سوال مطالعه مروری
آسناپین (asenapine) یک داروی آنتیسایکوتیک جدیدتر است که در اوایل تا اواسط دهه 1990 وارد بازار شد. این مرور به بررسی تاثیرات آسناپین در درمان اسکیزوفرنی در مقایسه با دارونما (placebo) میپردازد.
پیشینه
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی (schizophrenia) اغلب «نشانههای مثبت» از قبیل شنیدن صداها، دیدن چیزها (توهمها (hallucinations))، و باورهای عجیب و غریب (هذیان (delusions)) دارند. این افراد همچنین دارای «نشانههای منفی» هستند، از جمله از دست دادن احساسات، بیعلاقگی، کنارهگیری اجتماعی، عدم لذت و مشکل در صحبت کردن و برقراری ارتباط. با دیگران اختلال در افکار، اضطراب و افسردگی شایع است. درمان اصلی برای این نشانههای اسکیزوفرنی، تجویز داروهای آنتیسایکوتیک است که به داروهای قدیمی (تیپیکال یا نسل اول) و داروهای جدیدتر (آتیپکال یا نسل دوم) تقسیم میشوند. این داروها اغلب عوارض جانبی شدیدی را مانند افزایش وزن، سفتی عضلات، لرزش غیر-ارادی و خستگی ایجاد میکنند. آسناپین یک داروی آنتیسایکوتیک جدیدتر است که در دهه 1990 معرفی و وارد بازار شد. در حال حاضر هیچ مرور سیستماتیکی برای ارزیابی تاثیرات این دارو وجود ندارد.
ویژگیهای مطالعه
این مرور شامل شش کارآزمایی با 1835 بیمار است. کارآزماییها افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را به صورت تصادفی انتخاب کردند تا آسناپین یا دارونما دریافت کنند. پنج مورد از این کارآزماییها نرخ بالایی را از ترک زودهنگام افراد نشان داده و توسط شرکتهای داروسازی حمایت شدند.
نتایج کلیدی
شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه آسناپین در مقایسه با دارونما، نشانههای مثبت، منفی و افسردگی را در اسکیزوفرنی بهبود بخشیده و در عین حال خطر عوارض جانبی ناتوان کننده کمتری در پی دارد.
کیفیت شواهد
با این حال، به دلیل کیفیت پائین و کمّیت محدود شواهد موجود، توصیه به استفاده از آسناپین در درمان اسکیزوفرنی دشوار است. برای بررسی تاثیرات و بیخطری آسناپین، لازم است کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده در مقیاس بزرگ، با پیگیری طولانی-مدت، و بدون سوگیری (bias) انجام شوند.
Ben Gray: پژوهشگر ارشد همکار، بنیاد McPin به نشانی /http://mcpin.org.
شواهدی، هرچند اولیه، وجود دارد که نشان میدهد آسناپین باعث بهبود نشانههای مثبت، منفی و افسردگی میشود، در حالی که خطر عوارض جانبی را به حداقل میرساند. با این حال، به دلیل وجود شواهدی با کیفیت پائین و کمّیت محدود شده، توصیه به استفاده از آسناپین در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دشوار است. ما به ضرورت انجام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده در مقیاس بزرگ، طولانی-مدت، و با طراحی بهتر برای بررسی تاثیرات بالینی و بیخطری آسناپین پی بردیم.
اسکیزوفرنی (schizophrenia) یک اختلال بسیار شایع و مزمن است که در برگیرنده طیف وسیعی از نشانهها میشود. آسناپین (asenapine) یک آنتیسایکوتیک آتیپکال است که اخیرا وارد بازار شده و توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) برای درمان اسکیزوفرنی تائیدیه گرفته است.
تعیین تاثیرات بالینی آسناپین برای بزرگسالان مبتلا به اسکیزوفرنی یا دیگر اختلالات شبه-اسکیزوفرنی در مقایسه با دارونما (placebo).
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (04 جولای 2014) را که مبتنی بر جستوجوهای منظم در پایگاههای MEDLINE؛ EMBASE؛ CINAHL؛ BIOSIS؛ AMED؛ PubMed؛ PsycINFO و پایگاههای ثبت کارآزماییهای بالینی است، جستوجو کردیم. هیچ محدودیتی از نظر زبان، تاریخ، نوع مقاله، یا وضعیت انتشار برای ورود رکوردها به پایگاه ثبت وجود نداشت. منابع همه مطالعات وارد شده را برای یافتن مطالعات مرتبط بیشتر بررسی کردیم.
مرور ما شامل کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (randomised controlled trials; RCTs) است که آسناپین را با دارونما در بزرگسالان (با هر تعریفی) مبتلا به اسکیزوفرنی یا اختلالات مرتبط، از جمله اختلال اسکیزوفرنیفرم، اختلال اسکیزوافکتیو و اختلال هذیانی، باز هم، با هر وسیله تشخیصی، مقایسه میکنند.
بهطور مستقل از هم تمامی استنادات به دست آمده را از جستوجوها بررسی کرده، چکیدههای مرتبط را شناسایی، و دادهها را از همه مطالعات وارد شده استخراج کردیم. خطر نسبی (RR) را با 95% فواصل اطمینان (CI) برای دادههای دو-تایی، و تفاوتهای میانگین (MD) را برای دادههای پیوسته محاسبه کردیم. در جایی که امکانپذیر بود، از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای تهیه جدول «خلاصهای از یافتهها» برای پیامدهای اصلی مورد نظر خود استفاده کردیم. از مدل اثر-ثابت برای آنالیزها استفاده کردیم.
تعداد 41 رکورد بالقوه مرتبط را به دست آورده، و موشکافانه بررسی کردیم، و از بین آنها فقط توانستیم شش کارآزمایی را وارد کنیم (1835 = n). پنج مورد از شش کارآزمایی با خطر بالای سوگیری ریزش نمونه (attrition bias) روبهرو بوده و همه کارآزماییها توسط شرکتهای داروسازی حمایت شدند. نتایج، تغییر بالینی مهمی را در وضعیت عمومی (1 RCT؛ n = 336؛ RR: 0.81؛ 95% CI؛ 0.68 تا 0.97، شواهد با کیفیت پائین) و وضعیت روانی (1 RCT؛ n = 336؛ RR: 0.72؛ 95% CI؛ 0.59 تا 0.86، شواهد با کیفیت بسیار پائین) در کوتاه-مدت بین افراد دریافت کننده آسناپین نشان داد. افرادی که آسناپین دریافت کردند کاهش قابل توجهی را در نشانههای منفی (1 RCT؛ n = 336؛ MD: -1.10؛ 95% CI؛ 2.29- تا 0.09، شواهد با کیفیت بسیار پائین) در کوتاه-مدت نشان دادند. این افراد همچنین به طور قابل توجهی عوارض جانبی جدی کمتری را در میان-مدت نشان دادند (1 RCT؛ n = 386؛ RR: 0.29؛ 95% CI؛ 0.14 تا 0.63، شواهد با کیفیت بسیار پائین). هیچ تفاوت واضحی در تعداد افرادی که مطالعه را به هر دلیلی ترک کردند، بین گروههای آسناپین و دارونما در کوتاه-مدت به دست نیامد (5 RCT؛ 1046 = n؛ RR: 0.91؛ 95% CI؛ 0.80 تا 1.04، شواهد با کیفیت بسیار پائین). هیچ یک از کارآزماییها دادهای را برای نشانههای اکستراپیرامیدال (extrapyramidal) یا هزینههای درمان گزارش نکرد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.