ 0.09 تا 1.05؛ I² = 0%). سه مطالعه گزارش کردند که فراوانی درد در گروه جراحی بیشتر از گروه آسپیراسیون و اسکلروتراپی بود، اما به دلیل استفاده از ابزارهای اندازهگیری متفاوت در این مطالعات، نتوانستیم نتایج را با هم ترکیب کنیم. بهبودی بیمار از نظر رادیولوژیکی در هیچ یک از مطالعات واردشده گزارش نشد. تفاوت معنیداری در تشکیل هماتوم میان دو گروه وجود نداشت (3 مطالعه، 189 شرکتکننده: RR: 0.57؛ 95% CI؛ 0.17 تا 1.90؛ I² = 0%). فقط یک مطالعه رضایت بیمار را در سه و شش ماه گزارش کرد؛ تفاوت معنیداری میان دو گروه دیده نشد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.