هدف از این مطالعه مروری چه بود؟
هدف از این مرور کاکرین یافتن این بود که درمان شناختی-رفتاری (cognitive-behavioural treatment; CBT) در درمان افراد مبتلا به اختلالات مصرف محرکهای نوع آمفتامینی (amphetamine-type stimulants; ATS) اثربخش بوده یا خیر. پژوهشگران گروه مواد مخدر و الکل در کاکرین تمامی مطالعات مرتبط را برای پاسخ به این سوال گردآوری و تجزیهوتحلیل کردند؛ آنها دو مطالعه را به دست آوردند.
پیامهای کلیدی
شواهد کنونی برای رسیدن به هر گونه توصیههای درمانی مبتنی بر شواهد برای جمعیت رجوع کننده کافی نیست.
در این مرور چه موضوعی بررسی شد؟
ATS گروهی از محرکهای صناعی (synthetic) هستند و استفاده از آنها در سراسر دنیا متداول است. این نوع از داروها به نرخ بالایی اعتیاد آور بوده و مصرف بلندمدت آنها ممکن است منجر به بروز مجموعهای از نشانههای روانی و جسمی شامل اضطراب، گیجی، بیخوابی (مشکل در خوابیدن)، اختلالات خلقوخو، اختلالات شناختی (مشکل در تفکر و ادراک)، پارانویا (paranoia) (احساسات غیر-عقلی مبنی بر وجود افرادی در خارج که به دنبال شما هستند)، توهمات (hallucinations) (که یک فرد چیزی را تجربه میکند که خارج از ذهن او، وجود خارجی ندارد) و هذیان (delusion) (اعتقاد اشتباه) شود.
در حال حاضر، هیچ درمانی برای اختلال مصرف ATS به طور گستردهای تایید نشده است. با وجود این، CBT اغلب اولین انتخاب درمانی است. این روش درمانی، یک رویکرد درمانی روانشناختی (گفتاردرمانی) برای تعدیل تفکرات و اعتقادات تحریف شده و رفتارهای ناسازگار (maladaptive behaviours) (چیزهایی که افراد برای متوقف کردن آنها از سازگاری با شرایط انجام میدهند) است. اثربخشی CBT برای سایر اختلالات مصرف داروها (برای مثال اختلالات مصرف الکل، اوپیوئید و کوکائین) به خوبی مستند شده و همینطور این رویکرد درمانی پایهای برای اختلال مصرف ATS به کار گرفته شده است. هدف از استفاده از این نوع درمانها پیشگیری از عود و کاهش مصرف داروها است.
نتایح اصلی این مطالعه مروری کدامند؟
نویسندگان مرور دو مطالعه واجد شرایط را به دست آوردند. هر دو مطالعه در استرالیا به اجرا درآمده بودند. یک مطالعه، یک جلسه تکی را از CBT کوتاه با یک گروه کنترل لیست انتظار، جایی که شرکتکنندگان در طول دوره مطالعه هیچ درمانی دریافت نمیکردند، مقایسه کرده بود. یک مطالعه CBT مبتنی بر وب را با یک گروه کنترل لیست انتظار مقایسه کرده بودند. هر دو مطالعه از سوی وزارت بهداشت و سالمندی استرالیا (Australian Government of Health and Ageing) تامین مالی شده بودند.
این مرور نشان داد زمانی که شرکتکنندگان CBT دریافت کرده بودند، در مقایسه با کنترل لیست انتظار، هیچ تفاوتی وجود نداشت. شواهد کافی برای نتیجهگیری درباره اثربخشی یا عدم اثربخشی CBT در درمان اختلالات مصرف ATS وجود ندارد.
این مرور تا چه زمانی بهروز است؟
نویسندگان مرور برای دستیابی به مطالعات منتشر شده تا جولای 2018 جستوجو کردند.
در حال حاضر، به دلیل کمبود پژوهشهای با کیفیت بالا در این حیطه، شواهد کافی برای تایید اثربخشی CBT برای اختلالات مصرف ATS وجود ندارد.
محرکهای نوع آمفتامینی (amphetamine-type stimulants; ATS) به گروهی از محرکهای صناعی شامل آمفتامین (amphetamine)، متآمفتامین (methamphetamine)، 3، 4- متیلندیاکسی - متآمفتامین (MDMA) و مواد مربوطه اطلاق میشود. ATS به نرخ بالایی اعتیادآور بوده و استفاده بلندمدت از آنها ممکن است منجر به بروز مجموعهای از نشانههای روانی و جسمی شامل اضطراب، گیجی، بیخوابی، اختلالات خلقوخو، اختلالات شناختی، پارانویا (paranoia)، توهمات (hallucinations) و هذیان (delusion) شود.
