بیماران مبتلا به MCI به دلیل افزایش خطر پیشرفت به دمانس باید مورد ارزیابی و نظارت قرار گیرند. در حال حاضر هیچ توافقی در مورد اینکه بهترین رویکرد برای ثبت پیشرفت به دمانس چیست، وجود ندارد. چندین تست عملکرد شناختی برای این کار پیشنهاد شده، زیرا اکثر آنها به راحتی قابل اجرا هستند، تکمیل آنها بیش از 10 دقیقه طول نمیکشد، شامل عملکردهای اجرایی اصلی میشوند و یک نمره عینی را به دست میدهند. مرور ما شواهد فعلی مربوط به یکی از آن تستهای مختصر، آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (Mini-Mental State Examination; MMSE) را در پیشبینی پیشرفت به دمانس در افراد مبتلا به اختلالات شناختی ارزیابی کرد. پس از جستوجو و تجزیهوتحلیل گسترده اطلاعات موجود، شواهدی را پیدا نکردیم که از نقش مهم MMSE به عنوان یک تست مجزای مستقل در شناسایی بیمارانی که در آینده به دمانس مبتلا میشوند، حمایت کند.
مرور ما شواهدی را مبنی بر حمایت از نقش مهم MMSE به عنوان یک تست تکی و یکبار استفاده در شناسایی بیماران مبتلا به MCI که ممکن است به سمت دمانس پیشروی کنند، پیدا نکرد. پزشکان میتوانند برای اطمینان از مدیریت این بیماران، درخواست انجام تستهای بیشتر و گسترده کنند. یک جنبه مهم برای ارزیابی در بهروزرسانیهای آینده این است که میتوان با اندازهگیری تغییرات MMSE در طول زمان به جای یکبار اندازهگیری، تبدیل به دمانس را از مراحل MCI بهتر پیشبینی کرد یا خیر. همچنین ارزیابی این موضوع مهم است که مجموعهای از تستها، به جای یک تست مجزا، ممکن است در پیشبینی تبدیل از MCI به دمانس موفقیتآمیزتر باشند یا خیر.
دمانس (dementia) یا زوال عقل یک سندرم اختلال شناختی پیشرونده جهانی است. تخمین زده میشود در سال 2010، بیش از 35 میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا به دمانس هستند. برخی از افراد مبتلا به اختلال شناختی خفیف (mild cognitive impairment; MCI) به سمت دمانس پیشرفت میکنند اما برخی دیگر ثابت مانده یا عملکرد کامل خود را بازیابی میکنند. امروزه علاقه زیادی برای یافتن پیشبینیکنندههای خوب دمانس در افراد مبتلا به MCI وجود دارد. آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (Mini Mental State Examination; MMSE) شناختهشدهترین و پُرکاربردترین ابزار غربالگری کوتاه برای ارائه معیاری کلی از اختلالات شناختی در زمینههای بالینی، تحقیقاتی و اجتماعی است.
تعیین صحت (accuracy) آزمون کوتاه وضعیت ذهنی برای تشخیص زودهنگام زوال عقل در افراد دارای اختلال شناختی خفیف
در ALOIS (پایگاه ثبت تخصصی مطالعات شناختی و مداخلهای گروه دمانس و بهبود شناختی در کاکرین (از آغاز تا می 2014)؛ MEDLINE (OvidSP) (1946 تا می 2014)؛ EMBASE (OvidSP) (1980 تا می 2014)؛ BIOSIS (Web of Science) (از آغاز تا می 2014)؛ Web of Science Core Collection، شامل Conference Proceedings Citation Index (ISI Web of Science) (از آغاز تا می 2014)؛ PsycINFO (OvidSP) (از آغاز تا می 2014)، و LILACS (BIREME) ( 1982 تا می 2014) جستوجو کردیم. همچنین منابع تخصصی مطالعات و مرورهای دقت تست تشخیصی را جستوجو کردیم، اخیرا در می 2014: MEDION (Universities of Maastricht and Leuven, www.mediondatabase.nl)؛ DARE (بانک اطلاعاتی چکیده مرورهای تاثیرات- از طریق کتابخانه کاکرین)؛ بانک اطلاعاتی HTA (بانک اطلاعاتی ارزیابی فناوری سلامت، از طریق کتابخانه کاکرین)، و ARIF (University of Birmingham, UK, www.arif.bham.ac.uk). هیچ محدودیت زبانی یا زمانی برای جستوجوهای الکترونیکی اعمال نشد و برای محدود کردن جستوجو از فیلترهای روششناسی استفاده نشد تا حساسیت به حداکثر میزان خود برسد. همچنین فهرست منابع مطالعات و مرورهای مرتبط را بررسی کردیم، استنادات را در Scopus و Science Citation Index ردیابی کردیم، از جستوجوهای مطالعات مرتبط شناخته شده در PubMed برای ردیابی مقالات مرتبط استفاده کردیم، و با گروههای تحقیقاتیای تماس گرفتیم که کار روی MMSE را برای تشخیص دمانس انجام میدادند تا بتوانیم موارد مرتبط اما منتشر نشده را پیدا کنیم.
