سوال مطالعه مروری
تعیین اثربخشی بنزودیازپینها در درمان تاردیو دیسکینزی (tardive dyskinesia) در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی (schizophrenia) یا سایر اختلالات روانی.
پیشینه
افرادی که مبتلا به اسکیزوفرنی هستند اغلب صداهایی میشنوند و چیزهایی (توهمها (hallucinations)) میبینند و باورهای عجیب و غریب دارند (هذیان (delusions)). درمان اصلی اسکیزوفرنی داروهای آنتیسایکوتیک (antipsychotic) است. با این حال، این داروها میتوانند عوارض جانبی ناتوان کنندهای داشته باشند. تاردیو دیسکینزی یک حرکت غیر-ارادی (غیر-قابل کنترل و غیر-قابل پیشبینی) است که باعث ایجاد تشنج، اسپاسم و شکلک چهره، دهان، زبان و فک میشود. این حالت ناشی از مصرف طولانیمدت یا با دوز بالای داروهای آنتیسایکوتیک است، درمان آن بسیار دشوار است و میتواند غیر-قابل درمان باشد. گروه دارویی بنزودیازپینها (benzodiazepine) به عنوان یک درمان کمکی برای این وضعیت پیشنهاد شده است. با این حال، بنزودیازپینها بسیار اعتیادآور هستند.
ویژگیهای مطالعه
این مرور شامل چهار کارآزمایی بالینی با 75 نفر شرکتکننده است که به علت استفاده از داروهای آنتیسایکوتیک، تاردیو دیسکینزی داشتند. شرکتکنندگان به طور تصادفی به گروههایی تقسیم شدند که یا داروهای معمول آنتیسایکوتیک را همراه یک بنزودیازپین یا آنتیسایکوتیک معمول خود به همراه یک دارونما (placebo) (داروی ساختگی) دریافت میکردند.
نتایج کلیدی
بهبود نشانههای TD بین گروههای درمان مشابه بود. ترک زودهنگام مطالعه در شرکتکنندگان گروههای بنزودیازپین به اندازه گروههای دارونما بود. دادهها برای پیامدهای مهم برای بیماران مثل بهبود اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شبکههای اجتماعی یا کیفیت زندگی در دسترس نیستند.
کیفیت شواهد
شواهد محدود بودند، زیرا کارآزماییها خیلی معدود و کوچک بوده و گزارشدهی ضعیفی داشتند. اینکه بنزودیازپینها در درمان تاردیو دیسکینزی مفید هستند یا خیر، امری نامطمئن است. استفاده از آنها برای درمان افراد مبتلا به تاردیودیسکنزی ناشی از آنتیسایکوتیک به این دلیل و نیز به این علت که آنها بسیار اعتیادآور هستند، در مرحله آزمایشی است. تعداد کمی از مطالعات این مرور به شدت نشان میدهد که این حوزه در پژوهش فعال نیست. برای بررسی دقیق اینکه بنزودیازپینها تاثیر مثبتی برای افراد مبتلا به تاردیو دیسکینزی دارند یا خیر، باید کارآزماییهای به خوبی طراحی، انجام شده و گزارش شده بیشتری وجود داشته باشد.
این خلاصه به زبان ساده از یک خلاصه اصلی که در ابتدا توسط بن گری (Ben Gray)، پژوهشگر ارشد، بنیاد مکپین نوشته شده بود، توسط نویسندگان مرور اقتباس شده است (mcpin.org/).
در مورد تاثیر بنزودیازپینها به عنوان یک درمان کمکی برای TD ایجاد شده توسط آنتیسایکوتیک، فقط شواهدی با کیفیت بسیار پائین از چند کارآزمایی کوچک و با گزارش ضعیف وجود دارد. این نتایج غیر-قطعی بدان معناست که مصرف بالینی معمول را تایید نمیکند و این درمانها هنوز در حالت آزمایشی هستند. در این حوزه تحت پژوهش، کارآزماییهای جدیدتر و بهتری لازم است؛ با این حال، با توجه به اینکه بنزودیازپینها اعتیادآور هستند، ما احساس میکنیم که پیش از انتخاب بنزودیازپینها باید روشها و داروهای دیگر مورد بررسی قرار گیرند.
تاردیو دیسکینزی (tardive dyskinesia; TD) یک اختلال حرکتی ناخوشایند است، اغلب از ناحیه اوروفاشیال سرچشمه میگیرد و اغلب به دلیل مصرف داروهای آنتیسایکوتیک (antipsychotic) ایجاد میشود. طیف گستردهای از استراتژیها برای کمک به مدیریت TD مورد استفاده قرار گرفته، و برای کسانی که نمیتوانند داروهای آنتیسایکوتیک خود را متوقف کنند یا به طور قابل ملاحظهای تغییر دوز دهند، گروه داروهای بنزودیازپین (benzodiazepine) به عنوان یک درمان کمکی مفید پیشنهاد شده است. با این حال، بنزودیازپینها بسیار اعتیادآور هستند.
