پرگابالین برای کاهش درد شکمی در افراد مبتلا به پانکراتیت مزمن

سوال مطالعه مروری

آیا پرگابالین در کاهش درد شکمی در افراد مبتلا به پانکراتیت مزمن مفید است؟

پیشینه

پانکراس یک ارگان شکمی است که چندین آنزیم گوارشی را به سیستم داکتال پانکراس ترشح می‌کند که آنها به روده کوچک خالی می‌شوند. هم‌چنین شامل جزایر لانگرهانس است که شامل هورمون‌های متعددی می‌شود، از جمله انسولین. پانکراتیت مزمن التهاب طولانی‌مدت و پیشرفته پانکراس است که منجر به تخریب و جایگزینی بافت پانکراس با بافت فیبروز می‌شود. این مساله ممکن است منجر به کمبود آنزیم‌های گوارشی و انسولین (به تنظیم قند خون کمک می‌کند)، و در نهایت منجر به دیابت شود (شرایطی که در آن سطح قند خون افراد بیش از حد بالا می‌رود). الکل به‌عنوان عامل اصلی این وضعیت محسوب می‌شود، اما برخی عوامل دیگر عبارتند از: سیگار کشیدن، برخی داروها و انواع اختلالات دیگر. درد مزمن شکمی نشانه اصلی پانکراتیت مزمن است. درد معمولا در قسمت فوقانی شکم رخ می‌دهد و معمولا به صورت درد عمیق، نفوذی، و با انتشار به سمت پشت توصیف می‌شود. نظریه‌های مختلف در مورد علت درد در پانکراتیت مزمن وجود دارد. یک فرضیه این است که روند بیماری روی اعصاب تامین کننده لوزالمعده تاثیر می‌گذارد. پرگابالین (pregabalin) انتقال درد را از طریق اعصاب مهار می‌کند. این دارو ممکن است درد را در افراد مبتلا به پانکراتیت مزمن کاهش دهد؛ اما ممکن است تعدادی عوارض جانبی ایجاد کند. برخی از عوارض جانبی شایع عبارتند از: خواب‌آلودگی بیش از حد، تاری دید، دوبینی، دهان خشک، یبوست، استفراغ، باد بیش از حد، احساس هیجان، سردرگمی، کاهش میل جنسی، تحریک‌پذیری، احساس سرگیجه، احساس ناهماهنگی، لرزش، مشکل گفتاری، احساس سوزن زدن یا تکان دادن («پین و سوزن») و اختلالات توجه و حافظه. حوادث جانبی مکرر، اما جدی شامل موارد زیر است: اپیزودهایی از غش کردن، نارسایی قلبی و نارسایی کلیوی برگشت‌پذیر. این مرور شامل تمام مطالعات انجام شده تا تاریخ 22 جون 2015 درباره مزایا و آسیب‌های استفاده از پرگابالین برای درمان درد مزمن در افراد مبتلا به پانکراتیت مزمن است.

ویژگی‌های مطالعه

فقط یک مطالعه را که توسط Pfizer حمایت مالی شده بود، یافتیم که واجد معیارهای ورود به این مطالعه بود. در مجموع 64 نفر (با درد مزمن ناشی از پانکراتیت مزمن) در یک کلینیک سرپایی به‌طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: دوزهای افزایش یابنده پرگابالین (150 میلی‌گرم در روز به 600 میلی‌گرم در روز، 34 شرکت‌کننده) یا دارونمای (placebo) تطبیق داده شده (درمان ساختگی؛ 30 شرکت‌کننده). تصمیم‌گیری در مورد این‌که شرکت‌کننده پرگابالین یا دارونما دریافت کند، با استفاده از روش‌های مشابه از جمله پرتاب سکه انجام شد تا اطمینان حاصل شود که شرکت‌کنندگان دو گروه مشابه بودند. شرکت‌کنندگان پرگابالین یا دارونما را به مدت سه هفته دریافت کردند، سپس پیامدها اندازه‌گیری شدند. شرکت‌کنندگان بالقوه دیگری که ضد-دردهای دیگری استفاده کرده بودند، مجاز به شرکت در مطالعه بودند. بنابراین، این کارآزمایی نقش پرگابالین را علاوه بر سایر آنالژزیک‌ها برای کاهش درد مزمن شکمی به علت پانکراتیت مزمن ارزیابی می‌کند.

