سوال مطالعه مروری: آیا تجویز كلونيدين (clonidine) باعث کاهش درد در نوزادانی میشود که در معرض پروسیجرها و شرایط دردناک قرار میگیرند؟
پیشینه: نوزادان بستری شده در بیمارستان در معرض انجام مواردی از پروسیجرهای دردناک قرار میگیرند که ممکن است شامل نمونهبرداری خون، پونکسیون کمری (یک پروسیجر پزشکی که در آن یک سوزن وارد کانال نخاعی میشود، که معمولا برای جمعآوری مایع مغزینخاعی برای آزمایش انجام میشود)، قرار دادن لولهها در معده، انواع مختلف کاتترها، و پروسیجرهای جزئی جراحی مانند ختنه نوزادان، باشند. علاوه بر این، نوزادان ممکن است به دلیل وضعیتهای بالینی، از جمله، شکستگی استخوان، درد پس از زایمان واژینال تروماتیک، بیماری پوستی (ضایعات باز پوستی ناشی از یک اختلال ارثی پوستی)، یا رودهها (انتروکولیت نکروزان (التهاب)، دچار درد شوند. همه نوزادان، و به ویژه کسانی که خیلی زود متولد شدند (نارس (preterm))، بسیار حساس به درد هستند. علاوه بر این، تجربه اپیزودهای مکرر از درد ممکن است باعث مشکلاتی، مانند تغییر در تکامل سیستم عصبی، در اوایل زندگی شود و به موازات رشد آنها، حساسیت را به درد افزایش دهد. بسیاری از داروها برای مدیریت درد و استرس در نوزادان عوارض جانبی دارند، و همچنین ممکن است با القای مرگ سلولهای (آپوپتوز) مغزی، باعث آسیب به مغز نابالغ در حال تکامل شوند.
ویژگیهای مطالعه: ما برای یافتن مطالعات تا 11 مارچ 2020 به جستوجو پرداختیم. هدف از این مرور، ارزیابی توانایی كلونيدين در کاهش درد در نوزادان بود. این دارو را میتوان به صورت تزریقی، با استفاده از یک لوله در معده (لوله نازوگاستریک)، از طریق پوست، و به عنوان بیحسی نخاعی تجویز کرد. با این حال، مورد آخری در کانون توجه این مرور نیست، زیرا برای نوزادانی استفاده میشود که تحت اعمال جراحی خاص قرار میگیرند. كلونيدين با اصلاح پاسخها در مغز و کاهش استرس و آژیتاسیون کار میکند. علاوه بر این، كلونيدين ممکن است درد را کاهش دهد، به خصوص اگر در ترکیب با داروهای دیگر استفاده شود.
نتایج کلیدی: ما هیچ مطالعهای را برای مرورمان پیدا نکردیم. سه مطالعه حذف شدند زیرا كلونيدين برای بیحسی نخاعی داده شد، در حالی که مرور ما روی اندیکاسیونهای دیگر متمرکز بود.
ما هیچ مطالعهای را پیدا نکردیم که معیارهای ورود ما را داشته باشد، از این رو شواهدی وجود ندارد که استفاده از كلونيدين را برای پیشگیری یا درمان دردهای پروسیجرال یا درد پس از جراحی یا درد مرتبط با وضعیتهای بالینی در نوزادان، توصیه یا رد کند.
نوزادان تازه متولد شده به شدت بیمار تحت انواع پروسیجرهای دردناک یا تجربه طیفی از وضعیتهای دردناک در طول دوران ابتدایی زندگی خود در واحد نوزادان قرار میگیرند. در جمعیت اطفال و نوزادان بدحال، كلونيدين (clonidine) به عنوان درمان کمکی اوپیوئیدها یا بنزودیازپینها با هدف کاهش دوزهای این داروها که برای بیدردی یا آرامبخشی مورد نیاز هستند، یا به منظور تسهیل در جدا کردن از ونتیلاسیون مکانیکی تجویز میشوند. نشان داده شده که پیشداروی کلونیدین ممکن است برای درمان درد پس از جراحی در کودکان اثر مثبتی داشته باشد.
تعیین اثربخشی و آسیبهای کلونیدین برای پیشگیری یا درمان درد پروسیجرال؛ درد پس از جراحی؛ یا درد مرتبط با وضعیتهای بالینی در نوزادان ونتیله نشده.
ما از استراتژی جستوجوی استاندارد گروه نوزادان در کاکرین برای جستوجو در CENTRAL؛ MEDLINE از طریق PubMed؛ Embase و CINAHL تا دسامبر 2018 استفاده کردیم. ما همچنین بانکهای اطلاعاتی کارآزماییهای بالینی، خلاصه مقالات کنفرانس، و فهرست منابع مقالات بازیابی شده را برای کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده و شبه-تصادفیسازی شده جستوجو کردیم. ما بهروزرسانی جستوجو را از 1 ژانویه 2018 تا 11 مارچ 2020 در CENTRAL از طریق CRS Web؛ MEDLINE از طریق Ovid و CINAHL از طریق EBSCOhost انجام دادیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده، کارآزماییهای شبه-تصادفیسازی و کنترل شده و کارآزماییهای خوشهای که به مقایسه كلونيدين با دارونما (placebo) یا عدم درمان، اوپیوئیدها، پاراستامول (paracetamol)، دکسمدتومیدین (dexmedetomidine) یا مداخلات غیردارویی کاهش درد برای مدیریت درد پروسیجرال، درد پس از جراحی، و درد مرتبط با وضعیتهای بالینی در نوزادان نارس و ترم، پرداختند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم برای استخراج دادهها (به عنوان مثال تعداد شرکتکنندگان، وزن هنگام تولد، سن بارداری، روش تجویز، و دوز کلونیدین) و ارزیابی خطر سوگیری (bias) (به عنوان مثال کافی بودن تصادفیسازی، کورسازی، تکمیل پیگیری) برنامهریزی کردند. پیامد اولیه مورد نظر درد بود: برای درد پروسیجرال، میانگین مقادیر هر یک از مقیاسهای بیدردی که طی پروسیجر و در یک تا دو ساعت پس از پروسیجر ارزیابی شدند؛ برای درد پس از جراحی و برای درد مرتبط با وضعیتهای بالینی، میانگین مقادیر هر یک از مقیاسهای بیدردی که در 30 دقیقه، سه ساعت و 12 ساعت پس از تجویز مداخله ارزیابی شدند. ما برای استفاده از رویکرد GRADE به منظور ارزیابی کیفیت شواهد، برنامهریزی کردیم.
استراتژی جستوجوی ما منجر به یافتن 3383 منبع شد. دو نویسنده مطالعه مروری بهطور مستقل از هم تمامی منابع را برای ورود ارزیابی کردند. ما هیچ مطالعه کامل شدهای را برای ورود به این مرور پیدا نکردیم. ما سه کارآزمایی را، که در آنها كلونيدين برای بیحسی نخاعی تجویز شد، حذف کردیم.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.