شواهد واضح و روشنی دال بر اثربخشی مداخلات مراقبتی برای بزرگسال مبتلا به صرع وجود ندارد.
این مرور، به مقایسه اثربخشی طیفی از مداخلات پرداخت که شامل مداخلات انجام شده توسط پرستاران آموزش دیده برای صرع و استراتژیهای خود-مدیریتی در بهبود پیامدهای مربوط به بزرگسالان مبتلا به صرع میشد. هفت نوع مداخله مختلف و مشخص و شواهد متفاوتی را که از آنها حمایت کرده بودند، ارزیابی کردیم. در حالی که مطالعات وارد شده مزیت اندکی از مداخله پرستار متخصص صرع و آموزش خود-مدیریتی نشان دادند، برای انواع دیگر مداخلات شواهدی حاکی از اثربخشی وجود نداشت. کیفیت روششناسی برخی مقالات بررسی شده پائین و طبیعت مداخلاتی که انجام شده و نحوه انجام آنها بسیار متفاوت بود. اینکه بتوانیم بر اساس این شواهد، نوع خاصی از مداخله را برای مراقبت از افراد بزرگسال مبتلا به صرع تایید کنیم، امکانپذیر نیست.
شواهدی دال بر مزیت دو نوع مداخله، یکی مداخله پرستار آموزش دیده برای صرع و دیگری آموزش خود-مدیریتی برای بیماران صرع وجود دارد. با این حال، شواهد روشنی پیدا نکردیم که نشان دهد مدلهای خدماتی دیگر به طور قابل توجهی پیامدها را برای بزرگسالان مبتلا به صرع بهبود میبخشد. همچنین اینکه این مفید بودن به علت شرایط خاصی ایجاد شده و قابل تعمیم به همه موقعیتها نباشد، امکانپذیر است. این مطالعات تنها تعداد معدودی از ارائه دهندگان خدمات را شامل میشدند که شایستگی یا مهارت آنها ممکن بود به طور معناداری بر پیامدها موثر واقع شده باشد. در حال حاضر امکانپذیر نیست که بتوانیم از یک مدل خاص در این زمینه طرفداری کنیم.
محققان، مراقبت از صرع را برای بزرگسالان به خاطر عدم تاثیر مورد انتقاد قرار داده و در تلاش هستند با بررسی توسعه انواع مدلها و تدابیر مراقبتی دلیلی برای درک این نابسندگی پیدا کنند.
ارزیابی تاثیرات هر مداخلهای که به طور اختصاصی یا ویژه برای مراقبت از بیماران بزرگسال مبتلا به صرع انجام میشود.
در آخرین نسخه بهروز این مرور، ما جستوجوی خود را در منابع زیر انجام دادیم: پایگاه ثبت تخصصی گروه صرع در کاکرین (Cochrane Epilepsy Group Specialized Register) (9 دسامبر 2013)، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای بالینی کاکرین (CENTRAL) (2013، شماره 11)؛ MEDLINE (از 1946 تا جون 2013)؛ EMBASE (از 1988 تا جون 2013)؛ PsycINFO (از 1887 تا دسامبر 2013) و CINAHL (از 1937 تا دسامبر 2013). علاوه بر این، با افرادی که در این حوزه مهارت داشتند برای یافتن اطلاعاتی که منتشر نشده یا کارآزمایی که هنوز در حال انجام هستند، تماس گرفتیم، وبسایتهای مربوط به سازمانهای مربوط به صرع را چک کرده و فهرست منابع مطالعات وارد شده را نیز بررسی کردیم.
کارآزماییهای تصادفی سازی و کنترل شده و کارآزماییهای کنترل شده یا تطبیق یافته، مطالعات کوهورت یا دیگر مطالعات آیندهنگر را که دارای گروه کنترل بودند، و مطالعات سری زمانی را بررسی کردیم.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم مطالعات را انتخاب و همه دادهها را استخراج و کیفیت همه مطالعات وارد شده را ارزیابی کردند.
مرور ما شامل 18 مطالعه مختلف از 16 نوع مداخله جداگانه شد که ما آنها را به هفت گروه مشخص طبقهبندی کردیم. بیشتر مطالعات از نظر روششناسی ضعیف بودند و بسیاری از نتایجی که از آنالیز درون مطالعات به دست آمده، به دلیل محدودیتهای مطالعه باید با احتیاط بیان شوند. در نهایت، محدودیتهایی در ارائه شواهد محکم وجود دارد که نشان دهنده اثربخشی مداخلات در بهبود سلامت و بالا رفتن کیفیت زندگی افراد مبتلا به صرع است. به علت ناهمگونی پیامدها، جمعیتهای مطالعه، مداخلات انجام شده و زمانبندی مقیاسها در سراسر مطالعات، ترکیب نتایج مطالعه در متاآنالیز امکانپذیر نبود.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.