نتایج کلیدی

فقط پیامدهای کوتاه‌-مدت در این کارآزمایی در دسترس بود. این کارآزمایی دریافت که تغییرات در مصرف اوپیوئیدها (داروهایی مشابه مورفین) و نمره درد نسبت به ابتدای مطالعه در شرکت‌کنندگان مصرف کننده پرگابالین نسبت به کسانی که دارونما مصرف می‌کردند بهتر بود. مشخص نیست که این تغییرات تاثیر قابل توجهی بر زندگی شرکت‌کنندگان داشتند. این کارآزمایی هم‌چنین دریافت که عوارض جانبی در شرکت‌کنندگان مصرف کننده پرگابالین در مقایسه با کسانی که دارونما مصرف می‌کنند، بیشتر است. تفاوت بین پرگابالین و دارونما برای کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کوتاه‌-مدت، درصد افراد مبتلا به عوارض جانبی جدی و درصد افرادی که نیاز به پذیرش بیمارستان دارند، غیر-دقیق است.

پیامدهای میان‌مدت و طولانی‌مدت، تعداد روزهای از دست رفته از کار، و طول مدت بستری در بیمارستان در این کارآزمایی مشخص نبود.

کیفیت شواهد

کیفیت شواهد پائین یا متوسط بود. در نتیجه، انجام مطالعات بیشتر در این زمینه الزامی است.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

براساس شواهد با کیفیت پائین و متوسط، استفاده کوتاه‌-مدت از پرگابالین باعث کاهش مصرف کوتاه‌-مدت اوپیوئیدها و نمره درد در کوتاه‌-مدت می‌شود؛ اما حوادث جانبی را در مقایسه با دارونما در افراد مبتلا به درد مزمن ناشی از پانکراتیت مزمن افزایش می‌دهد. کاربرد بالینی کاهش مصرف کوتاه‌-مدت اوپیوئیدها و نمره‌های کوتاه مدت درد مشخص نیست.

کارآزمایی‌های آینده باید نقش پرگابالین را در کاهش درد مزمن در پانکراتیت مزمن با توجه به تاثیرات متوسط یا طولانی‌مدت پرگابالین ارزیابی کنند و شامل پیامدهایی نظیر کیفیت زندگی، حوادث جانبی ناشی از درمان، تعداد روزهای کاری از دست رفته، تعداد روزهای پذیرش در بیمارستان، و طول مدت اقامت در بیمارستان، علاوه بر نمره درد، برای ارزیابی تاثیر بالینی و اجتماعی‌اقتصادی باشند.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

درد مزمن شکمی یکی از نشانه‌های اصلی در افراد مبتلا به پانکراتیت مزمن است. نقش پرگابالین (pregabalin) در افراد مبتلا به درد مزمن پانکراس ناشی از پانکراتیت مزمن نامطمئن است.

اهداف: 

ارزیابی مزایا و آسیب‌های پرگابالین در افراد مبتلا به درد مزمن شکمی به علت پانکراتیت مزمن.

روش‌های جست‌وجو: 

ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL) را در کتابخانه کاکرین 2015، شماره 6 و MEDLINE؛ EMBASE؛ Science Citation Index Expanded و پایگاه‌های ثبت کارآزمایی‌ها را تا جون 2015 جست‌وجو کردیم. هم‌چنین منابع کارآزمایی‌های وارد شده را برای شناسایی کارآزمایی‌های بیشتر جست‌وجو کردیم.

