بیماران مبتلا به سنگهای صفراوی علامتدار، عموما تحت کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی (laparoscopic cholecystectomy) (برداشتن کیسه صفرا به روش سوراخ کلید (key-hole)) قرار میگیرند. در طول انجام این روش، دید جراح صرفا به تصویر تونلی ارائهشده توسط دوربینی که از طریق یکی از سوراخهای کلید وارد شده است، محدود میشود. جراح با استفاده از ابزار عمل میکند، در حالی که یک پرستار یا پزشک دیگر، میدان جراحی را با استفاده از دوربین به جراح نشان میدهد. بنابراین، دستیار انسانی در طول پروسیجر انجامشده به روش لاپاروسکوپی نقش «چشمهای جراح» را ایفا میکند. اخیرا از رباتها برای کمک به جراحان در انجام کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی استفاده میشود. انواع مختلفی از رباتها وجود دارند. برخی صرفا دوربین را نگه میدارند و میتوانند از طریق دستورات صوتی جراحان یا حرکات سر جراحان کنترل شوند. سیستمهای روباتیک پیشرفته میتوانند دوربین و تمام ابزار را نگه دارند که همه آنها توسط جراح با استفاده از یک کنسول کنترل میشوند (مانند یک دستگاه بازی). نقش ربات دستیار در کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی مشخص نیست. با انجام یک جستوجوی دقیق در متون علمی به روشی سیستماتیک برای بهدست آوردن تمام اطلاعات موجود از کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده، این اطلاعات را کسب کردیم. چنین کارآزماییهای بالینی، اگر به خوبی طراحی شوند، بهترین تخمین را از تاثیرات واقعی مداخلات ارائه میدهند.
یک مرور سیستماتیک و دقیق از متون علمی نشان داد که شش کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده با حضور 560 بیمار وجود داشت. یک کارآزمایی با 129 بیمار، تعداد بیماران تصادفیسازی شده را در دو گروه بیان نکرد. از 431 بیمار باقیمانده در پنج کارآزمایی دیگر، 212 بیمار تحت کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی با کمک ربات دستیار قرار گرفتند و 219 بیمار نیز همان پروسیجر را با کمک دستیار انسانی دریافت کردند. تمامی کارآزماییها در معرض خطر بالای سوگیری (bias) بودند (یعنی مستعد دست کمگرفتن سیستماتیک آسیبها یا تخمین بیشازحد مزایای گروه ربات دستیار یا گروه دستیار انسانی به دلیل اعتقادات و باورهای افرادی که کارآزمایی را انجام میدادند) و خطاهای ناشی از بازی شانس. مورتالیتی و عوارض جراحی فقط در یک کارآزمایی با 40 بیمار گزارش شد. در این کارآزمایی، در هیچیک از گروهها مورتالیتی یا عوارض جراحی مشاهده نشد. مورتالیتی و موربیدیتی در کارآزماییهای باقیمانده گزارش نشدند. کیفیت زندگی یا نسبتی از بیماران که بهعنوان بیماران سرپایی تحت کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی ترخیص شدند، در هیچیک از کارآزماییها گزارش نشد. تفاوت معنیداری از نظر نسبتی از بیمارانی که جراحی آنها به روش کولهسیستکتومی باز تغییر یافت، یا از نظر مدت زمان جراحی میان دو گروه مشاهده نشد. در یک کارآزمایی، تقریبا یکششم از کولهسیستکتومیهای انجامشده به روش لاپاروسکوپی که در آن از ربات دستیار استفاده شد، نیازمند استفاده موقت از دستیار انسانی بودند. در کارآزمایی دیگری، نیازی به استفاده از دستیار انسانی وجود نداشت. یک کارآزمایی این اطلاعات را گزارش نکرد. به نظر میرسد که در سه کارآزمایی دیگر، نیاز به دستیاران انسانی اندک بود یا اصلا لازم نبود. به نظر میرسد کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی با کمک ربات، مزیت قابل توجهی را نسبت به کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی با کمک انسان ارائه نمیدهد. بااینحال، پایگاه شواهد فعلی با کارآزماییهایی محدود میشود که همگی دارای خطر بالای خطاهای سیستماتیک (systematic errors) (بالقوه برای دستکمگرفتن آسیبها یا تخمین بیشازحد مزایا در گروه ربات دستیار یا گروه دستیار انسانی) و خطاهای تصادفی (random errors) (یعنی بازی شانس) هستند. بنابراین، انجام کارآزماییهای تصادفیسازی شده بیشتر، با طراحی خوب و خطر پائین خطای سیستماتیک و خطاهای تصادفی ضروری است.