در حال حاضر، هیچ درمانی برای اختلال مصرف ATS به طور گستردهای تایید نشده است. با وجود این، درمان شناختی-رفتاری (cognitive-behavioural treatment; CBT) اولین انتخاب درمانی است. اثربخشی CBT برای سایر اختلالات مصرف داروها (برای مثال اختلالات مصرف الکل، اوپیوئید و کوکائین) به خوبی مستند شده و همینطور این رویکرد درمانی پایهای برای اختلال مصرف ATS به کار گرفته شده است.
بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری برای افراد مبتلا به اختلال مصرف ATS برای کاهش مصرف ATS در مقایسه با سایر انواع رواندرمانی، دارودرمانی، تسهیل 12 قدمی (12‐step facilitation)، عدم مداخله یا درمان معمول.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) و شبه-RCTهایی را شناسایی کردیم که به مقایسه CBT برای اختلالات مصرف ATS با سایر انواع رواندرمانی، دارودرمانی، تسهیل 12 قدمی یا عدم مداخله پرداخته بودند. تا جولای 2018 در پایگاه ثبت تخصصی شده گروه مواد مخدر و الکل در کاکرین، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین؛ MEDLINE via PubMed؛ Embase و پنج بانک اطلاعاتی دیگر را جستوجو کردیم. بهعلاوه، فهرست منابع مطالعات واجد شرایط و سایر مرورهای سیستماتیک را بررسی کردیم. با کارشناسان در این حوزه تماس گرفتیم.
معیارهای واجد شرایط برای ورود به مرور عبارت بودند از RCTها و شبه-RCTهایی که به مقایسه CBT در برابر سایر انواع مداخلات روی مصرف کنندگان ATS بزرگسالی (18 ساله یا بزرگتر) پرداخته بودند که توسط هر نوع سیستم تشخیصی صریح تشخیص داده شده بودند. پیامدهای اولیه عبارت بودند از نرخ پرهیز (abstinence) و سایر شاخصهای مربوط به رفتارهای مصرف داروها.
از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم.
فقط دو مطالعه با معیارهای واجد شرایط مطابقت داشتند. هر دو مطالعه دارای خطر پائینی از سوگیری انتخاب و سوگیری گزارشدهی بودند. در یک مطالعه، تقریبا نیمی از شرکتکنندگان در گروه مداخله از ادامه مطالعه انصراف داده بودند و این مطالعه دارای خطر بالایی از سوگیری ریزش نمونه (attrition bias) بود. مطالعات به مقایسه یک جلسه تکی از CBT کوتاه یا CBT مبتنی بر وب با کنترل لیست انتظار (waiting‐list control) پرداخته بودند (حجم نمونه کل در بین مطالعات 129 نفر بود). نتایج در طول مطالعات مخلوط و ترکیبی بود. در مورد مطالعه انجام شده روی جلسه تکی CBT کوتاه، دو معیار از پنج معیار مصرف داروها نتایج معنیداری به دست داده بود، درصد روزهای پرهیز در 90 روز (نسبت شانس (OR): 0.22؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.02 تا 2.11) و نشانههای وابستگی (تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD): 0.59-؛ 95% CI؛ 1.16- تا 0.02-). به دلیل کوچک بودن حجم نمونه (25 شرکتکننده به ازای هر گروه) و CIهای بزرگ مربوطه اطراف تاثیرات مشاهده شده، اعتماد به نتایج این مطالعه میتواند کم باشد. در مورد CBT مبتنی بر وب، هیچ تفاوت معنیداری بین پیامدهای مختلف وجود نداشت. هیچ یک از مطالعات عوارض جانبی را گزارش نکرده بودند. میانگین متاآنالیتیک (meta‐analytic mean) در میان این دو کارآزمایی برای استفاده از داروها معنیدار نبود (SMD: -0.28؛ 95% CI؛ 0.69- تا 0.14). بهطور خلاصه، کیفیت کلی شواهد پائین بود و شواهد کافی برای نتیجهگیری درباره اثربخش بودن یا نبودن CBT در درمان مصرف ATS وجود نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.