پیشینه
کارسینوم هپاتوسلولار (hepatocellular carcinoma) (نوع شایع سرطان کبد) ششمین سرطان شایع در جهان به شمار میآید. کموامبولیزاسیون شریانی ترانس-کاتتر (transcatheter arterial chemoembolisation; TACE) (تزریق عوامل دارویی به عروق تغذیه کننده تومور به منظور کاهش خونرسانی به آن و از بین بردن تومور) شایعترین درمان برای هپاتوسلولار کارسینوما است، اما پیامد بالینی ضعیفی دارد. در سالهای اخیر، ترکیب TACE به همراه ابلیشن حرارتی (کشتن سلولهای تومور با تولید گرما یا سرما) اثربخشی بهتری نسبت به TACE تنها نشان داده است. با این حال، هنوز شواهدی برای اثبات تاثیر مفید یا مضر ترکیب TACE با ابلیشن برای افراد مبتلا به هپاتوسلولار کارسینوما وجود ندارد.
هدف
ارزیابی تاثیرات مفید و مضر ترکیب TACE و ابلیشن حرارتی در برابر TACE تنها در مدیریت بالینی هپاتوسلولار کارسینوما.
نتایج کلیدی
تعداد 135 رکورد را برای غربالگری متن کامل، واجد شرایط در نظر گرفتیم. تعداد 21 مورد از این رکوردها را حذف کردیم زیرا مداخلات مورد استفاده خارج از محدوده مرور ما بوده یا مطالعات از نوع کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده نبودند. 114 رکورد باقیمانده را فهرستبندی کردیم، که در 114 مطالعه، تحت مطالعاتی که در انتظار طبقهبندی بودند، گزارش شدند، زیرا نمیتوانستیم مطمئن باشیم که این مطالعات از نوع کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده از اطلاعات موجود در مقاله مطالعه هستند یا خیر. ما نتوانستیم اطلاعاتی را پیرامون ثبت پروتکل مطالعه برای هیچ یک از 114 مطالعه به دست آوریم. همچنین نتوانستیم اطلاعاتی را در مورد تائید مطالعه توسط کمیتههای اخلاق در پژوهش منطقهای، چه از نویسندگان مطالعه و چه از طریق جستوجوهای خودمان در پایگاههای ثبت کارآزمایی، بیابیم. نویسندگان مسوول پاسخی را به سوالات ما در مورد طراحی و روش اجرای مطالعات ندادند، به جز یک مورد که پاسخ رضایتبخشی را دریافت نکردیم. همچنین آگاهی از نگرانیهای خود را به سردبیران مجلاتی که این 114 مطالعه را منتشر کردند، افزایش داده، و اطلاعات مفیدی را دریافت نکردیم. علاوه بر این، به نظر میرسید که انتخاب شرکتکنندگان کارآزمایی بر اساس مرحله سرطان و شدت بیماری کبدی، که باید مداخلات دیگری را طبق دستورالعملهای جوامع خود دریافت کنند، مناسب نباشند.
پنج کارآزمایی در حال انجام را با جستوجوی دستی در وبسایتهای کارآزمایی بالینی شناسایی کردیم.
نتیجهگیریها
هیچ کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده و تائید شدهای را برای گنجاندن در مرورمان پیدا نکردیم که ترکیب TACE و ابلیشن حرارتی را در برابر TACE تنها برای افراد مبتلا به هپاتوسلولار کارسینوما ارزیابی کرده باشند. بنابراین، نمیتوانیم در مورد درمان هپاتوسلولار کارسینوما با استفاده از TACE به علاوه ابلیشن حرارتی در برابر TACE تنها نتیجهگیری کنیم.
