سوال مطالعه مروری
آیا آنتیسایکوتیک بیفپرونوکس (bifeprunox) گزینه درمانی موثر و ایمنی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی است (schizophrenia) یا خیر؟
پیشینه
بیفپرونوکس یک آنتیسایکوتیک است که برای درمان اسکیزوفرنی توسعه یافته است. به نظر میرسد برای نشانههای اسکیزوفرنی موثر باشد، در حالی که کمتر باعث ایجاد عوارض جانبی مرتبط با سایر داروهای آنتیسایکوتیک میشود. با این حال، به دلیل اینکه موثرتر از درمانهای دیگر موجود در نظر گرفته نشد، و نگرانیهایی در مورد مرگومیر فرد مصرف کننده این دارو وجود داشت، پژوهشهای مربوط به این دارو در سال 2009 متوقف شد.
با این حال، از آنجا که بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به درمانهای رایج مقاوم هستند، نیاز به بررسی گزینههای جدید وجود دارد. بیفپرونوکس یکی از این داروها بود. ما شواهد موجود درباره اثربخشی، ایمنی، و عوارض جانبی بیفپرونوکس را برای کمک به دانستن اینکه چرا استفاده از این دارو متوقف شد، مرور کردیم.
جستوجو برای شواهد
متخصص اطلاعات گروه اسکیزوفرنی در کاکرین به جستوجو در پایگاه ثبت تخصصی در اکتبر 2015 پرداخت. برای یافتن کارآزماییهایی که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را به دو گروه دریافت کننده بیفپرونوکس یا دارونما (placebo) تصادفیسازی کرده بودند، جستوجوی الکترونیکی انجام داد، 42 رکورد یافت شد. نویسندگان مرور این شواهد را برای گنجاندن در این مرور غربالگری کردند.
شواهد موجود
فقط چهار کارآزمایی، دادههای قابل استفاده ارائه کردند، و این به دلیل کیفیت پائین، برخی شواهد مربوط به دادههای ازدسترفته بود. دو کارآزمایی به پایان رسیده اما هنوز منتشر نشده است؛ ما نتوانستیم هیچ گونه اطلاعاتی را از این کارآزماییها برای استفاده در این مرور به دست آوریم. دادههای در دسترس به ما نشان دادند که بیفپرونوکس، نمرات شرکتکنندگان را در هر دو مقیاس نشانههای مثبت و منفی بهبود بخشید. افزایش وزن بین افراد دریافت کننده بیفپرونوکس و کسانی که به دارونما اختصاص داده شده بودند، مشابه بود.
نتیجهگیریها
دادههای مربوط به تاثیرات بیفپرونوکس کمیاب و اندک هستند. دادههایی که ما یافتیم، کیفیت پائینی داشتند، هیچ شواهد واقعی که نشان دهد بیفپرونوکس غیر-ایمن یا بیاثر است، ارائه نکردند. به نظر نمیرسد تاثیرات آن با داروهای دیگری که در حال حاضر در بازار موجود میباشد، تفاوت معنیداری داشته باشد. دادههای بسیاری درباره این ترکیب وجود دارد، اما در دسترس عموم نیستند. ما باور داریم که مرجع صدور مجوز در ایالات متحده آمریکا، درباره اینکه تصمیم مهم آنها بر چه اساسی است، باید اطلاعات بیشتری داشته باشند. همچنین به نظر میرسد این شرکت دارویی، پیشرفت را درباره بیفپرونوکس از دست بدهد. با توجه به شواهد روشن درباره عوارض جانبی، محاسبات بازار، یا سوگیریها (bias)، نمیدانیم تصمیم به منع دسترسی به دارو به طور بالقوه مفید است یا خیر، به نظر میرسد که تمام اطلاعاتی که بر اساس آنها این تصمیم اتخاذ شده، در اختیار عموم نیستند.
