پیشینه
اختلال عملکرد تنفسی (dysfunctional breathing)/سندرم هیپرونتیلاسیون (hyperventilation syndrome) یک مشکل تنفسی است که شامل تنفس با الگوی ضعیف یا تنفس بیش از حد عمیق یا خیلی سریع (یا هر دو) (هیپرونتیلاسیون) میشود. علل احتمالی زیادی برای اختلال عملکرد تنفسی وجود دارد و در صورت عدم درمان میتواند منجر به بروز نشانههای ناخوشایند مختلفی مانند تنگی نفس، سرگیجه، سوزنسوزن شدن و درد قفسه سینه شود. در خصوص اختلال عملکرد تنفسی در کودکان اطلاعات کمی وجود دارد. دادههای اولیه حاکی از آن است که حداقل 5.3% از کودکان مبتلا به آسم دارای اختلال عملکرد تنفسی هستند اما هیچ توصیه مورد قبولی برای درمان این کودکان وجود ندارد. این وضعیت در حال حاضر با استفاده از تمرینات تنفسی درمان میشود که هدف کلی آنها، آموزش بیمار برای تنفس ملایم با استفاده از قسمت پائین قفسه سینه با سرعتی متناسب با سطح فعالیت او است.
سوال مطالعه مروری
هدف از این مرور آن بود که بدانیم تمرینات تنفسی در درمان کودکان مبتلا به اختلال عملکرد تنفسی مفید هستند یا خیر.
نتایج کلیدی
هیچ کارآزمایی مناسبی را پیدا نکردیم که استفاده از تمرینات تنفسی را در مدیریت کودکان مبتلا به اختلال عملکرد تنفسی ارزیابی کرده باشد. در حال حاضر هیچ شواهدی برای حمایت یا رد استفاده از تمرینات تنفسی در کودکان مبتلا به اختلال عملکرد تنفسی وجود ندارد و انجام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده مورد نیاز است.
این خلاصه به زبان ساده در کاکرین، تا اکتبر 2013 بهروز است.
نتایج این مرور سیستماتیک نمیتوانند به عملکرد بالینی کمک کنند زیرا هیچ کارآزمایی مناسبی برای ورود شناسایی نشد. بنابراین، در حال حاضر مشخص نیست که این مداخلات در این گروه از بیماران ارزش درمانی بیشتری دارند، یا اینکه انواع خاصی از تمرینات تنفسی نسبت به تمرینات دیگر برتری دارند یا خیر. با توجه به استفاده مکرر از تمرینات تنفسی برای درمان اختلال عملکرد تنفسی/سندرم هیپرونتیلاسیون، نیاز فوری به انجام کارآزماییهای بالینی با طراحی مناسب در این زمینه وجود دارد. کارآزماییهای آتی باید با بیانیه CONSORT برای استانداردهای گزارشدهی مطابقت داشته باشند و از معیارهای پیامد معتبر استفاده کنند. این کارآزماییها همچنین باید از انتشار کامل دادهها برای تمامی پیامدهای بالینی مهم اطمینان حاصل کنند.
اختلال عملکرد تنفسی (dysfunctional breathing) به صورت ایجاد تغییرات مزمن یا عودکننده در الگوی تنفس توصیف میشود که به ایجاد نشانههای تنفسی و غیرتنفسی میانجامد. این یک اصطلاح کلی است که شامل سندرم هیپرونتیلاسیون (hyperventilation syndrome) و اختلال عملکرد طناب صوتی است. اختلال عملکرد تنفسی، 10% از جمعیت عمومی را تحت تاثیر قرار میدهد. نشانهها عبارتند از تنگی نفس، احساس سنگینی در قفسه سینه، آه کشیدن و درد قفسه سینه که به دنبال تغییرات در الگو و سرعت تنفس ایجاد میشوند. در خصوص اختلال عملکرد تنفسی در کودکان اطلاعات کمی وجود دارد. دادههای اولیه نشان میدهند که 5.3% یا بیشتر از کودکان مبتلا به آسم، اختلال عملکرد تنفسی داشته و برخلاف بزرگسالان، این امر با کنترل ضعیفتر آسم مرتبط است. مشخص نیست که چه نسبتی از جمعیت عمومی کودکان تحت تاثیر قرار گرفتهاند. تمرینات تنفسی به عنوان درمان خط اول برای بزرگسالان مبتلا به اختلال عملکرد تنفسی (با یا بدون آسم) توصیه میشود، اما توصیه مشابهی برای مدیریت بالینی کودکان وجود ندارد. بر این اساس، بازآموزی تنفس با توجه به سن و توانایی کودک، از برنامههای درمانی بزرگسالان اقتباس میشود.