به انجام کارآزماییهایی نیاز داریم که تاثیرات مفید و مضر ترکیب TACE و ابلیشن حرارتی را در برابر TACE تنها در افراد مبتلا به هپاتوسلولار کارسینوما، که واجد شرایط دریافت درمانهایی با هدف درمان قطعی (پیوند کبد، رزکسیون جراحی ابلیشن) نبوده و دارای ذخیره کافی کبد هستند، مقایسه کنند، این موارد باید بر اساس نمره Child Pugh ارزیابی شده و بیماران نیز متاستازهای خارج کبدی نداشته باشند. بنابراین، شرکتکنندگان کارآزماییهای آتی باید بر اساس Barcelona Clinic Liver Cancer Stage B (مرحله میانی بیماری) (BCLC-B) یا معادل آن، با سایر سیستمهای سطحبندی طبقهبندی شوند.
ما نتوانستیم هیچ کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده و تائید شدهای را بیابیم که تاثیرات مفید یا مضر ترکیب TACE و ابلیشن حرارتی را در برابر TACE تنها در افراد مبتلا به هپاتوسلولار کارسینوما ارزیابی کرده باشد. بنابراین، نتایج ما کارآیی ترکیب TACE و ابلیشن حرارتی را در برابر TACE تنها برای افراد مبتلا به هپاتوسلولار کارسینوما نشان نداد یا آن را رد نکرد.
به انجام کارآزماییهایی نیاز داریم که تاثیرات مفید و مضر ترکیب TACE و ابلیشن حرارتی را در برابر TACE تنها در افراد مبتلا به هپاتوسلولار کارسینوما، که واجد شرایط دریافت درمانهایی با هدف درمان قطعی (پیوند کبد، رزکسیون جراحی ابلیشن) نبوده و دارای ذخیره کافی کبد هستند، مقایسه کنند، این موارد باید بر اساس نمره Child Pugh ارزیابی شده و بیماران نیز متاستازهای خارج کبدی نداشته باشند. بنابراین، شرکتکنندگان کارآزماییهای آتی باید بر اساس Barcelona Clinic Liver Cancer Stage B (مرحله میانی بیماری) (BCLC-B) یا معادل آن، با سایر سیستمهای سطحبندی طبقهبندی شوند.
هپاتوسلولار کارسینوما (hepatocellular carcinoma)، ششمین سرطان شایع در سراسر جهان به حساب میآید. رزکسیون کبد به عنوان درمان قطعی برای هپاتوسلولار کارسینوما در نظر گرفته میشود. با این حال، فقط حدود 20% از افراد مبتلا به هپاتوسلولار کارسینوما کاندید رزکسیون هستند، که اهمیت توسعه درمانهای غیر-جراحی موثر را برجسته میکند. تا به امروز، کموامبولیزاسیون شریانی ترانس-کاتتر (transcatheter arterial chemoembolisation; TACE) شایعترین درمان تسکینی برای هپاتوسلولار کارسینوما است، اما مزایای بالینی آن چندان رضایتبخش نیست. در سالهای اخیر، برخی از مطالعات گزارش دادهاند که ترکیب TACE و ابلیشن حرارتی میتواند پیشآگهی مطلوبتری را نسبت به TACE تنها ایجاد کند. با این حال، شواهد روشن و قانع کنندهای برای اثبات تاثیرات مفید یا مضر ترکیب TACE و درمان ابلیشن حرارتی وجود ندارد.
ارزیابی تاثیرات مفید و مضر ترکیب ابلیشن حرارتی با TACE در برابر TACE تنها در افراد مبتلا به هپاتوسلولار کارسینوما.
پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترل شده گروه هپاتو-بیلیاری در کاکرین، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین در کتابخانه کاکرین؛ MEDLINE؛ Embase؛ LILACS؛ Science Citation Index Expanded؛ و نمايهنامه استنادی مقالات کنفرانسهای علمی را جستوجو کردیم. ما تلاش کردیم کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده مرتبط را نیز در بانکهای اطلاعاتی زیر-ساختهای دانش ملی چین (China National Knowledge Infrastructure; CNKI) و Wanfang شناسایی کنیم. وبسایتهای ثبت کارآزمایی را برای یافتن مطالعات در حال انجام جستوجو کردیم. همچنین منابع علمی منتشر نشده را به صورت دستی جستوجو کردیم. تاریخ آخرین جستوجو، 22 دسامبر 2020 بود.
