عفونتهای قارچی میتوانند باعث بیماری، و در برخی موارد، مرگ بیمار شوند. آمفوتریسین B معمولی سالهاست که برای درمان عفونت قارچی استفاده میشود. اگرچه این دارو موثر است، میتواند حدود هشت نفر از هر ده بیمار تحت درمان را با آسیب کلیوی مواجه کند. افرادی که آسیب کلیوی دارند، مدت طولانیتری در بیمارستان بستری میشوند، هزینههای مراقبتهای سلامت آنها افزایش یافته، و تعداد مرگومیر بالاتری دارند.
برای اجتناب از بروز مشکلات شناخته شده برای افرادی که نیاز به درمان عفونت قارچی دارند، فرمولهای جدیدی از آمفوتریسین B (به نام مرتبط با لیپید) ایجاد شدهاند. لیپوزومال آمفوتریسین B یک فرمول جدید است و اغلب در بالین برای درمان عفونت قارچی استفاده میشود.
متون علمی منتشر شده را تا 10 مارچ 2015 جستوجو کرده، و 12 مطالعه (2298 شرکتکننده) را شناسایی کردیم که آمفوتریسین B معمولی را با لیپوزومال آمفوتریسین B مقایسه کردند. ما توانستیم 10 مطالعه (2172 شرکتکننده) را متاآنالیز کنیم. کیفیت مطالعه بهطور کلی در سطح متوسط ارزیابی شد.
مشخص شد که لیپوزومال آمفوتریسین B نسبت به آمفوتریسین B معمولی با واکنشهای کمتر مربوط به کلیه و اینفیوژن مرتبط است.
شواهد موجود نشان میدهد که لیپوزومال آمفوتریسین B نسبت به آمفوتریسین B معمولی سمّیت کمتری برای کلیه دارد (زمانی که تاثیر مداخله بر عملکرد کلیه به صورت افزایش سطح کراتینین سرم برابر یا بیشتر از دو برابر سطح پایه اندازهگیری میشود). ما همچنین دریافتیم که واکنشهای مرتبط با اینفیوژن کمتری در ارتباط با فرمول لیپوزومال وجود دارد.
به دلایل متعددی، بروز عفونتهای قارچی مهاجم در سراسر جهان افزایش یافته است. آمفوتریسین (amphotericin) B متداول (دئوکسیکولات سدیم (sodium deoxycholate)) به عنوان درمان استاندارد برای درمان عفونتهای قارچی مهاجم استفاده شده است؛ با این حال، با واکنشهای جانبی دارویی، از جمله آسیب حاد کلیه (acute kidney injury; AKI)، همراه است. فرمولاسیون جدید آمفوتریسین B با هدف بهبود مشخصات بیخطری بیخطر (safety) بودن فرمولاسیون معمولی ایجاد شده است.
این مرور، با هدف ارزیابی تاثیرات آمفوتریسین B دئوکسیکولات در مقابل لیپوزومال (liposomal) آمفوتریسین B بر عملکرد کلیه انجام شد.
از طریق برقراری ارتباط با هماهنگکننده جستوجوی کارآزماییها (Trials' Search Co-ordinator) و با جستوجوی واژگان مرتبط با این مرور، پایگاه ثبت تخصصی گروه کلیه و پیوند در کاکرین را تا تاریخ 10 مارچ 2015 جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (randomised controlled trials; RCTs) را وارد کردیم که آمفوتریسین B سدیم دئوکسیکولات را با لیپوزومال آمفوتریسین B مقایسه کردند.
دو نویسنده بهطور مستقل از هم مطالعات را از نظر واجد شرایط بودن بررسی کرده و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند.
تعداد 12 مطالعه (2298 شرکتکننده) را در این مرور گنجاندیم. از این تعداد، 10 مورد وارد متاآنالیز شدند (2172 شرکتکننده). مشخص شد که لیپوزومال آمفوتریسین B از نظر افزایش کراتینین سرم بهطور قابلتوجهی بیخطرتر از آمفوتریسین B معمولی بود (RR: 0.49؛ 95% CI؛ 0.40 تا 0.59). کاهش قابلتوجهی در تمام واکنشهای مربوط به اینفیوژن دارو در گروه لیپوزومال در مقایسه با گروه معمولی وجود داشت: تب (4 مطالعه، 1092 شرکتکننده): RR: 0.39؛ 95% CI؛ 0.28 تا 0.55؛ I
2
= 32%)؛ لرز و/یا تشنج (5 مطالعه، 1081 شرکتکننده): RR: 0.27؛ 95% CI؛ 0.15 تا 0.48؛ I
2
= 75%)؛ تب و/یا تشنج (2 مطالعه، 720 شرکتکننده): RR: 0.68؛ 95% CI؛ 0.52 تا 0.90؛ I
2
= 58%)؛ تهوع (6 مطالعه، 1187 شرکتکننده): RR: 0.50؛ 95% CI؛ 0.35 تا 0.72؛ I
2
= 0%)؛ و استفراغ (3 مطالعه، 1019 شرکتکننده): RR: 0.51؛ 95% CI؛ 0.27 تا 0.95؛ I
2
= 61%). بهطور کلی، خطر سوگیری در مطالعات گنجانده شده در اکثر دامنهها در سطح پائین یا نامشخصی قرار داشت. با این حال، کورسازی (blinding) شرکتکنندگان و پرسنل، کورسازی ارزیابی پیامد و دیگر سوگیریها (تامین مالی) تمایل به خطر بالای سوگیری داشتند. آنالیز حساسیت (sensitivity) انجام شده اهمیت تفاوت را به نفع فرمول لیپوزومال تغییر نداد. انجام ارزیابی برای سوگیری انتشار (publication bias) نشان داد که نتایج مرور قوی بودند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.