مطالعات طولی را در نظر گرفتیم که در آنها نتایج MMSE که در ابتدا برای شرکتکنندگان مبتلا به MCI اجرا شد، بازیابی شده و استاندارد مرجع با پیگیری در طول زمان به دست آمد. شرکتکنندگانی را وارد کردیم که به عنوان افراد مبتلا به MCI بر اساس معیارهای Petersen و Petersen بازنگری شده، معیار Matthews، یا Clinical Dementia Rating = 0.5 طبقهبندی شدند. از استانداردهای مرجع قابل قبول و رایج مورد استفاده برای دمانس عمومی، دمانس آلزایمر، دمانس Lewy body، دمانس عروقی و دمانس فرونتو-تمپورال استفاده کردیم.
تمام عناوین به دست آمده را توسط جستوجوهای انجام شده در بانک اطلاعاتی الکترونیکی غربالگری کردیم. دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم چکیدههای تمام مطالعات بالقوه مرتبط را ارزیابی کردند. متن کامل مقالات شناساییشده را از نظر واجد شرایط بودن ارزیابی کرده و دادهها را استخراج کردیم تا جداول دو-در-دو را برای دمانس عمومی و دیگر انواع دمانس ایجاد کنیم. دو نویسنده مرور مستقلا با استفاده از ابزار QUADAS-2، ارزیابی کیفیت مطالعه را انجام دادند. به دلیل ناهمگونی بالا و کمبود دادهها، تخمینهای حساسیت را در مقادیر ثابت ویژگی از مدلی به دست آوردیم که برای تولید خلاصه منحنی ویژگی عملکرد گیرنده (summary receiver operating characteristic curve) تهیه کردیم.
در این مرور، 11 مطالعه ناهمگون را با تعداد 1569 بیمار مبتلا به MCI وارد کردیم که برای تبدیل شدن به دمانس دنبال شدند. چهار مطالعه نقش نمرات پایه MMSE را در تبدیل از MCI به دمانس با هر علتی و هشت مطالعه این تست را در تبدیل از MCI به دمانس بیماری آلزایمر ارزیابی کردند. فقط یک مطالعه اطلاعاتی را در مورد MMSE و تبدیل از MCI به دمانس عروقی ارائه کرد. برای تبدیل MCI به دمانس عمومی، دقت نمرات پایه MMSE از حساسیتهای 23% تا 76% و ویژگیهای 40% تا 94% متغیر بود. در رابطه با تبدیل از MCI به دمانس بیماری آلزایمر، دقت نمرات پایه MMSE از حساسیتهای 27% تا 89% و ویژگیهای 32% تا 90% متغیر بود. فقط یک مطالعه اطلاعاتی را در مورد تبدیل از MCI به دمانس عروقی ارائه کرد، که حساسیت 36% و ویژگی 80% را با بروز دمانس عروقی 6.2% نشان داد. اگرچه ما برای کشف منابع احتمالی ناهمگونی برنامهریزی کردیم، به دلیل کمبود مطالعات موجود در تجزیهوتحلیل، این کار انجام نشد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.