سوال مطالعه مروری
بررسی تاثیرات پرتودرمانی معمولی (با یا بدون شیمیدرمانی) در برابر دیگر درمانها (شامل روشهای مختلف پرتودرمانی) برای گلیوماهای منتشر ساقه مغز که به تازهگی تشخیص داده شده در کودکان و افراد جوان از سن 0 تا 21 سالگی.
پیشینه
گلیومای منتشر ساقه مغز معمولا در پل مغزی (بخشی از مغز) ایجاد شده و حداقل در 50% پل مغزی گسترش و نفوذ میکند و در تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (magnetic resonance imaging; MRI) ظاهری مشخص دارد. پیشآگهی این تومور، با میانه (median) بقای کلی ((overall survival; OS)؛ زمان تشخیص سرطان، یا شروع درمان تا مرگومیر به هر علتی) بین 8 تا 11 ماه، بسیار ضعیف است. از این رو، هیچ آنالیز یا مروری که مزایا یا آسیبهای رادیاسیون را برای گلیومای منتشر ساقه مغز تازه تشخیص داده شده در کودکان و افراد جوان 0 تا 21 ساله بررسی کند، وجود ندارد.
ویژگیهای مطالعه
با جستوجوی جامع و غربالگری بانکهای اطلاعاتی پزشکی، دو مطالعه بالینی پیدا کردیم که درمانهای مختلفی را تست کردند. یک مطالعه، با 130 شرکتکننده، پرتودرمانی hypofractionated (دوره شش هفتهای با درمان دو بار در روز) را با پرتودرمانی معمولی (دوره شش هفتهای با درمان روزانه) مقایسه کرد. مطالعه دوم، با 71 شرکتکننده، پرتودرمانی hypofractionated (دوره سه هفتهای با درمان یکبار در روز) را با پرتودرمانی معمولی مقایسه کرد.
نتایج کلیدی
برای مقایسه پرتودرمانی hypofractionated و پرتودرمانی معمولی، هیچ شواهد واضحی در مورد تاثیر بر OS، بقای بدون رویداد (EFS؛ زمان از لحظه تشخیص، ورود به مطالعه، یا درمان تا پیشرفت، عود بیماری، تومور ثانویه، یا مرگومیر)، پاسخ رادیولوژیکی (کاهش اندازه تومور بیش از 50%) و سمّیت (آسیب به بدن به دلیل پرتودرمانی) وجود نداشت.
برای مقایسه پرتودرمانی hypofractionated و پرتودرمانی معمولی، هیچ شواهد واضحی از تاثیر بر OS، بقای بدون پیشرفت (PFS؛ زمان از لحظه تشخیص، ورود به مطالعه یا درمان تا پیشرفت بیماری)، و عوارض جانبی وجود نداشت.
کیفیت شواهد
برای پرتودرمانی hypofractionated، وقتی که با درمان معمولی مقایسه شد، کیفیت شواهد برای OS و EFS در سطح پائین و برای پاسخ رادیولوژیکی و سمّیت در سطح بسیار پائین بود.
برای پرتودرمانی hypofractionated، وقتی که با درمان مرسوم مقایسه شد، کیفیت شواهد برای OS متوسط، و برای PFS و سمیت پائین بود.
نمیتوانیم بر اساس شواهد موجود در حال حاضر نتیجهگیریهای قطعی از این مرور داشته باشیم. برای تعیین نقش پرتودرمانی در مدیریت گلیومای منتشر ساقه مغز که به تازهگی تشخیص داده شده در کودکان و افراد جوان به پژوهش بیشتری نیاز است. RCTهای بیشتری با توان آزمون کافی باید انجام شود و همه پیامدهای مرتبط باید مد نظر قرار گیرند. به علاوه، به همکاری چند-مرکزی بینالمللی نیاز است. با در نظر گرفتن سود بالقوه پرتودرمانی hypofractionated برای کاهش بار (burden) درمان و افزایش کیفیت مدت زندگی باقی مانده، پیشنهاد میکنیم که باید توجه بیشتری به پرتودرمانی hypofractionated شود.
گلیومای منتشر ساقه مغز (diffuse brainstem glioma) بیماری تخریب کنندهای با پیشآگهی بد است. شایعترین درمان رادیولوژیکی استفاده شده در این شرایط، رادیاسیون فراکشن شده مرسوم است. از این رو، هیچ مرور سیستماتیک یا متاآنالیزی (meta-analysis) که مزایا یا آسیبهای رادیاسیون را در افراد مبتلا به گلیومای منتشر ساقه مغز بررسی کند، وجود ندارد.
بررسی تاثیرات پرتودرمانی جدا از هم مرسوم (با یا بدون شیمیدرمانی) در برابر دیگر درمانها (شامل روشهای پرتودرمانی مختلف) برای گلیوماهای منتشر ساقه مغز تازه تشخیص داده شده در کودکان و افراد جوان با سن 0 تا 21 سال.
برای این مرور، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE/PubMed و EMBASE را تا 19 آگوست 2015 جستوجو کردیم. خلاصه مقالات کنفرانسهای جامعه بینالمللی برای انکولوژی کودکان (Society for Paediatric Oncology; SIOP)؛ سمپوزیوم بینالمللی نوروانکولوژی (International Symposium on Paediatric Neuro-Oncology; ISPNO)؛ جامعه نوروانکولوژی (Society of Neuro-Oncology; SNO) و انجمن اروپایی نوروانکولوژی (European Association of Neuro-Oncology; EANO) را از 1 ژانویه 2010 تا 19 آگوست 2015 اجمالا بررسی کردیم. پایگاههای ثبت کارآزمایی شامل پایگاه ثبت تعداد کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده استاندارد بینالمللی (International Standard Randomised Controlled Trial Number; ISRCTN)؛ پلتفرم بینالمللی پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت (WHO) و پایگاه ثبت موسسه ملی سلامت (National Institutes of Health) را نیز تا تاریخ 19 آگوست 2015 جستوجو کردیم. هیچ محدودیت زبانی اعمال نکردیم.
