در پاهای بیماران مبتلا به شکستگی مفصل ران احتمالا لخته خونی (ترومبوز) تشکیل میشوند. برخی از این لختههای خونی به سمت ریهها حرکت کرده و باعث انسداد (آمبولی) میشوند، که میتوانند کشنده باشند. گاهی از داروها و دستگاههای فیزیکی متنوعی برای پیشگیری از این عوارض استفاده میشوند. این مرور از کارآزماییهای تصادفیسازی شده نشان داد که هم هپارینها و هم دستگاههای پمپاژ مکانیکی، بروز ترومبوز ورید عمقی را بهطور قابلتوجهی کاهش میدهند. شواهد کافی برای نتیجهگیری در مورد تاثیر این مداخله بر آمبولی ریه، مورتالیتی یا عوارض جانبی احتمالی برای هپارین یا روشهای مکانیکی وجود نداشت.
هپارینهای U و LMW، در برابر DVT اندام تحتانی محافظت ایجاد میکنند. شواهد کافی برای تایید محافظت در برابر آمبولی ریوی یا یک مزیت کلی، یا تمایز میان کاربردهای مختلف هپارین، در دست نیست.
به نظر میرسد دستگاههای پمپاژ پا و ساق، از بروز DVT پیشگیری کرده، ممکن است در برابر آمبولی ریه محافظت ایجاد کرده، و مورتالیتی را کاهش دهند، اما تبعیت از رژیم درمانی همچنان یک مشکل است.
انجام کارآزماییهایی با کیفیت خوب از روشهای مکانیکی، همچنین مقایسههای مستقیم با هپارین و آسپرین با دوز پائین، باید لحاظ شوند.
بیماران با شکستگی مفصل ران، در معرض خطر بالای عوارض ترومبوآمبولی به دنبال درمان جراحی قرار دارند.
بررسی تاثیرات تجویز هپارین (هپارینهای شکسته نشده (unfractionated; U) و با وزن مولکولی پائین (low molecular weight; LMW)) و روشهای فیزیکی (جورابهای فشاری، پمپهای ناحیه ساق یا پا)، در پیشگیری از ترومبوز ورید عمقی (deep venous thrombosis; DVT) و آمبولی ریه پس از جراحی شکستگی مفصل ران در افراد مسن.
پایگاه ثبت تخصصی گروه ترومای استخوان، مفصل و عضله در کاکرین (تا مارچ 2002)؛ MEDLINE (1966 تا مارچ 2002)؛ EMBASE (1980 تا مارچ 2002)؛ CINAHL (1982 تا هفته 4 فوریه 2002)؛ Current Contents (هفته 26 سال 1993 تا هفته 12 سال 2002)؛ فهرست منابع مقالات منتشر شده را جستوجو کردیم و با متخصصان کارآزمایی و سایر فعالان در این عرصه، تماس گرفتیم. تاریخ آخرین جستوجو: مارچ 2002.
کارآزماییهای تصادفیسازی و شبه-تصادفیسازی شدهای که به ارزیابی استفاده از هپارینها و عوامل فیزیکی برای پیشگیری از بروز DVT و آمبولی ریه در بیماران تحت عمل جراحی شکستگی مفصل ران پرداختند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم، کیفیت روششناسی را بررسی و دادهها را استخراج کردند. کارآزماییها به پنج دسته (هپارین در برابر کنترل، روشهای مکانیکی در برابر کنترل، هپارین LMW در برابر هپارین U، هپارین در برابر روشهای مکانیکی، و متفرقه) گروهبندی شده و نتایج در صورت امکان ادغام شدند.
31 کارآزمایی وارد شده شامل حداقل 2958 بیمار عمدتا زن و مسن بودند. بهطور کلی، کیفیت کارآزمایی ناامید کننده بود.
ده کارآزمایی شامل 826 بیمار که هپارین U را با کنترل مقایسه کرده، و پنج کارآزمایی با 373 بیمار که هپارین LMW را با کنترل مقایسه کردند، کاهشی را در بروز DVT اندام تحتانی نشان دادند (124/474 (26%) در برابر 219/519 (42%)؛ نسبت خطر (relative risk; RR): 0.60؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.50 تا 0.71). اطلاعات کافی برای تائید اثربخشی هر یک از این داروها در پیشگیری از آمبولی ریه وجود نداشت. تفاوتی با اهمیت آماری در میزان مورتالیتی کلی وجود نداشت (42/356 (12%) در برابر 38/374 (10%)؛ RR: 1.16؛ 95% CI؛ 0.77 تا 1.74). دادهها برای سایر پیامدها از جمله عوارض زخم، ناکافی بودند. شواهد کافی از پنج کارآزمایی، شامل 644 بیمار، برای اثبات برتری هپارین LMW نسبت به هپارین U وجود ندارد. اکثر کارآزماییهایی که هپارینها را ارزیابی کردند، دارای نقصهای روششناسی بودند.
پنج کارآزمایی، شامل 487 بیمار، که به ارزیابی دستگاههای پمپاژ مکانیکی پرداختند نیز از نظر روششناسی ناقص بودند، بنابراین نتایج تجمعی را باید با احتیاط مرور کرد. دستگاههای پمپاژ مکانیکی ممکن است در برابر DVT و آمبولی ریه محافظت ایجاد کنند (16/221 (7%) در برابر 52/229 (22%)؛ RR: 0.31؛ 95%CI؛ 0.19 تا 0.51). دادهها برای اثبات هر گونه تاثیر مداخله بر بروز آمبولی ریوی کشنده و مورتالیتی کلی ناکافی بودند. مشکلات مربوط به سایش پوست و تبعیت از درمان گزارش شدند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.