بازآموزی تنفس در کودکان مبتلا به اختلال عملکرد تنفسی تاثیرات مفیدی دارد که بتوان با شاخصهای کیفیت زندگی اندازهگیری کرد یا خیر.
بازآموزی تنفس در افراد جوان مبتلا به اختلال عملکرد تنفسی، عوارض جانبی به همراه دارد یا خیر.
با استفاده از هر دو استراتژی جستوجوی الکترونیکی و دستی، کارآزماییها را برای ورود شناسایی کردیم. بانکهای اطلاعاتی CENTRAL؛ MEDLINE؛ و EMBASE را جستوجو کردیم. آرشیو پایگاه ثبت ملی پژوهشها (National Research Register; NRR)، پروژههای پژوهشی در حال انجام خدمات سلامت (Health Services Research Projects in Progress; HSRProj)؛ Current Controlled Trials register؛ (شامل متا رجیستر کارآزماییهای کنترلشده و International Standard Randomised Controlled Trial Number (ISRCTN) را به منظور شناسایی پژوهشهای در حال انجام و پژوهشهای منتشرنشده جستوجو کردیم. آخرین جستوجو در اکتبر 2013 انجام شد.
ما قصد داشتیم تا کارآزماییهای تصادفیسازی شده، شبه-تصادفیسازی شده یا کارآزماییهای خوشهای-تصادفیسازی و کنترلشده را وارد این مرور کنیم. مطالعات مشاهدهای، مطالعات مورد (case studies) و مطالعات با استفاده از طراحی متقاطع (cross-over) را حذف کردیم. طراحی متقاطع به دلیل تاثیرات طولانیمدت ادعایی بازآموزی تنفس، نامناسب تشخیص داده شد. کودکان تا سن 18 سال و با تشخیص بالینی اختلال عملکرد تنفسی، واجد شرایط ورود بودند. برنامهریزی کردیم که کودکانی را با تشخیص اولیه آسم و با هدف انجام یک آنالیز زیرگروه وارد کنیم. کودکان با نشانههای ثانویه به سمت بیماریهای قلبی یا متابولیکی، از مطالعه حذف شدند.
هر نوع تمرین بازآموزی تنفسی را برای گنجاندن در این مرور در نظر گرفتیم، مانند کنترل تنفس، تنفس دیافراگمی، تنفس یوگا، تنفس Buteyko، اصلاح تنفس با هدایت بیوفیدبک و سرکوب خمیازه/آه. برنامههایی را در نظر گرفتیم که در آنها تمرینات تحت نظارت (توسط والدین یا متخصص سلامت، یا هر دو) یا بدون نظارت انجام شدند. همچنین تکنیکهای آرامسازی و مدیریت اپیزود حاد را تا زمانی در نظر گرفتیم که مشخص بود تمرینهای تنفسی جزء مداخله هستند.
هر گونه مداخله بدون تمرین تنفسی یا در جایی که تمرینات تنفسی جزء کلیدی مداخله نبود، حذف شدند.
برنامهریزی کردیم که دو نویسنده (NJB و MJ) دادهها را بهطور مستقل از هم و با استفاده از یک فرم استاندارد استخراج کنند. هر گونه اختلافنظر با اجماع حلوفصل خواهد شد. در مواردی که توافق حاصل نشد، نویسنده سوم مرور (MLE)، مقاله را مورد بررسی قرار داد.
تعداد 264 کارآزمایی و مرور بالقوه را از طریق جستوجو، شناسایی کردیم. پس از حذف موارد تکراری، 224 مقاله را بر اساس عنوان و چکیده غربال کردیم. شش مقاله را با متن کامل بازیابی کرده و آنها را بیشتر ارزیابی کردیم اما معیارهای ورود را نداشتند. بنابراین، هیچ مطالعه مناسبی برای گنجاندن در این مرور وجود نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.