برنامهریزی کردیم تا همه کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شدهای را وارد کنیم که ترکیب TACE و ابلیشن حرارتی را در برابر TACE تنها در مدیریت بالینی هپاتوسلولار کارسینوما، بدون توجه به زبان نگارش مقاله، سال انتشار، وضعیت انتشار، و پیامدهای گزارش شده، مقایسه کردند.
برای استفاده از روشهای استاندارد روششناسی مورد نظر کاکرین برنامهریزی کردیم. قصد داشتیم خطرات نسبی (RRs) را با 95% فواصل اطمینان (CIs) متناظر آنها محاسبه کنیم. برای متغیرهای زمان-تا-رویداد (time-to-event)، برنامهریزی کردیم تا از روشهای آنالیز بقا (survival analysis) استفاده کرده و تاثیر مداخله را به صورت نسبت خطر (HR) با 95% CI بیان کنیم. اگر لگاریتم HR و واریانس مستقیما در گزارشها ذکر نمیشدند، قصد داشتیم که آنها را بهطور غیر-مستقیم، با استفاده از روشهایی برای ترکیب خلاصه دادههای زمان-تا-رویداد در متاآنالیز محاسبه کنیم. همچنین میخواستیم از ابزار RoB 2 برای ارزیابی خطر سوگیری (bias) در مطالعات وارد شده استفاده کنیم. برای ارزیابی قطعیت شواهد با استفاده از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) و ارائه شواهد در جدول خلاصهای از یافتهها برنامهریزی کردیم.
از 2224 رکورد بازیابی شده از طریق جستوجوها، 135 رکورد را برای غربالگری تمام متن، واجد شرایط در نظر گرفتیم. تعداد 21 مورد از این رکوردها را حذف کردیم زیرا مداخلات مورد استفاده خارج از محدوده مرور ما بوده یا مطالعات از نوع کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده نبودند. 114 رکورد باقیمانده را فهرستبندی کردیم، که در 114 مطالعه، تحت مطالعاتی که در انتظار طبقهبندی بودند، گزارش شدند، زیرا نمیتوانستیم مطمئن باشیم که این مطالعات از نوع کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده از اطلاعات موجود در مقاله مطالعه هستند یا خیر. ما نتوانستیم اطلاعاتی را پیرامون ثبت پروتکل مطالعه برای هیچ یک از 114 مطالعه به دست آوریم. همچنین نتوانستیم اطلاعاتی را در مورد تائید مطالعه توسط کمیتههای اخلاق در پژوهش منطقهای، چه از نویسندگان مطالعه و چه از طریق جستوجوهای خودمان در پایگاههای ثبت کارآزمایی، بیابیم. نویسندگان مسوول پاسخی را به سوالات ما در مورد طراحی و روش اجرای مطالعات ندادند، به جز یک مورد که پاسخ رضایتبخشی را دریافت نکردیم. همچنین آگاهی از نگرانیهای خود را به سردبیران مجلاتی که این 114 مطالعه را منتشر کردند، افزایش داده، و اطلاعات مفیدی را دریافت نکردیم. علاوه بر این، به نظر میرسید که انتخاب شرکتکنندگان کارآزمایی بر اساس مرحله سرطان و شدت بیماری کبدی، که باید مداخلات دیگری را طبق دستورالعملهای جوامع خود دریافت کنند، مناسب نباشند.
بر این اساس، هیچ کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده و تائید شدهای را برای گنجاندن در مرورمان پیدا نکردیم که ترکیب TACE و ابلیشن حرارتی را در برابر TACE تنها برای افراد مبتلا به هپاتوسلولار کارسینوما ارزیابی کرده باشد.
پنج کارآزمایی در حال انجام را با جستوجوی دستی در وبسایتهای کارآزمایی بالینی شناسایی کردیم.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.