به نظر میرسد کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی به کمک ربات، مزیت قابل توجهی را نسبت به کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی به کمک انسان ارائه نمیدهد. بااینحال، همه کارآزماییها دارای خطر بالای خطاهای سیستماتیک (systematic errors) یا سوگیری بودند (یعنی خطر تخمین بیشازحد مزیت و دست کمگرفتن آسیب). همه کارآزماییها کوچک بودند، با پیامدهایی اندک یا بدون پیامد. از این رو، خطر خطاهای تصادفی (random errors) (یعنی بازی شانس) بالا است. انجام کارآزماییهای تصادفیسازی شده بیشتری با خطر پائین سوگیری یا خطاهای تصادفی مورد نیاز است.
نقش ربات دستیار در کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی (laparoscopic cholecystectomy) بحثبرانگیز است. درحالیکه برخی کارآزماییها مزایای آشکاری را از ربات دستیار نسبت به دستیار انسانی نشان دادهاند، برخی دیگر چنین مزایایی را نشان نداده و مشخص نیست کدام ربات دستیار برتر است.
اهداف این مرور، ارزیابی مزایا و آسیبهای یک ربات دستیار در مقایسه با دستیار انسانی یا در مقایسه با ربات دستیار دیگر در کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی، و همچنین ارزیابی قابلیت جایگزینی ربات دستیار با دستیار انسانی است.
برای شناسایی کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده، به جستوجو در پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL) در کتابخانه کاکرین ، MEDLINE؛ EMBASE و Science Citation Index Expanded (تا فوریه 2012) پرداختیم.
فقط کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده (بدون توجه به زبان، وضعیت کورسازی (blinding) یا انتشار) برای ورود به این مرور در نظر گرفته شدند که استفاده از ربات دستیار را در مقایسه با دستیاران انسانی حین کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی مقایسه کردند. همچنین کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شدهای مدنظر بودند که به مقایسه انواع مختلف ربات دستیار پرداختند.
دو نویسنده بهطور مستقل از هم به بررسی کارآزماییها برای ورود در این مرور پرداخته و دادهها را نیز بهطور مستقل از هم استخراج کردند. خطر نسبی (RR) یا تفاوت میانگین (MD) را با 95% فاصله اطمینان (CI)، با استفاده از مدلهای اثر ثابت (fixed-effect) و مدل اثرات تصادفی (random-effects model) براساس آنالیز قصد درمان (intention-to-treat)، در جایی که امکانپذیر بود، و با استفاده از نرمافزار Review Manager 5 محاسبه کردیم.
تعداد شش کارآزمایی را با حضور 560 بیمار وارد این مرور کردیم. یک کارآزمایی با 129 بیمار، تعداد بیماران تصادفیسازی شده را در دو گروه بیان نکرد. در پنج کارآزمایی باقیمانده، 431 بیمار، 212 نفر در گروه ربات دستیار و 219 نفر در گروه دستیار انسانی، تصادفیسازی شدند. همه کارآزماییها دارای خطر بالای سوگیری (bias) بودند. مورتالیتی و موربیدیتی فقط در یک کارآزمایی با 40 بیمار گزارش شد. هیچ موردی از مورتالیتی یا موربیدیتی در هیچیک از گروهها رخ نداد. مورتالیتی و موربیدیتی در کارآزماییهای باقیمانده گزارش نشدند. کیفیت زندگی یا نسبتی از بیماران که بهعنوان بیماران سرپایی تحت کولهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی ترخیص شدند، در هیچیک از کارآزماییها گزارش نشد. تفاوت معنیداری در نسبتی از بیمارانی که جراحی آنها به روش کولهسیستکتومی باز تغییر یافت، مشاهده نشد (2 کارآزمایی؛ 4/63 (نسبت وزندهی شده: 6.4%) در گروه ربات دستیار در مقایسه با 5/70 (7.1%) در گروه دستیار انسانی؛ RR: 0.90؛ 95% CI؛ 0.25 تا 3.20). تفاوت معنیداری در مدت زمان جراحی میان دو گروه به دست نیامد (4 کارآزمایی، 324 بیمار؛ MD؛ 5.00 دقیقه؛ 95% CI؛ 0.55- تا 10.54). در یک کارآزمایی، تقریبا یکششم از کولهسیستکتومیهای انجامشده به روش لاپاروسکوپی که در آن از ربات دستیار استفاده شد، نیازمند استفاده موقت از دستیار انسانی بودند. در کارآزمایی دیگری، نیازی به استفاده از دستیار انسانی وجود نداشت. یک کارآزمایی این اطلاعات را گزارش نکرد. به نظر میرسد که در سه کارآزمایی دیگر، نیاز به دستیاران انسانی اندک بود یا اصلا لازم نبود. هیچ کارآزمایی تصادفیسازی شدهای برای ارزیابی یک نوع ربات در مقایسه با نوع دیگری از ربات وجود نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.