تعیین تاثیرات بنزودیازپینها در درمان تاردیو دیسکینزی ناشی از داروهای آنتیسایکوتیک در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی (schizophrenia)، اختلال اسکیزوافکتیو (schizoaffective disorder) یا سایر اختلالات روانی مزمن.
در 17 جولای 2015 و در 26 اپریل 2017، پایگاه ثبت کارآزماییهای مبتنی بر مطالعه گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (از جمله پایگاه ثبت کارآزماییها) جستوجو کردیم، منابع تمام مطالعات شناسایی شده را برای یافتن کارآزماییهای بیشتر ارزیابی کردیم و با نویسندگان هر یک از کارآزماییهای وارد شده برای کسب اطلاعات بیشتر تماس گرفتیم.
ما بر تمام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (randomised controlled trials; RCTs) تمرکز کردیم که بنزودیازپینها را با دارونما (placebo)، عدم مداخله یا مداخله دیگری برای درمان TDدر افراد مبتلا به اسکیزوفرنی (یا سایر اختلالات روانی مزمن) و TD ناشی از آنتیسایکوتیک مقایسه کرده بودند.
ما به طور مستقل دادهها را از مطالعات وارد شده استخراج و اطمینان حاصل کردیم که آنها به طور قابل اعتماد انتخاب و کیفیت آنها ارزیابی شده است. برای دادههای دو-حالتی همگون، تاثیرات تصادفی، خطر نسبی (RR) و 95% فواصل اطمینان (CI) را محاسبه کردیم. دادههای پیوسته از مقیاسهای معتبر را با استفاده از تفاوتهای میانگین (MD) سنتز کردیم. برای پیامدهای پیوسته، دادههای نقطه پایانی را به تغییرات دادهها ترجیح دادیم. فرض کردیم افرادی که زودهنگام مطالعه را ترک کرده بودند، بهبودی نداشتند.
در حال حاضر، این مرور شامل چهار کارآزمایی (در مجموع 75 نفر، یک کارآزمایی اضافی نسبت به سال 2006، 21 نفر) تصادفیسازی شده در شرایط بستری و سرپایی در چین و آمریکا است. خطر سوگیری (bias) عمدتا نامشخص بود زیرا گزارشها ضعیف بودند. در مورد تمام تاثیرات نامطمئن هستیم چون تمام شواهد دارای کیفیت بسیار پائین ارزیابی شدند. هیچ تفاوت معنیداری را بین بنزودیازپینها و دارونما برای پیامد «عدم پیشرفت بالینی مهم در TD» نیافتیم (2 RCT؛ 32 نفر؛ RR: 1.12؛ 95% CI؛ 0.60 تا 2.09؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). در مقایسه با فنوباربیتال (phenobarbital) (به عنوان یک دارونمای فعال)، تعداد قابل توجه کمتری از شرکتکنندگان اختصاص یافته به گروه کلونازپام (clonazepam)، عدم بهبودی مهم از نظر بالینی را تجربه کردند (RR: 0.44؛ 1 RCT؛ 95% CI؛ 0.20 تا 0.96؛ 21 نفر؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). در پیامد «کاهش نشانههای TD»، هیچ تفاوت واضحی بین بنزودیازپینها و دارونما نیافتیم (2 RCT؛ 30 نفر؛ RR: 1.48؛ 95% CI؛ 0.22 تا 9.82؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). تمام 10 شرکتکننده در گروه بنزودیازپینها در مقایسه با 7/11 مورد اختصاص یافته به گروه فنوباربیتال دچار هر گونه حادثه جانبی شدند (RR: 1.53؛ 95% CI؛ 0.97 تا 2.41؛ 1 RCT؛ 21 نفر؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). تفاوت واضحی در بروز ترک زودهنگام مطالعه از سوی شرکتکنندگان در گروه بنزودیازپینها در مقایسه با دارونما (3 RCT؛ 56 نفر؛ RR: 2.73؛ 95% CI؛ 0.15 تا 48.04؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) یا در مقایسه با فنوباربیتال (به عنوان دارونمای فعال) (حادثه جانبی رخ نداد؛ 1 RCT؛ 21 نفر؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) وجود نداشت. هیچ کارآزمایی در مورد اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شبکههای اجتماعی یا کیفیت زندگی شخصی، که پیامدهای مهمی برای بیماران هستند، گزارشی ارائه نکرده بود. هیچ کارآزمایی بنزودیازپینها را با دارونما و یا درمان معمول از نظر عوارض جانبی مقایسه نکرده بود.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.