تمامی کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)؛ کارآزماییهای شبه-تصادفیسازی شده (QRCT)، یا کارآزماییهای بالینی کنترل شده (controlled clinical trials; CCTs) که پرتودرمانی فراکشن شده معمول (با یا بدون شیمیدرمانی) را در برابر دیگر درمانها (شامل روشهای پرتودرمانی مختلف) برای گلیومای منتشر ساقه مغز که به تازهگی تشخیص داده شده در کودکان و افراد جوان 0 تا 21 ساله مقایسه کردهاند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم مطالعات را برای ورود بررسی کرده، دادهها را استخراج و خطر سوگیری (bias) هر کارآزمایی واجد شرایط را بررسی کردند و ارزیابی به روش درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) را در مطالعات وارد شده انجام دادند. تمامی اختلافنظرها را از طریق بحث، حلوفصل کردیم. آنالیزها را بر اساس دستورالعملهای کتابچه راهنمای کاکرین برای مرورهای سیستماتیک مداخلات انجام دادیم.
دو RCT پیدا کردیم که متناسب با معیارهای ورودمان بود. این دو کارآزمایی مقایسههای مختلفی را تست کردند.
یک RCT چند-نهادی شامل 130 شرکتکننده میشد و پرتودرمانی hyperfractionated (دوره شش هفتهای با پروتکل دو بار در روز 117 cGy برای هر فراکشن تا دوز کلی 7020 cGy) را با پرتودرمانی معمول (دوره شش هفتهای با پروتکل روزانه 180 cGy برای هر فراکشن تا دوز کلی 5400 cGy) مقایسه میکرد. میانه (median) بقای کلی (overall survival; OS) در گروه معمولی 8.5 ماه و در گروه hyperfractionated معادل 8.0 ماه بود. هیچ شواهد واضحی از تاثیر بر OS یا بقای بدون رویداد (event-free; EFS) در شرکتکنندگانی که پرتودرمانی hyperfractionated دریافت میکردند، در مقایسه با پرتودرمانی معمول پیدا نکردیم (OS: نسبت خطر (HR): 1.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.75 تا 1.53؛ EFS؛ HR: 1.26؛ 95% CI؛ 0.83 تا 1.90). پاسخ رادیولوژیکی (خطر نسبی (RR): 0.94؛ 95% CI؛ 0.54 تا 1.63) و انواع مختلف سمّیت در هر دو گروه مشابه بود. در مورد دیگر پیامدها هیچ اطلاعاتی وجود نداشت. بر اساس رویکرد GRADE، کیفیت شواهد را برای OS و EFS در سطح پائین (یعنی پژوهش بیشتر به احتمال زیاد تاثیر مهمی بر اطمینان ما به تخمین این تاثیر خواهد داشت و احتمالا این تخمین را تغییر میدهد) و برای پاسخ رادیولوژیک و سمّیت (یعنی ما در مورد این تخمین بسیار نامطمئن هستیم) در سطح بسیار پائین در نظر گرفتیم.
دومین RCT شامل 71 شرکتکننده بود و پرتودرمانی hypofractionated (Gy 39 در 13 فراکشن در عرض 2.6 هفته، Gy 3 در هر فراکشن) را با پرتودرمانی معمولی (Gy 54 در 30 فراکشن در عرض شش هفته، Gy 1.8 در هر فراکشن) مقایسه کرده بود. این کارآزمایی برای گروه hypofractionated؛ میانه (median) OS معادل 7.8 ماه و برای گروه معمولی 9.5 ماه را گزارش کرد. همچنین، برای گروه hypofractionated، بقای بدون پیشرفت (progression-free survival; PFS) را 6.3 ماه و برای گروه معمولی 7.3 ماه گزارش کرد. هیچ شواهد واضحی از تاثیر بر OS؛ (HR: 1.03؛ 95% CI؛ 0.53 تا 2.01) یا PFS؛ (HR: 1.19؛ 95% CI؛ 0.63 تا 2.22) در شرکتکنندگانی که پرتودرمانی hypofractionated دریافت میکردند در مقایسه با شرکتکنندگانی که پرتودرمانی معمول دریافت میکردند، پیدا نکردیم. اصلیترین عوارض جانبی دیده شده، اریتم موضعی و پوستهریزی خشک به خصوص در پشت لاله گوش بود. سمّیتهای دیگری نیز بود، اما تفاوت بین گروههای درمانی دارای اهمیت آماری نبود. در مورد دیگر پیامدها هیچ اطلاعاتی وجود نداشت. کیفیت شواهد را برای OS، در سطح متوسط (یعنی پژوهش بیشتر احتمالا اثر مهمی بر اطمینان ما به تخمین این تاثیر خواهد داشت و احتمالا تخمین را تغییر میدهد) و برای PFS و سمّیتها، در سطح پائین در نظر گرفتیم. شایان توجه است که حجم نمونه در این RCT کوچک بود، که میتواند باعث قدرت آماری کم برای یک پیامد مرتبط بالینی شود.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.