نتایج ما برخی از تاثیرات مثبت و مشخصات عارضه جانبی مطلوب را برای بیفپرونوکس نشان داد، اگر چه به طور کلی دادههای کمی وجود داشت و هیچ یک کیفیت بالایی نداشت. به نظر میرسد که این دادهها به تنهایی برای سازمان غذا و داروی آمریکا برای تصمیمگیری در مورد توقف ارائه دارو به بازار کافی نخواهد بود. ما فقط میتوانیم تصور کنیم که دادههای مهم را از دست دادهایم. هم سازمان غذا و داروی آمریکا و هم شرکتهای داروسازی مرتبط، دادههای قابل دسترس مرتبطی فراهم نکردهاند. از آنجا که برخی از این کارآزماییها شامل بازوی هالوپریدول (haloperidol) اضافی، الانزاپین (olanzapine)، کواتیاپین (quetiapine)، یا ریسپریدون (risperidone) بودند، این دادهها فقط مرتبط با ارزیابی بیفپرونوکس نیستند. به دلیل عدم وجود همه دادههای در دسترس، اینکه ببینیم سازمان غذا و داروی آمریکا و شرکتهای دارویی، چگونه تعهدات کامل خود را به افراد مبتلا به اسکیزوفرنی یا پزشکان آنها برآورده میکنند، مشکل است.
بیفپرونوکس (bifeprunox) یک داروی آنتیسایکوتیک جدید است که برای درمان اسکیزوفرنی (schizophrenia) طراحی شده است. با این حال، پژوهش درباره داروها در سال 2009 به دلیل رد مجوز برای ورود به بازار توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA)، که برای رفع نشانههای حاد یا طولانیمدت اسکیزوفرنی تایید نشد، متوقف شد، زیرا پژوهشهای بیشتری برای نشان دادن تاثیرات متقاعد کننده و «فراتر از حد انتظاری» که تا کنون برای داروهای مجاز فعلی به دست آمده مورد نیاز بود. همچنین نگرانی درباره مرگومیر فرد مصرف کننده دارو وجود داشت.
بررسی تاثیرات بالینی و عوارض جانبی بیفپرونوکس برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی.
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه اسکیزوفرنی در کاکرین را در 23 اکتبر 2015 جستوجو کردیم، که بر اساس جستوجوهای منظم در MEDLINE؛ EMBASE؛ CINAHL؛ BIOSIS؛ AMED؛ PubMed؛ PsycINFO و پایگاههای ثبت کارآزماییهای بالینی انجام شد. هیچ محدودیتی از نظر زبان، تاریخ، نوع سند یا وضعیت نشر برای گنجاندن در رکوردهای موجود در پایگاه ثبت اعمال نکردیم.
همه کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده متمرکز بر بیفپرونوکس در برابر دارونما (placebo) برای اسکیزوفرنی.
دادهها را بهطور مستقل از هم استخراج کردیم. برای پیامدهای دو-حالتی، خطر نسبی (RR) و 95% فاصله اطمینان (CI) آنها را بر اساس قصد درمان (intention-to-treat) محاسبه کردیم. برای دادههای پیوسته، تفاوت میانگین (MD) بین گروهها و 95% CI آنها را نخمین زدیم. از یک مدل اثرات-تصادفی برای تجزیهوتحلیلها استفاده کردیم. خطر سوگیری (bias) را برای مطالعات وارد شده ارزیابی کرده و جداول «خلاصهای از یافتهها» را با استفاده از روش درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ایجاد کردیم.
چهار کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) را وارد مرور کردیم. شواهدی از دادههای ازدسترفته و گزارشهای ضعیف یافتیم. هنگامی که برای اسکیزوفرنی، بیفپرونوکس 20 میلیگرم با دارونما مقایسه شد، این دارو به کاهش نمره خرده مقیاس مثبت در مورد نشانههای مثبت در مقیاس سندرم مثبت و منفی (Positive and Negative Syndrome Scale; PANSS)؛ (549 = n؛ 2 RCT؛ MD: -1.89؛ 95% CI؛ 2.85- تا 0.92؛ شواهد با کیفیت پائین) و نمره خرده مقیاس منفی در مورد نشانههای منفی در PANSS منجر شد (549 = n؛ 2 RCT؛ MD: -1.53؛ 95% CI؛ 2.37- تا 0.69-؛ شواهد با کیفیت پائین). بهبود بارز و آشکاری از نظر وخامت بیماری در گروه بیفپرونوکس 20 میلیگرم وجود داشت (231 = n؛ 1 RCT؛ RR: 0.71؛ 95% CI؛ 0.54 تا 0.93؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). تعداد کل شرکتکنندگان با افزایش وزن مساوی یا بیشتر از 7% بین بیفپرونوکس و دارونما مشابه بود (483 = n؛ 1 RCT؛ RR: 1.02؛ 95% CI؛ 0.31 تا 3.33؛ شواهد با کیفیت متوسط). هیچ داده قابل استفادهای درباره کیفیت زندگی، پیامدهای اقتصادی، و استفاده از خدمات وجود نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.