معیارهای انتخاب: 

فقط کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) را برای ورود به مرور انتخاب کردیم که شامل افراد مبتلا به درد مزمن پانکراس به علت پانکراتیت مزمن بوده و بدون در نظر گرفتن زبان، کورسازی یا وضعیت انتشار انجام شده بودند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را شناسایی و داده‌ها را استخراج کردند. خطر نسبی (RR) یا تفاوت میانگین (MD) را با 95% فاصله اطمینان (CI) با استفاده از نرم‌افزار RevMan 5، براساس آنالیز قصد درمان (intention-to-treat) محاسبه کردیم.

نتایج اصلی: 

فقط یک مطالعه که توسط Pfizer تامین مالی شده بود، معیارهای ورود را برای مرور داشت. در مجموع 64 نفر (با درد مزمن ناشی از پانکراتیت مزمن) به‌طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: دوزهای افزایش یابنده پرگابالین (150 میلی‌گرم در روز به 600 میلی‌گرم در روز، 34 شرکت‌کننده) یا دارونمای (placebo) تطبیق داده شده (30 شرکت‌کننده). شرکت‌کنندگان پرگابالین یا دارونما را به مدت سه هفته به‌صورت سرپایی دریافت کردند؛ پیامدها در پایان درمان اندازه‌گیری شد (یعنی سه هفته پس از شروع درمان). شرکت‌کنندگان به‌طور بالقوه همزمان داروهای آنالژزیک مصرف می‌کردند و انتظار می‌رفت که در طول کارآزمایی روی رژیم پایداری که باعث شده بود وارد مطالعه شوند، باقی بمانند. این کارآزمایی در معرض خطر پائین سوگیری قرار داشت. کیفیت کلی شواهد پائین یا متوسط بود.

فقط پیامدهای کوتاه‌-مدت در این کارآزمایی در دسترس بود. پیامدهای میان‌مدت و طولانی‌مدت، تعداد روزهای از دست رفته از کار، طول مدت بستری در بیمارستان به دلیل نیاز به کنترل درد قابل دسترس نبودند. این کارآزمایی دریافت که تغییرات در استفاده از اوپیوئیدها (MD: 26.00 میلی‌گرم؛ 95% CI؛ 47.36- تا 4.64-؛ شرکت‌‌کنندگان = 64؛ شواهد با کیفیت متوسط) و تغییرات درصد نمره درد نسبت به خط پایه (MD: -12.00؛ 95% CI؛ 21.82- تا 2.18-؛ شرکت‌‌کنندگان = 64؛ شواهد با کیفیت متوسط) در شرکت‌کنندگان دریافت کننده پرگابالین در مقایسه با افرادی که دارونما گرفتند، بهتر بود. این کارآزمایی دریافت که حوادث جانبی بیشتری در شرکت‌کنندگان دریافت کننده پرگابالین در مقایسه با افرادی که دارونما گرفتند رخ داد (RR: 1.71؛ 95% CI؛ 1.20 تا 2.43؛ شرکت‌کنندگان = 64). تفاوت‌ها بین پرگابالین و دارونما از نظر کیفیت زندگی کوتاه‌-مدت مرتبط با سلامت که با پرسشنامه EORTC CLQ-30 اندازه‌گیری شد، (MD: 11.40؛ 95% CI؛ 3.28- تا 26.08؛ شرکت‌کنندگان = 64؛ شواهد با کیفیت متوسط)، نسبت افراد مبتلا به حوادث جانبی جدی (RR: 1.76؛ 95% CI؛ 0.35 تا 8.96؛ شرکت‌کنندگان = 64؛ شواهد با کیفیت پائین) و نسبت افرادی که نیاز به بستری در بیمارستان داشتند (RR: 0.44؛ 95% CI؛ 0.04 تا 4.62؛ شرکت‌کنندگان = 64؛ شواهد با کیفیت پائین) غیر-دقیق بودند.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information